جامعه از مجموعه انسانهایی تشکیل شده است که ساختار نظام سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آن را می‌سازند. کالبد این جامعه را انسانهایی تشکیل می‌دهند که در شرایط سخت و دشوار، از انعطاف سیاسی و اجتماعی برخوردار هستند. روانشناسان اجتماعی و جامعه‌شناسان در تحلیل‌های اجتماعی خود، برخی از جوامع را شاد، غمگین، عصبانی، ناراحت، افسرده، […]

جامعه از مجموعه انسانهایی تشکیل شده است که ساختار نظام سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آن را می‌سازند.
کالبد این جامعه را انسانهایی تشکیل می‌دهند که در شرایط سخت و دشوار، از انعطاف سیاسی و اجتماعی برخوردار هستند.
روانشناسان اجتماعی و جامعه‌شناسان در تحلیل‌های اجتماعی خود، برخی از جوامع را شاد، غمگین، عصبانی، ناراحت، افسرده، پویا و غیر پویا دسته‌بندی می‌کنند.
در جوامع عصبانی و ناراحت، عناصر تشکیل‌دهنده آن از آستانه تحریک‌پذیری بسیار پایینی بهره می‌برند و با یک تلنگر از مدار عقلانیت خارج می‌شوند و خسارات جبران ناپذیری را به خود و حیات اجتماعی دیگران وارد می‌کنند.
زیست اجتماعی در این نوع جوامع لذت‌بخش نیست و عده‌ای اراذل و اوباش و هنجارشکن، در کوی و برزن، که مدیریت عقلانی بر رفتار خویش ندارند، به دور از چشم پلیس و سایر نهادهای کنترلی، مدیر مطلق این نوع از جوامع هستند و با تولید خشم و انزجار، حس و بذر نفرت را در جامعه می‌کارند. … اما آستانه تحریک سیاسی چیست و در یک جامعه به چه عواملی بستگی دارد، چه مولفه‌هایی بر تحریک آستانه سیاسی یک کشور تاثیر‌گذار است؟

آستانه تحریک!

در بالا اشاره کردیم جوامع انسانی، از مجموعه انسانها تشکیل شده است، و روحیات افراد آن جامعه، ساختار اجتماعی یک اجتماع را شکل می‌دهند.
در دهه اول انقلاب اسلامی که هنوز نظام سیاسی کشور ساختارمند نشده بود و در مرحله گذر از شرایط سیاسی حاکم بر آن زمان و بحران‌های سیاسی حاکم بر جامعه آن روز ایران بوده است
«از جمله جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران، ترورهای کور منافقین، جدایی طلبان و…»، آستانه تحریک سیاسی جامعه آن روز، از ایران امروز بیشتر و بالاتر بوده است. این مدل پذیرش رفتار سیاسی، از سوی دولتمردان، و تحمل سیاسی آنان، یعنی آستانه تحریک‌پذیری و تحمل اجتماعی بالا در زیستگاه سیاسی، اجتماعی، که توسط انسان‌های داخل همان جامعه مدیریت می‌شود.
اما چهل سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت مدیریت و حاکمیت سیاسی در کشور، آستانه تحریک سیاسی اجتماعی بعضا پایین آمده و حتی حضور برخی افراد در مجلس تحمل نمی‌شود.
چه کسی میتواند دلایل پایین آمدن آستانه تحریک جامعه را آسیب‌شناسی کند؟ چرا آستانه تحریک سیاسی اجتماعی جامعه به پایین‌ترین سطح خود نزول کرده است؟