آفتاب یزد- گروه شبکه: حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان، هنگام خواندن متن سخنرانی خود در سازمان ملل در نیویورک، در تلفظ کلمات و جملات انگلیسی دچار مشکل شد و همین مسئله با واکنشهای گستردهای روبرو شد. در همین راستا، محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح طلب در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در سازمانهای بینالمللی خیلی […]
آفتاب یزد- گروه شبکه: حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان، هنگام خواندن متن سخنرانی خود در سازمان ملل در نیویورک، در تلفظ کلمات و جملات انگلیسی دچار مشکل شد و همین مسئله با واکنشهای گستردهای روبرو شد. در همین راستا، محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح طلب در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در سازمانهای بینالمللی خیلی از روسای جمهور و یا وزرای خارجه به زبان بومیشان حرف میزنند. سیستمهای ترجمه همزمان هم موجود است. آقای امیرعبداللهیان چرا اصرار دارد انگلیسی و یا عربی حرف بزند که کشور مورد وهن قرار گیرد؟»
یاسر جبرائیلی رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در توئیتی در این باره نوشت: «مقامات جمهوری اسلامی ایران باید موظف شوند در مجامع بینالمللی به هیچ زبانی غیر از فارسی صحبت نکنند؛ چه انگلیسی، چه عربی و چه هر زبانی دیگر.»
در ادامه واکنشها حسام الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور در دولت روحانی نیز در توئیتی نوشت: «بهتر و انقلابیتر این است که تمام مجامع بینالمللی موظف شوند زبان فارسی را به زبانهای رسمی خود اضافه کنند.»
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب هم در واکنش به نحوه انگلیسی صحبت کردن حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «مشکل وزیر خارجه فقط این نیست که زبان بلد نیست و بدون پروا آن را جلوی جهانیان در معرض نمایش میگذارد. مشکل بزرگتر این است که از روابط بینالملل و خارجی چقدر اطلاع دارد که ناتوانی در آن به این اندازه آشکار نیست؟»
امیرعبداللهیان و ناتوانی در روخوانی
اما عصرایران طی یادداشتی به قلم مهرداد خدیر در این باره نوشته است: «ویدیویی که از عجز حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجۀ ایران از روخوانی درست و بیغلط یک متن انگلیسی در جلسه شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک حکایت میکند اسباب شرمندگی و شگفتی است و بیشاز آن اصرار و اعتماد به نفس او مایۀ حیرت. این فیلم در شبکههای اجتماعی به شکل گستردهای بازنشر شده و تأسف بیشتر هنگامی پدید میآید که با بیان بسیار رسای خانم سفیر عربستان سعودی مقایسه میشود. درست است که آن خانم دختر یک شاهزاده است و در آمریکا زندگی و تحصیلات عالیه داشته اما تسلط او بر زبان انگلیسی حین دفاع انسانی و جانانه و با ادبیات فاخر از فلسطینیهای قربانی در غزه توجهبرانگیز است و باید یادآور شد صرف زندگی در آمریکا و کانادا موجب آموختن زبان و ادبیات انگلیسی نمیشود کما این که برخی آقازادههای مقامات نوکیسه ما که در غرب رحل اقامت افکندهاند اینگونه نیستند و پول اگر نباشد هیچاند. (با پول هم البته هیچاند!) قیاس دیگر با تسلط کامل وزیر خارجه قبلی (جواد ظریف) است که نه تنها بر اصطلاحات سیاسی مسلط بود که بر تعابیر حقوقی و اکنون در دانشکده مطالعات دانشگاه تهران تدریس میکند (و تدریس آقای امیرعبداللهیان هم البته در این دانشکده در آینده با این روند بعید نیست! کما این که در برخی جاها یک جزوه را دانشجوی دکتری در دست گرفته از رو میخواند. ظاهرا در نزول کیفیت، عدالت، رعایت شده است) اما واقعا چرا سطح دانش و اطلاعات عمومی و در این مورد خاص دانش زبان انگلیسی برخی اعضای دولت ابراهیم رئیسی این قدر نازل است؟ البته رضا مراد صحرایی که در وزارت آموزش و پرورش جای دکتر پرویز ناتل خانلری وزیر ۶۰ سال قبل نشسته و معنی واژۀ دربی را در اولین مصاحبه در حیاط دولت نمیدانست دستکم میتواند بگوید دکتر خانلری و دکتر گنجی و دکتر شکوهی هم نمیدانستند! چون آن زمان این واژه اصلا رایج نبوده و فارسی هم نیست! حسین امیرعبداللهیان اما نسبت به اسلاف خود در جمهوری اسلامی هم سطح زبان انگلیسی پایینتری دارد. چرا اگر نه در اندازه ظریف و دکتر ابراهیم یزدی در ۴۵ سال قبل با تسلط کامل که دیگران به قدر ضرورت میدانستند و اگر هم اوایل نمیدانستند اصرار نداشتند متن انگلیسی را با غلط از رو بخوانند. احتمالا یکی از دلایل انتخاب دکتر ولایتی به وزارت خارجه در سال ۶۰ همین بوده که پزشک اطفال و به تبع آن آشنا با زبان خارجی بوده است. همچنین این پرسش هم شکل میگیرد که چرا مقامات بالاتر برای آموزش زبان انگلیسی به مدیران تازه به میدان آمده خود فکری نمیکنند تا بعد از ۴۵ سال شاهد این وضع در این سطح نباشیم؟ مگر این همه بودجه و سهمیه و رانت و امکانات در اختیار ندارند؟ به جای این همه جلسه بیحاصل چرا چهار کلمه انگلیسی یاد نمیگیرند؟ سه احتمال را میتوان طرح کرد:
۱. در دولتهای اصولگرا و نواصولگرا این تصور شکل میگیرد که تنها دولت تغییر نکرده بلکه انقلاب شده است و انباشت تجربه صورت نمیپذیرد و مدام نیروی تازه تزریق میکنند و به زمین و زمان بدبیناند و جدیدیها تا یاد بگیرند زمان میبرد.
۲. چون معیار اصلی در اصولگرایی ایرانی ابراز وفاداری کامل است و به مدارک دانشگاهی بسنده میشود و مثل نقل و نبات هم به هم دکتر میگویند زبان انگلیسی آنان در عالم واقع محک نمیخورد. حال آن که به جد میتوان گفت کسی که با یک زبان خارجی آشنا نیست استحقاق عنوان «دکتر» را ندارد. هر که باشد!
۳. آقای امیرعبداللهیان البته تازه کار نیست و سابقه دستیاری و معاونت وزیر داشته ولی بیشتر روی زبان عربی خود کار کرده و درباره او این سوال وجود دارد وقتی نمیتواند چرا اصرار دارد متن انگلیسی را در جلسهای با این اهمیت از رو بخواند؟ مگر مرحوم رجایی که در سال ۵۹ از روی متن فارسی خواند کسی متوجه نشد؟ از یک طرف دیگران را نفی میکنند و از سوی دیگر اصرار بر تقلید دارند. اردوغان هم تا چند سال قبل انگلیسی درست و حسابی بلد نبود ولی اصرار نداشت انگلیسی بخواند. البته هنوز رکورد با علیآبادی سرپرست وزارت نفت دولت احمدینژاد است که روخوانی او در اوپک یک مضحکه تمام عیار بود و شاید هم خود احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا با آن وان دقیقه! (البته در ۱۰ سال بعد از ریاست جمهوری گویا وقت خود را صرف زبانآموزی کرده و هواداران با ذوق و شوق ویدیوی گفتوگوی او با وزیر محیط زیست گواتمالا را منتشر کردهاند که نشان میدهد از وان دقیقه فراتر رفته) این نکات تازه نیست و دانش نویسنده این سطور هم در این زمینه در حد اقتضائات مدارک دانشگاهی است اما وزیر خارجه نیست. وزیر داخله هم نیست! منتها تشخیص عجز جناب وزیر دولت آقای رئیسی دانش ویژه نمیخواهد و نیاز به استعلام از زباندانان ندارد! نکته اصلی مورد نظر این نوشته اما این است که اصولگرایی ایرانی برای آموزش زبان انگلیسی در انواع موسسات آموزشی که در اختیار دارند دچار پارداوکس جدیاند. »
Saturday, 27 April , 2024