«سامانه رصد و سنجش مستمر سبک زندگی مردم، خلاف قانون اساسی بوده و تجسس در زندگی مردم است». این نظر غلامرضا نوری قزلجه در خصوص سامانه‌ای است که دولت سیدابراهیم رئیسی در قالب ماده ۷۵ برنامه هفتم توسعه، راه‌اندازی‌اش را پیشنهاد داده و با تصویب آن به دولت اجازه داده می‌شود اطلاعات آنلاین افراد جامعه […]

«سامانه رصد و سنجش مستمر سبک زندگی مردم، خلاف قانون اساسی بوده و تجسس در زندگی مردم است». این نظر غلامرضا نوری قزلجه در خصوص سامانه‌ای است که دولت سیدابراهیم رئیسی در قالب ماده ۷۵ برنامه هفتم توسعه، راه‌اندازی‌اش را پیشنهاد داده و با تصویب آن به دولت اجازه داده می‌شود اطلاعات آنلاین افراد جامعه را بصورت مستمر جمع‌آوری کند. این لایحه در حالی به تصویب مجلس رسید که واکنش برخی نمایندگان به این مصوبه تامل برانگیز است. گذشته از نماینده بستان‌آباد، جلال رشیدی کوچی، راه‌اندازی چنین سامانه‌ای را نقض حریم خصوصی و بهانه‌ای برای ورود به زندگی خصوصی شهروندان دانسته است. به اعتقاد معین‌الدین سعیدی، با چنین روش‌هایی نمی‌توان نسبت به ارتقاء فرهنگ عمومی اقدام کرد و اینکه دولت‌ها بخواهند وضعیت عمومی جامعه را مطابق میل خود نمایند، خیالی است باطل.
به نظر علی تقی‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، اگر قرار است چنین مصوبه‌ای به دخالت در خصوصی‌ترین مسائل اخلاقی و اجتماعی جامعه منجر شود دارای ایراد است. اما به اعتقاد برخی کارشناسان، ممکن است منطقی نیز در دل این طرح نهفته باشد. شاید این مصوبه باعث رصد مسائل توسط حاکمیت شود تا با نظرات عمیق کارشناسی، راه‌حلی ارائه دهد. همانطور که مجلس مدعی است هدف از تصویب این قانون ایجاد بستر مناسب برای «آینده پژوهی» بوده، ممکن است چنین اقدامی مقدمه به رسمیت شناختن واقعیت‌ها باشد.
اما همین که مردم تصور کنند دولت به دنبال رصد زندگی آن‌هاست تا به اطلاعاتی در مورد حریم شخصی‌شان دست یابد و در مواقع ضرورت علیه آن‌ها استفاده کند کافیست تا جامعه را نسبت به این لایحه بدگمان کند. واقعیت این است که فرهنگ عمومی بیش از آنکه تابع دستورالعمل و قانون باشد در رفتارهای مسئولان تبلور یافته و بزرگترین اصلاح فرهنگی زمانی اتفاق می‌افتد که صداقت رفتار مسئولان برای مردم به اثبات رسد. برای مثال، این خبر که فرزندان چند هزار مقام مسئول در خارج از کشور زندگی می‌کنند خود مصداق بارز سیاست یک بام و دو هوای آن‌هاست. اگر اصلاح فرهنگ عمومی یک ضرورت است، نخست باید مدیرانی تن به اصلاح بدهند که خانواده و دلبندانشان در خارج به سر می‌برند.

گذشته از این، با وجودی که شاخص‌ها نشان می‌دهد کیفیت مدیریت دولتی در ایران جایگاه نابسامانی دارد مشخص نیست چرا مسئولان به جای اصلاح رفتار خویش، رصد زندگی شخصی مردم را در سر می‌پرورانند؟
عجیب است که مسئولان دم از آینده‌پژوهی در حوزه‌هایی می‌زنند که چالش چندانی برای آنان در پی نداشته و پرداخت هزینه‌های آن بر دوش مردم است. فقر، تحریم، خشکسالی و تورم، زندگی مردم را با چالش روبرو نموده و مسئولان به فکر آینده‌نگری در مسائلی هستند که اتفاقاً هیچ ارتباطی به این چالش‌ها ندارد. باید از این مسئولان پرسید چرا آینده‌پژوهی را در زمینه خشکسالی و احیاء دریاچه ارومیه آغاز نمی‌کنید؟ چرا آینده‌پژوهی را از غربال مدیرانی که بواسطه ارتباطات رانتی به منصب رسیده‌اند آغاز نمی‌کنید؟ چون مشکل جامعه ما مدیرانی است که اراده یا توان حل مشکلات اقتصادی را ندارند، هر آینده‌پژوهی که قرار باشد اتفاق بیفتد نخست باید در این حوزه صورت گیرد. مردم به دین مسئولان خویش هستند و بهتر است به جای کنجکاوی در خصوص سبک زندگی آنان، مشکلاتشان را حل نمود.