آفتاب یزد – مهرگان دریتیم: این روزها از هر گوشه و کنار حوزه‌های مختلف هنر اخبار و روایت‌ها و نقل قول‌های مختلفی می‌شنویم، از تعطیلی فلان شبکه آن وَرِ آبی گرفته تا ماجرای درگذشت هنرمندان جوان و فروش بالای برخی از فیلم‌های سینمایی و… یکی از این خبرها هم‌ ماجرای استعفای مرضیه برومند کارگردان شناخته […]

آفتاب یزد – مهرگان دریتیم: این روزها از هر گوشه و کنار حوزه‌های مختلف هنر اخبار و روایت‌ها و نقل قول‌های مختلفی می‌شنویم، از تعطیلی فلان شبکه آن وَرِ آبی گرفته تا ماجرای درگذشت هنرمندان جوان و فروش بالای برخی از فیلم‌های سینمایی و… یکی از این خبرها هم‌ ماجرای استعفای مرضیه برومند کارگردان شناخته شده سینما و تلویزیون از مدیریت خانه سینما و انتخاب علی دهکردی بازیگر سینما و تلویزیون به عنوان مدیر جدید خانه سینما بود که در چند روز اخیر سر و صدای نسبتا زیادی به پا کرده است. حتما می‌دانید که هر کدام از عرصه‌های مختلف هنری برای خودشان مدیری دارند، مدیری که اتفاقا از اهالی و فعالان آن حوزه خاص هنری است، مثلا مدیر خانه موسیقی، مدیر خانه سینما، مدیر خانه تئاتر و غیره و ذلک. اما آنچه در این ماجرا به عنوان علامت سوال مطرح می‌شود این است که یک مدیر هنری که اتفاقا خودش هم از هنرمندان است چه کاری می‌خواهد در این خانه‌ها انجام دهد؟ به عبارت بهتر در این خانه‌ها چه کاری باید انجام دهد؟ مثلا اینکه هر چند وقت یکبار بیانیه‌ای که از سوی چنین خانه‌هایی منتشر می‌شود را باید امضا کند؟ یا در مجمع‌های سالانه یا ماهانه و حتی هفتگی شرکت کند و گزارش‌های هنری بدهد؟ یا پول و بودجه‌ای که از سوی ارگان‌های مختلف هنری به چنین خانه‌هایی اختصاص می‌یابد را به بدنه چنین خانه‌هایی تزریق کند؟ بارها شنیده‌ایم که هنرمندان یا حتی افرادی که در اداره‌های مختلف غیر هنری، زبان به اعتراض گشوده‌اند که چرا مدیری که برای ما انتخاب می‌کنید از اعضای خودمان نیست، مثلا وقتی برای مدیریت در یک اداره آموزشی یک فرد غیر آموزشی انتخاب می‌شود داد همه در می‌آید که چرا فرد انتخاب شده سابقه اجرایی در حوزه آموزش ندارد؟ چرا برای مدیریت یک فضای فرهنگی، فردی را انتخاب کرده‌اید که قبلا در حوزه دیگری کار می‌کرده و اصلا سابقه فرهنگی ندارد، بسیار خب، این اعتراض کاملا درست است و مو هم لای درزش نمی‌رود، اما حالا که اینگونه نیست، مثلا برای همین خانه سینما، مدیری از جنس خود سینما انتخاب می‌شود؟ همین مرضیه برومند خب خودش کارگردان سینماست، از جنس سینماست، مشکلات سینما را می‌شناسد، یا علی دهکردی به همین صورت، مدیریت قبلی این نهاد هم در گذشته از اهالی سینما بوده اند، پس چرا این حوزه هنوز مشکل دارد؟ چرا مشکلاتش حل نمی‌شود؟ به نظر می‌رسد برای چنین سوالی دو گونه پاسخ بیشتر وجود ندارد، اول اینکه یا افرادی به عنوان مدیر برای خانه‌هایی از این دست انتخاب می‌شوند، نمی‌توانند مشکلات را حل کنند، دوم آنکه این افراد اتفاقا توانایی حل مشکلات هنری را دارند، اما دست‌ها و اراده‌هایی در پس پرده وجود دارد که اجازه حل شدن این مشکلات را نمی‌دهند، مثلا اینکه بودجه کم است، یا اینکه حل مشکلات حوزه فرهنگ و هنر در بخش سینما فعلا در اولویت قرار ندارد و یا بهانه‌هایی از این دست. مسلما وقتی حل مشکلات نهادی مانند خانه سینما به صورت صددرصدی در اختیار مدیر خانه سینما نیست، نه تنها مرضیه برومند و علی دهکردی نمی‌توانند اوضاع را سر و سامان دهند، هیچکس دیگری هم نخواهد توانست از عهده حل این مشکلات برآید، اصلا تو بیا «بیل گیتس» را به عنوان مدیر خانه سینما انتخاب کن، وقتی او اختیاری از خود ندارد، وقتی دستش برای حل مشکلات بسته است، وقتی اجرایی شدن نظر خودش برای حل مشکلات به عملیاتی شدن نظر دیگران (مدیران بالاسری) بستگی دارد چه انتظاری می‌توان داشت که «گیتس» بتواند مشکلات خانه سینما را حل کند، تَهِ این ماجرا می‌دانید چیست؟ تهش این است که «گیتس» هم مانند مرضیه برومند و بسیاری از مدیران پیش از ایران پس از مدتی یا از کار برکنار می‌شوند یا خودشان استعفا می‌دهند، (بین خودمان باشد هیچ بعید نیست که این سرنوشت در انتظار علی دهکردی هم باشد. با این تفسیر انگار چاره‌ای نداریم جز اینکه بپذیریم مشکلات حل نشدنی بخش جدایی ناپذیری از صندلی مدیریتی در حوزه‌های مختلف هنری است، همانند عرصه‌های دیگری که مدیرانشان به کرات تغییر یافته اند، اما مشکلاتشان کماکان حل نشده باقی مانده اند. اما نکته ظریفی که در این میان وجود دارد این است که ما مردم به حل نشدن این مشکلات عادت کرده‌ایم و می‌دانیم که هر مدیر و رئیس جدیدی که می‌آید حضور و فعالیتش در هر حوزه‌ای کاملا فرمالیته و صوری است و قرار بر این است که مدیران یک به یک بیایند، مدتی روی صندلی‌ها بنشینند، گاهی دستور بدهند و گاهی هم از پشت پنجره متفکرانه به حیات بنگرند و عکاسی هم از دور، عکسی از آنها بیندازد و دیگر هیچ.