«حرف این نوشتار در یک جمله نیز قابل خلاصه شدن است و آن این که؛ آقای وزیر کشور، آقای معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، وزرای صمت، نیرو، میراث فرهنگی و نیز آقای معاون محترم اول رئیس جمهور؛ نگرانی برای خزر وقتی مسموع و قابل تأمل خواهد بود که نیمنگاهی به […]
«حرف این نوشتار در یک جمله نیز قابل خلاصه شدن است و آن این که؛ آقای وزیر کشور، آقای معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، وزرای صمت، نیرو، میراث فرهنگی و نیز آقای معاون محترم اول رئیس جمهور؛ نگرانی برای خزر وقتی مسموع و قابل تأمل خواهد بود که نیمنگاهی به ویرانسازی صنایع و معادن در حوزهی بیابانها و کویر داشته باشید. شما را نمیدانیم اما ما بعد بررسیهای میدانی بهواسطهی آن چه دیدیم که قطعاً فراتر از فاجعه است دیگر خواب به چشممان نیامد میخواهیم استدعا کنیم سری به کویر، حدفاصل ساغند تا سیاهکوه بزنید ببینیم شما هم همچون ما، خواب به چشمانتان حرام میشود یا این که به این نتیجه برسیم نازک خیال و حساس شدهایم و بیشتر از آن چه رخ داده است، نگرانیم؟!»
اول: طی ماههای اخیر، حداقل دو گزارش بر اساس نگرانی سازمان حفاظت از محیط زیست دربارهی دریای خزر در روزنامه آفتاب یزد منتشر شده است که در هر دو گزارش، مبانی نگارش انتقادی و بر اساس: «نگرانی برای خزر به جای خود، ما نگران کویر هستیم» منتشر شده است. سازمان محیط زیست نیز در همین رابطه جوابیههایی به دفتر روزنامه ارسال کرده است که مزید امتنان است.
دوم: طی سالهای اخیر، دهها گزارش پیرامون مخاطراتی که برخی مجوزها، کویر و منابع آبی زیرزمینی را تهدید میکند در آفتاب یزد، مستند و مصور منتشر شده است.
سوم: طی یک سال اخیر، چندین و چند گزارش صرفاً دربارهی «آبشیرینکن»هایی که قویاً کویر ساغند و سیاهکوه در اردکان را هدف قرار داده اند، در آفتاب یزد منتشر شده است.
چهارم: از کویر برخاستهایم و در کنار نگرانِ خشکی دریاچه ارومیه، سدها، رودخانه ها، دریای خزر و برخی تالاب ها، به جد نگران کویر و خطراتی که حیات گیاهی و جانوری و نیز خاک و فرسایشی که افزون بر طاقت طبیعت بر آن تحمیل شده است بوده ایم.
پنجم: صرفاً در صفحات ۹، ۱۱ و ۱۲ روزنامه آفتاب یزد مورخ ۴ دی ماه ۱۴۰۲، خبرهای ضد و نقیضی دربارهی آب، تنشهای آبی، مقابله با تنش آبی، سرمایهگذاریهای زیرساختی و تلاش دولت برای کمک به ادامهی حیات در مناطقی که دچار تنش آبی هستند منتشر شده است.
ششم: بارها و در مقاطع مختلف، روزنامه آفتاب یزد طی گزارش ها، مصاحبهها و یادداشت ها، نگرانیهای خود مبنی برعدم تحقق وعدههای دولت طالبان در افغانستان برای رهاسازی «حقآبه» رودخانه هیرمند که سهم قانونی و عرفی – تاریخی جمهوری اسلامی ایران است را بازتاب داده است.
هفتم: ابراز نگرانی وزیر محترم کشور پیرامون خشک شدن دریاچه خزر (دریای کاسپین) گویی آبی داغ بر پیکرهی روزنامه بود چه، طی مدتی مدید، این روزنامه بر اساس سیاستهای محیط زیست محور، مطالبی را خطاب به مسئولان ذیربط و ذیمسئولیت نوشته و منتشر کرده است حال
این که وزیر محترم کشور، عیناً حرفهای چندماه قبل «سلاجقه» معاون محترم رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست را بازگو میکند بیآن که به مخاطرات تهدید کنندهی کویرها و بیابانها اشارهای هرچند گذرا داشته باشد بیشاز آن که برایمان علامت سؤال باشد یا موجب بُهت و تحیّرمان شود باعث نگرانی و افسوسمان شد که مگر میشود نگران دریای یا دریاچه خزر بود اما دلسوز بیابان و کویر نبود!؟
هشتم: چندی است روزنامه آفتاب یزد بر اساس رویهای که در پیش گرفته، بسیاری از یادداشت و گزارشهای انتقادی را علاوه بر مسئولان مربوطه، به آقای مخبر، معاون اول رئیس جمهور، دستگاههای قضائی و نظارتی و چند جای دیگر ارسال میکند تا در موقع لزوم بتوان از آن به عنوان مستنداتی که هیچ تردیدی در آن وجود ندارد بهره برد.
نتیجهی بحث: خطابمان به دولت، سازمانها و دستگاههای نظارتی – قضائی و بخش تولید است که در زیر فشار سنگین تحریم و رکود و تورم در تلاش هستند تا چرخ اقتصاد مملکت حتی برای ثانیهای متوقف باقی نماند.
برخلاف برخی شیطنت ها، سنگاندازی ها، تخریب و تهدید ها، آفتاب یزد مجدانه خود را در مسیر حمایت از تولید (بخش معدن، فولاد، کاشی و سرامیک و…) قرار داده اما در کنار این همراهی و حمایتهایی که بیهیچ چشمداشتی به انجام رسیده، نمیتوانیم مجموعهای از نگرانیهای خود دربارهی بلایی که دارد بر سر بیابان و کویرهای ایران میآید را ابراز نکنیم. بارها گفته، نوشته و تأکید کردهایم؛ آیندگان حتماً از ما خواهند پرسید در کنار این برداشتهای بیرویه و بدون ملاحظات زیست محیطی به اسم تولید و اشتغال، چرا از داراییهای طبیعی خود مراقبت نکردید.
مسئولان محترم دستگاههای قضائی، نظارتی، مقننه و مجریه آیا واقف به این مسئله هستند و دم فرو بستهاند یا حتماً باید فاجعهای مانند خشک شدن دریاچه ارومیه یا خشکسالی ویران کنندهای که بخشهایی از مناطق کشور از جمله شرق، شمال شرق و جنوب شرق را تهدید میکند رخ بدهد؟
مسئولان محترم دستگاههای قضائی، نظارتی، مقننه و مجریه آیا واقف به این مسئله هستند و دم فرو بستهاند یا حتماً باید در بارهی برخی مباحث از جمله حقآبه ایران از رود هیرمند به مرحلهی چالش و تنش برسد تا فکری برداریم؟
مسئولان محترم دستگاههای قضائی، نظارتی، مقننه و مجریه آیا واقف به این مسئله هستند و دم فرو بستهاند یا حتماً باید اتفاق شرمسار کنندهای در کویر و بیابانهای ایران رخ بدهد تا دور هم جمع شوند برای چاره جویی؟
حرف این نوشتار در یک جمله نیز قابل خلاصه شدن است و آن این که؛ آقای وزیر کشور، آقای معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، وزرای صمت، نیرو، میراث فرهنگی و نیز آقای معاون محترم اول رئیس جمهور؛ نگرانی برای خزر وقتی مسموع و قابل تأمل خواهد بود
که نیم نگاهی به ویرانسازی صنایع و معادن در حوزهی بیابانها و کویر داشته باشید. شما را نمیدانیم اما ما بعد بررسیهای میدانی بهواسطهی آن چه دیدیم که قطعاً فراتر از فاجعه است دیگر خواب به چشممان نیامد میخواهیم استدعا کنیم سری به کویر، حدفاصل ساغند تا سیاهکوه بزنید ببینیم شما هم همچون ما، خواب به چشمانتان حرام میشود یا این که به این نتیجه برسیم نازک خیال و حساس شدهایم و بیشتر از آن چه رخ داده است، نگرانیم؟!
حرفی دیگر نمیماند جز این که؛ آقای وحیدی، شما نگران خزر هستید و ما نگران بیابان، چه کنیم که شما نگران کویر باشید و ما به جای شما نگران خزر؟!
Saturday, 27 April , 2024