آلونکهای کارگران زبالهگرد در گودی اشرفآباد یا به اصطلاح گاراژ تفکیک زباله اشرفآباد در اطراف شهرری، اواخر ماه گذشته تخریب شد. بیغولههایی که محل جمع آوری زباله شده بود با تخریب آن تعدادی کودک زباله گرد، بیخانمان شدند. به گزارش خانه ملت، براساس ادعای زبالهگردها این کار براساس شکایت کشاورزان صورت گرفته است و شهرداری هم از قبل اعلام کرده زبالهگردی غیرقانونی است؛ با این حال بسیاری از زبالهگردها میگویند در مقابل پرداخت مبلغ سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در ماه، به ازای هر نفر، کارتی برای این فعالیت آنها در بین زبالهها دریافت میکنند. مسئولان شهرداری عنوان کردند چنین کارتی از طرف این سازمان صادر نشده و نمیشود. سال گذشته ماجرای کودکان زبالهگردی که به ایدز مبتلا شدند، چنان غوغایی به پا کرد که صمد و احد دوبرادر زباله گردی که در کارگاه تفکیک زباله آتش گرفته و جان دادند در ذهنها تداعی شد. چند سال از این ماجرا میگذرد و صدها احد و صمد در خیابانهای شهر زباله گردی میکنند و گاهی معجزهآسا از مرگ جان سالم به در میبرند.
>۴۷۰۰ کودک زباله گرد در میانه زباله
درآسیب شناسی زباله گردی، 5 عنصراصلی پیمانکاران، شهرداری، زبالهگردها، صاحبان صنایع و شهروندان عامل ایجاد زباله گردی رسمی و غیررسمی هستند. دراین بین شغل زبالهگردی، پرمخاطره محسوب میشود که به واسطه جمع نشدن و تفکیک نشدن زبالهها بهوجود میآید و با انواع مشکلات بهداشتی و روانی، زبالهگردها را وارد بازی جدیدی میکنند با تمام این نشانیها باز به دنبال مقصران ماجرا هستیم. مدتی قبل مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران با انتقاد از عملکرد شهرداری در رابطه با کودکان زبالهگرد عنوان کرد: «فقدان نظارت دقیق و واگذاری مجوز جمع آوری زباله به پیمانکارانی که کودکان محروم را که برای نان ناچارند کار کنند را به کار میگیرند، سبب شده تا شاهد پرسه ۱۴ هزار زبالهگرد در تهران باشیم که متاسفانه از این تعداد ۴ هزار و ۷۰۰ نفر، یعنی یک سوم این رقم کودک هستند».
>ایدز در کمین کودکان زباله گرد
۴۷۰۰ کودک زبالهگردی که زیرمجموعه کودکان کار قرار دارند و اکثریت آنها مشکلات هویتی دارند و روز و شب خود را در میان زباله سپری میکنند. با تمام این اوصاف آمارهای غیررسمی نشان میدهد که ۴۰ درصد این کودکان نان آور خانواده هستند و در بین ۱۰ تا ۱۵ سال قرار دارند. این کودکان از کوچکترین امکانات بهداشتی و پزشکی برخوردار نیستند و بیماریهای نظیر ایدز، هپاتیت، حصبه، انگل رودهای، اسهال خونی، زانو و کمر درد در انتظار آنهاست. این کودکان نان را از داخل سطلهای زباله میگیرند و به جان میخرند تا گرسنه نمانند، تراژدی غمگینی است یا از گرسنگی میمیرند یا جان خود را در بین زبالهها از دست میدهند. سکانس بعدی این ماجرا مربوط به کودکانی است که ایرانی نیستند باید پرسید قانون از تمام این کودکان حمایت میکند یا خیر؟ پروانه سلحشوری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در مورد کودکان زباله گرد میگوید: کودکان زباله گرد را امروزه در شمال و جنوب شهر میبینیم و هر کدام کوله باری از پسماندها که بیشتر از قد و قامتشان است به دوش میکشند. این کودکان اغلب از نظر هویتی دارای مشکلاتی هستند؛ کودکانی هستند که بهترین روزهای عمر خود را در کنار زبالهها سپری میکنند و آینده خود را برای یافتن یک لقمهای نان در سطل زباله میریزند.وی به مافیای زباله اشاره و یادآور میشود: متولی اصلی جمعآوری این کودکان بهزیستی است، این کودکان توسط مافیای زباله به کار گرفته میشوند افرادی که سودهای کلانی از کنار پسماندها به جیب میزنند؛ زبالهها وپسماندها علت اصلی حضور کودکان زبالهگرد و مافیای زباله هستند. در بسیاری از کشورها زبالهها در مبدا تفکیک میشوند ولی متاسفانه در کشور ما هنوز که هنوز است نه تنها فرهنگ تفکیک زبالهها صورت نمیگیرد حتی در این زمینه فرهنگسازی هم نشده است.سلحشوری در ادامه تاکید میکند: در قانون حمایت از کودکان جرم انگاری شده و مجازاتهایی برای افرادی که کودکان را به کار میگیرند تعیین شده است یکی از معضلات جامعه، سوءاستفاده از کودکان و به کارگیری آنها در کارهای سخت است. ماده ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی در این رابطه میگوید:«هر کس طفل صغیر یا غیررشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد، به سهماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق مذکور به دست آورده است، محکوم خواهد شد.»