آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: به در و دیوار کوبیدنها یا «سینه خیز رفتن»های رسانههای اصولگرا در فقرهی فساد چای(دبش) مجبورمان کرد این روزنامه را در روزهای اول تا بیستم شهریور ۱۴۰۰ ورق بزنیم؛ ورق زدنی که اشک مان را درآورد! ـ دوشنبه اول شهریور: کیهان در این روز بیهیچ موضعگیریِ خاصی، صرفاً به جلسه […]
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: به در و دیوار کوبیدنها یا «سینه خیز رفتن»های رسانههای اصولگرا در فقرهی فساد چای(دبش) مجبورمان کرد این روزنامه را در روزهای اول تا بیستم شهریور ۱۴۰۰ ورق بزنیم؛
ورق زدنی که اشک مان را درآورد!
ـ دوشنبه اول شهریور: کیهان در این روز بیهیچ موضعگیریِ خاصی، صرفاً به جلسه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی وزارتخانه های؛ ارتباطات، آموزش و پرورش، اقتصاد، اطلاعات و امورخارجه پرداخت.
ـ سه شنبه دوم شهریور: این روزنامه در ادامه ی گزارش دادن ها، این بار و بازهم بدون موضعگیری به جلسه بررسی صلاحیت وزرای بهداشت، کار، کشاورزی، دادگستری و دفاع توجه نشان داد.
ـ چهارشنبه سوم شهریور: کیهان در سومین روز متوالی صرفاً به بازتاب آن چه در مجلس پیرامون بررسی صلاحیت وزرای کابینه ی سیزدهم گذشته بود پرداخت و خبر داد که بررسیها به پایان رسیده است.
ـ پنجشنبه چهارم شهریور: کیهان شادمانه تیتر میزند؛ ۱۸ وزیر از ۱۹ وزیر پیشنهادی از مجلس رأی اعتماد(حداکثری) گرفتند.
ـ شنبه ششم شهریور: کیهان با انتخاب عبارت کنایه گونه ی«صبح جمعه»، دیدار سرزده ی آقای رئیسی از خوزستان را به عنوان تیتر اصلی انتخاب میکند.
ـ دو شنبه هشتم شهریور: کیهان در هشتمین روز شهریور، نخستین تیتر گمراهکننده را به دولت هدیه میدهد بیآن که به عواقب کاری که انجام میدهد بیاندیشد:« ساخت سالانه یک میلیون مسکن شدنی است». کیهان در این روز ضمن حمله به رسانههای اصلاحطلب و منتقد دولت سیزدهم مدعی میشود؛ شعار یک میلیون مسکن در سال شدنی است.
کیهان مینویسد:« واقعیت این است که قیمت مسکن طی هشت سال اخیر به دلیل سیاست عجیب دولت روحانی نزدیک به ۷۰۰ درصد افزایش یافت و همین گرانی افسارگسیخته که عمدتا به علت کاهش عرضه شدید مسکن طی این سالها رخ داد بسیاری از خانوادهها و زوجهای جوان را از داشتن مسکن ملکی محروم کرد. در همین راستا اجارهبها نیز به شکل نجومی بالا رفت.
این وضع آشفته سبب شد تا مجلس یازدهم از همان روزهای نخست شروع به کارش به فکر حل مشکل مسکن باشد و برهمین اساس طرح جهش تولید مسکن را کلید زد. از سوی دیگر آقای رئیسی نیز که در ایام انتخابات ریاست جمهوری وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال را داده بود پس از حضور در پاستور این موضوع را به شکل جدیتری در دستور کار قرار داد.
صفآرایی مخالفان برهمین اساس طی روزهای اخیر شورای نگهبان طرح مجلس تحت عنوان جهش تولید مسکن را تایید کرد و رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی هم اقداماتی را برای اجرای طرح ساخت یک میلیون مسکن در سال که به نوعی همان طرح مجلس است را شروع کرد. اما ظاهرا این موضوع یعنی جدی شدن طرح ساخت یک میلیون مسکن در سال به مذاق برخی جریانهای سیاسی که از قضا طی هشت سال گذشته حامی عدم دخالت دولت در مسکن بودند خوش نیامده و آنها را سخت آشفته کرده است. این گروه که در روزهای نخست شروع به کار رئیسجمهور جدید تلاش میکردند با صراحت به دولت سیزدهم حمله نکنند، بالاخره تعارف را کنار گذاشته و چند روزی است که به برنامههای دولت مردمی و به طور ویژه برنامه تولید سالانه یک میلیون واحد مسکن انتقاد میکنند. »
کیهان در ادامه با «واقع بینانه» دانستن شعار یک میلیون مسکن طی یک سال، در پاسخ به منتقدانی که عملیاتی شدن این شعار را غیر ممکن و تورم زا دانستهاند از قول مدیر عامل بانک تخصصی مسکن، این طرح را واقع بینانه دانسته مینویسد:«ظاهرا حامیان دولت روحانی که توجیهی برای کمکاریهای دولت گذشته ندارند، بهترین شیوه را انتقاد از برنامههای دولت جدید یافتهاند، با این حال کارشناسان و مسئولان مربوطه، وعده دولت سیزدهم را شدنی میدانند.
در این زمینه محمود شایان، مدیرعامل بانک تخصصی مسکن در گفتوگو با فارس، با اشاره به وعده دولت مردمی به منظور ساخت مسکن گفت: مطلبی که رئیسجمهور پیرامون ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال عنوان کردند، واقع بینانه است.»
اکنون که دو سال و چند روز از شهریور ۱۴۰۰ گذشته به خوبی میتوان ادعاهای کیهان و گفتههای منتقدان را در دو کفه ی ترازو گذاشت و با یک بررسی میدانی به این نتیجه رسید؛ اولین روزنامه ی حامی دولت که با تیترهای خاص، عملاً کابینه ی سیزدهم را سرگردان کرد کیهان بود و نه هیچ روزنامه ی دیگری!
ـ سه شنبه نُهم شهریور: کیهان در این روز اگرچه از قول مسعود میرکاظمی(رئیس برکنار شده ی سازمان مدیریت و برنامه ریزی) مینویسد:«راه حل کسری بودجه، کشیدن ترمز ولخرجیها و ریخت و پاشها است» اما در ادامه و تا به امروز یک کلمه به دولت هشدار یا تذکر نمیدهد که علاوه بر کشیدن ترمز ولخرجیها و ریخت و پاش ها، دیگر مواردی که باعث کسری بودجه میشود در کنار ولخرجیها عملاً دولت را با کسری بودجه پنهان مواجه کرده، کسری بودجهای که اگر نبود خلق نقدینگی با سرعتی کهکشانی، این روزها دولت حتی توان پرداخت حقوق کارمندان ریاست جمهوری را نیز نداشت چه رسد به تأمین هزینه برای مصوبات…!
ـ چهارشنبه دهم شهریور: کیهان در دهمین روز شهریور اگرچه اندکی از دولت سیزدهم فاصله میگیرد و به موضوع خروج امریکاییها از افغانستان میپردازد اما همچنان به هر گونه انتقادی به دولت رئیسی به شدت واکنش نشان میدهد. بررسی تیترها و گزارشهای روزنامه ی کیهان در همان روزهای ابتدایی آغاز به کار دولت رئیسی به ما این پیام را میدهد که، یکی از اصلیترین روزنامههایی که دولت رئیسی را در چاه ویل:«تقصیر دولت قبل است» انداخت باز هم کیهان بود زیرا، این روزنامه به جای تحلیل گفتار منتقدان، همگی را ارجاع به دولت هشت ساله و تمام شده ی روحانی میداد و آنان را به انواع عبارتها و صفات مینواخت این رویه البته یک تأثیر منفی بر دولت داشت و آن این که، اندک اندک دولت سیزدهم یاد گرفت در مواجهه با هر کاستی یا ناکارآمدی، «تقصیر دولت قبل است» را در دستور کار خود قرار دهد رویهای که شخص سید ابراهیم رئیسی، خود، یکی از جدیترین منتقدان آن بود و بارها و تا پیش از ورود به پاستور شاکی از مسئولانی که تقصیرها را به گردن دولت یا دولتهای قبل میاندازند خواستار یک مناظره با حسن روحانی شده بود تا یک بار برای همیشه این بازی با عبارت «تقصیر دولت قبل است» تمام شود.
پنجشنبه یازدهم شهریور: کیهان در این روز بازهم تیتری واقع بینانه انتخاب میکند:«مهار غول گرانی با انضباط مالی در بودجه نویسی و اجرا» و حال در این روزها، عدم مهار غول گرانی حداقل و بر اساس تیتر انتخابی کیهان در یازدهم شهریور ۱۴۰۰ مؤید آن است که در «بودجه نویسی» انضباط مالی لحاظ نشده است!
ـ شنبه سیزدهم شهریور: کیهان در سیزدهمین روز شهریور، پس از درشت نمایی سفر سرزده ی رئیسی به خوزستان، این بار سفر رئیسی به سیستان و بلوچستان را درشتنمایی میکند مسئلهای که این روزها با بررسی وضعیتی که بر این دو استان و ۲۹ استان دیگر حاکم است نشانگر چیست؟
ـ یکشنبه چهاردهم شهریور: کیهان همچنان به منتقدان دولت به هر طریق ممکن میتازد تا شاید اندکی از بار انتقادات بکاهد اما دو سال و چند ماه بعد شاهد هستیم آن انتقادها نه تنها درست که اگر سرلوحه ی رفتار دولت قرار گرفته بود، نجات بخش نیز بود!
ـ دوشنبه پانزدهم شهریور: این روزنامه در میانه ی شهریور ۱۴۰۰ نخستین مصاحبه ی تلویزیونی رئیسی را پوشش میدهد.
ـ سه شنبه شانزدهم شهریور: کیهان این بار با موضوع واکسنها به رویارویی رسانههای منتقد دولت میپردازد.
ـ چهارشنبه هفدهم شهریور: کیهان که همچنان و علی رغم قطعی شدن شکست دولت در عمل به وعده ی ساخت یک میلیون مسکن در سال از این طرح حمایت میکند در هفدهمین روز از شهریور ۱۴۰۰، توافق بنیاد مستضعفان و وزارت راه و شهرسازی برای تأمین زمین را درشت نمایی میکند، توافقی که هیچ کس از سرنوشت آن باخبر نیست و نشد!
ـ پنجشنبه هجدهم شهریور: کیهان برای دومین روز پیاپی موضوع ساخت مسکن را مدنظر قرار میدهد و این بار از وعده ی ساخت ۴۰۰ هزار واحد مسکونی توسط بنیاد مسکن خبر میدهد موضوعی که الان وقت راستی آزمایی است!
ـ شنبه بیستم شهریور: کیهان بازهم از «جمعههای خدمت» مینویسد جمعههایی که مدتها است دیگر خبری از آن نیست!
دو سال و چند ماه پیش هشدار دادیم
روزنامه آفتاب یزد، دوم شهریور ۱۴۰۰ در مطلبی با عنوان:« «کیهانِ منتقد» و «مجلس مقتدر» یا «کیهانِ مدافع» و «مجلس خنثی»!؟» نوشتیم:« این روزها که مجلس یازدهم سرگرم بررسی توانمندی و عدمِ توانمندی وزرای پیشنهادی است، مسائلی در صحن و متن مجلس و نیز بطن و حاشیه ی جامعه در آیند و روند است که گویی انتقاد از دولت سیزدهم یا عدمِ رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی، چوب لای چرخِ «دولتِ مردمی» گذاشتن است یا رویهای در برخی رسانهها از جمله کیهان در پیش گرفته شده که هر نقد و سخنِ ناصحانهای باید با جوابی تند از سوی این رسانه مواجه شود از این روز مسائلی را برای ادامه ی مسیرِ پیش روی دولت سیدابراهیم رئیسی به عنوان گزینههای پیشنهادی روی میز قرار میدهیم تا خودِ رئیس دولت برگزیند که کدام را میپسندد؟»
در آن روز و طی شش بخش، موضوعاتی را به آقای رئیسی گوشزد کردیم که این روزها واقع بینانه اگر بنگریم باید بگوییم؛ هیچ روزنامهای به اندازه آفتاب یزد تلاش نکرد تا به دولت رئیسی کمک کند تا اسیر تیترها و رفتارها نشود. آن چه دو سال و چند ماه قبل نوشتیم را عیناً بازنشر میکنیم:
یکم: سید احمد علمالهدی امام جمعه مشهد گفته: « آقای رئیس جمهور وزرا را به مجلس پیشنهاد داده است. ارزیابی وزرا وظیفه مجلس است. اگر در آینده یکی از این وزرا ناکارآمد در آمد، مردم گریبان نمایندگان خود در مجلس را میگیرند و دیگر به دولت فحش نمیدهند، چون رئیس جمهور را بابصیرت انتخاب کردهاند و او را میشناسند.نمایندگان مجلس حواسشان جمع باشد نیروی جهادی تایید کنند. یک رئیس جمهور جهادگر آمده و افرادی را به عنوان وزیر خود انتخاب کرده است. نمایندگان مجلس باید ببینند آیا این وزرای پیشنهادی میتوانند پا به پای رئیس جمهور کار کنند یا نه.»
دوم: حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان:« رأی مثبت یا منفی کمک به رئیسی از زاویه دیگر» مینویسد:« اصول هشتاد و هفتم و یکصد و سی و سوم قانون اساسی، انتخاب نهایی وزیران را موکول و مشروط به رای اعتماد مجلس شورای اسلامی کرده است. به بیان دیگر، قانون اساسی در این مرحله از ساز و کار انتخاب وزیران، مجلس شورای اسلامی را به کمک رئیسجمهور منتخب فرا خوانده است تا چنانچه در گزینش وزرای پیشنهاد شده، قصوری رخ داده و یا نکتهای از قلم افتاده باشد با دقتنظر و ارزیابی نمایندگان مجلس مورد توجه قرار گرفته و کمبودهای احتمالی به اصل شایستهسالاری خللی وارد نکند. زیرا؛ اگرچه در صداقت رئیسجمهور محترم و نگاه کلان ایشان به مسائل و مشکلات پیشروی کمترین تردیدی نیست و درستی این نکته را در کارنامه درخشان و مثالزدنی ایشان به وضوح میتوان دید. اما، وزرای پیشنهادی برآمده از بررسیها و ارزیابیهای – هرچند عمیق و دقیق- جمعی از یاران همفکر و همسو با ایشان بوده است و هرچند که جناب رئیسی نیز ارزیابی تیم یاد شده را به دقت زیر نظر داشته و نظر نهایی را دادهاند ولی با این وجود، احتمال از قلم افتادن یک یا چند نکته دور از انتظار نیست و از این روی، بررسی سوابق و کارنامه وزرای پیشنهادی از سوی نمایندگان مجلس و ارزیابی میزان توانمندی آنها در انجام مسئولیتی که قرار است بر عهده بگیرند میتواند کمک شایستهای به جناب رئیسی در انتخاب شایستهترینها باشد. مخصوصاً آنکه اکثریت قاطع نمایندگان مجلس با جناب رئیسی همفکر هستند و با ایشان دغدغههای مشترکی دارند.»
سوم: کیهان باز در همان یادداشت با عنوان:« رأی مثبت یا منفی کمک به رئیسی از زاویه دیگر» به نکته ی بسیار مهمی اشاره میکند که حتی اگر روی صحبت و نیش تیز کنایهاش اصلاحطلبان باشد بازهم سخن درستی است:« برخی اعتراض و یا گلایه میکنند که چرا آقای رئیسی اعضای کابینه خود را از میان افراد همفکر و همسو با دیدگاههای خود انتخاب کرده است! که باید پرسید مگر قرار است غیر از این باشد؟! جناب رئیسی بینش و منشی دارد که با کارنامه درخشان ایشان تضمین شده است و مردم نیز با نگاه به این خصوصیات، جناب ایشان را به ریاست جمهوری برگزیدهاند بنابراین لازمه مردمسالاری و احترام به رای ملت آن است که مسیر اعلام شده را دنبال کنند و انتخاب اعضای کابینه از میان کسانی که با دیدگاه و مسیر حرکت رئیسجمهور همخوانی ندارند، اولاً بیتوجهی به خواسته مردم و بیاحترامی به رای آنهاست و ثانیاً ایجاد مانع در مسیری است که قول حرکت در آن مسیر را به ملت دادهاند. ضمن آنکه جناب رئیسی با صداقت اعلام کردهاند که در گزینش و معرفی وزیران، روابط حزبی و جناحی و فامیلی و… دخالت نداشته و صرفاً کارآمدی، انقلابی بودن و حرکت جهادی برای رفع مشکلات مورد توجه ایشان بوده است. این نکته نیز گفتنی است که کابینه، مسابقه فوتبال نیست که بدون حضور تیم مقابل امکان برگزاری آن نباشد و گوشت نذری هم نیست که هرکس از راه میرسد تکهای از آن را بردارد! دولت آقای رئیسی با وظیفه سنگینی که بر عهده دارد و با ویرانهای که تحویل گرفته است باید – و قرار نیز هست- که به معیشت مردم، ارتقاء سطح زندگی، پیشرفتهای علمی و فنی، روابط خارجی مقتدرانه و برخاسته از حکمت و عزت و مصلحت، بهرهگیری از توانمندیها و امکانات و ظرفیتهای کشور و… بپردازد و عاقلانه نیست کسانی را به کار گیرد که خدای نخواسته با این امور بیگانهاند و یا دستکم آنکه همخوانی چندانی ندارند!»
چهارم: روزنامه جوان در یادداشتی گلایه مندانه خطاب به محمدباقر قالیباف تحت عنوان:« دفاع غلط در بررسی صلاحیتها» متذکر شده است:« گاه رهبری نظری میدهند و ما خود را ملزم میدانیم که عمل و نظرمان را منطبق بر آن نظر کنیم و یا حداقل مخالف برنامه و نظر، ولی فقیه اقدام و اعلام موضع علنی نکنیم؛ گاه هم ما نظری و عملی داریم و برای اثبات درستی آن دنبال تطبیق نظر رهبری با نظر و عمل خودمان میگردیم. اولی ولایتمداری است، دومی خرج از رهبری. گاه ما در همه امور، حتی جایی که قانون و شرع هم میگوید میتوانیم نظری مخالف رهبری داشته باشیم، خود را ملزم به اطاعت از ایشان میکنیم، هزینهاش را هم میدهیم و وقتی مخالفتی با ما شد، نمیگوییم، چون رهبری گفته، انجام دادم؛ گاه هم برای آنکه خودمان هزینه ندهیم، سریع میگوییم رهبر گفته و موج مخالفتها را خواسته یا ناخواسته سمت ایشان میبریم. اولی ولایتمداری است، دومی خرج از رهبری. این دوگانهها را جای همدیگر جا نزنیم.»
پنجم: آن چه این روزها در بطن جامعه به عنوانِ سخنِ روز مطرح است؛ بیتجربگی، عدمِ توانمندی و عدمِ سنخیتِ برخی از گزینهها با جایگاه وزارت است. بیآن که نامی از چهرهای ببریم خاطرنشان میسازیم که مماشاتِ اولیه با لیستِ رئیسی در معنای چوب لای چرخ گذاشتن و استخوان لای زخم نهادن است نه حمایت چه؛ حالا رئیسی را مجبور کنید به دنبال گزینههای بهتری بگردد بهتر است تا یکی ـ دوماهِ دیگر وزارتخانه یا وزارتخانههایی را با سؤال و استیضاح از حرکت بازنگه داریم.
ششم: خواه ـ ناخواه این تفکر که لابد هرکه رئیسی معرفی کرده، بهترین است و باید به او اعتماد کرد یک تفکر انحرافی و یک بیانصافی علی حده است، اصلاً تکیه کنیم به سخنان آیتالله علم الهدی و حسین شریعتمداری و مقاله ی روزنامه ی جوان که لابد رئیسی هم فرصت و اجازه ی لغزش و اشتباه دارد پس در قامت «دوستیِ… » از همین ابتدا دولتی که به گفته ی شریعتمداری کیهان:« مسئولیت سنگینی بر عهده دارد و از این روی اعضای کابینه او باید از توان و شایستگی لازم برای همراهی با ایشان برخوردار باشند. در این میان جوانی و تحصیلکردگی و پاکدستی اگرچه ضروری و حیاتی است ولی به تنهایی گرهگشا نیست. وزیران جناب رئیسی علاوهبر ویژگیهای یاد شده باید از ویژگی ضروری دیگری نیز برخوردار بوده و مانند خود ایشان، از قید تعلقات رهیده، پا به رکاب باشند و حوزه مسئولیت خود را از پشت میز اداره نکنند!» را با چند چهره ی بیتجربه و ناکارآمد راهی پاستور نکنیم تا به یک ماه نکشیده رئیسی را عوضِ پیگیری معضلات راهی مجلس برای دفاع از وزرایی کنیم که از همان ابتدا میدانستیم نمیتوانند!
هفتم: ماجرا را از زاویه ی نگاه و انتخاب رئیسی بنگریم که اولویت او کدام است؛ «کیهانِ منتقد» و «مجلس مقتدر» یا «کیهانِ مدافع» و «مجلس خنثی»!؟
کوتاه سخن این که، حتی اگر با تئوری خطرناکِ یک دست شدنِ قدرت نیز لابد و به ناچار کنار آییم هرگز نخواهیم پذیرفت که به جای حمایت، دولتی را با دست و پای بسته و شکسته راهی میدان مقابله با گرانیها و تحریمها و ناکارآمدیها و تورمها کنیم. دستِ آخر این که میتوان گلایه مندی و ناراحتی و پشیمانی را از چهره ی رئیسی و حامیانِ وی دید که ماده و لایحه و تبصره آوردهاند که ممکن است اشتباهاتی شده باشد اما لابد حق داریم از کسانی که رئیسی به آنها اعتماد کرده و انتخاب وزرا را به آنها سپرده سؤال کنیم:« با توجه بر برخی نامها و نشانها و رزومه ها، مطمئن هستید به اعتماد رئیسی به شما مسئولانه نگاه شده؟ یعنی الحق والانصاف در حلقه ی کسانی که رئیسی میتوانست با آنها اهداف و برنامههای خود را به پیش برد بهتر از اینها نبود یا بهترینها از نظر شماها یعنی همین ها؟!» این جا است که ما نیز با حسین شریعتمداری کیهان همصدا میشویم کهای کاش برخی به چینش و ترکیبِ دولت به چشم «گوشت نذری» ننگریسته بودند که هرکس از راه رسیده، تکهای از آن را برای خود برنداشته بود!
آقای رئیسی؛ یادتان میآید نوشتیم جامعه مکدر است؟!
آفتاب یزد، ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ در مطلبی که آن را به بهانه ی یادداشت شرق و توضیحات مبهم کیهان با عنوان:« آقای رئیسی؛ جامعه مکدر است!» یادآور شدیم: «آقای رئیسی! گیریم چارهای نداشتید، گیریم منهای زاکانی و قاضی زاده ی هاشمی که با هیچ استدلالی نمیتوان استعفای آنان از مجلس را برای شهرداری و بنیاد شهید به پای رئیس جمهوری نوشت؛ جز خاندوزی و ساداتی نژاد در دو وزارت خانه ی اقتصاد و دارایی و جهاد کشاورزی، نیرویی در اختیار نداشتید. بدانید و فراموش نکنید استفاده از نمایندگان در کسوتِ وزارت، جامعه را به دو دلیل مکدر کرده است: نخست نشنیده گرفتن تأکید و نهی ـ دو دیگر فاقد نماینده گذاشتنِ برخی حوزهها پس، به وزارتخانهها از وزارت کشور تا دیگرِ وزارت خانه دستور اکید و مؤکد بدهید که بنا بر هر دلیل موجه و غیر موجه از وجود نمایندگان چه در جایگاه استانداری و چه در دیگرِ پستهای مدیریتی استفاده نکنند که اگر چنین شود نه شأنی برای مجلس باقی خواهد ماند و نه اعتباری برای دولت!»
در آن یادداشت عارض شدیم:« روزنامه ی «کیهان» در دفاع از آن چند نماینده ی «مجلس یازدهم» که وزیر شدهاند و شهردار و مسئول و در پاسخ به یادداشتِ روزنامه «شرق»، بیدلیل و ناخواسته(!) توپ را به زمین «سید ابراهیم رئیسی» میاندازد و مینویسد: « دولتی جدید تشکیل شده و رئیسدولت با توجه به دیدگاههای دولتش و افراد نزدیک به این دیدگاهها گاهی لاجرم میبیند که آن فرد در کسوت نمایندگی است و قطعا حضور این فرد در قامت نمایندگی بیشتر میتواند به نفع مردم باشد لذا دولت سیزدهم بر این لحاظ دید به تخصص کسانی مانند خاندوزی که فردی زبده در اقتصاد است و ساداتی نژاد که فردی متخصص در امور کشاورزی است نیاز دارد. »
داستان چه بود؟
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان:« مجلسانقلابی و فراموشی یک نهی » و با استناد به سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار«تصویری» با نمایندگان مجلس یازدهم، به مسئله ی وزیر و شهردار و مسئول شدنِ چند نماینده پرداخته مینویسد:« این سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ ششم خرداد سال جاری یعنی کمتر از یک ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری و شوراهاست که در دیدار تصویری با رئیس و نمایندگان مجلس مطرح کردند. متعاقب این نهی صریح همه انتظار داشتند که در وهله نخست سیدابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهور برگزیده، وزرای خود را از میان نمایندگان انتخاب نکند و از دیگرسو نمایندگان مجلس هم خود را متعهد به حضور در مجلس و پایبند به رأیی که از مردم گرفتهاند، بدانند اما حالا و بعد از گذشت کمتر از سه ماه از دو انتخابات ریاستجمهوری و شوراها مشاهده میشود که برخی از نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم نهتنها در دولت حضور یافتند بلکه سِمتهای دیگری چون شهرداری تهران و ریاست بنیاد شهید را بر نمایندگی مردم ترجیح دادند.» در واکنش به این یادداشت، روزنامه ی کیهان در ستونی که نامِ آن را «دیروزنامههای زنجیره ای» گذاشته و تمامی رسانههای اصلاحطلب را زنجیرهای و اجارهای و غیر مینامد(!) با عنوان:« اصلاحطلبان و به یادآوری یک نهی! » مینویسد:
«در این باره باید به نکاتی اشاره کرد. نخست آنکه آنچه رهبرفرزانه انقلاب به درستی از آن نهی میکنند ورود افراد به مجلس و متعاقب آن زد و بند کردن برای رسیدن به یک پست دولتی است. معظمله در همین جملاتی که شرق هم در گزارشش آنها را آورده تاکید میکنند: «…واردشدن در این مسائل و با مسئول اجرائی در این زمینه گفتوگوکردن و توافقکردن و امثال اینها خطراتی دارد؛ از این بایستی اجتناب بشود… یکی از آسیبها این است که نماینده از اولی که وارد مجلس میشود، نقشه رسیدن به فلان پستِ مثلا اجرائی را در سر خودش بپروراند که وزیر بشود، مدیر بشود، فلان بشود…» نکته دوم این است که دولتی جدید تشکیل شده و رئیسدولت با توجه به دیدگاههای دولتش و افراد نزدیک به این دیدگاهها گاهی لاجرم میبیند که آن فرد در کسوت نمایندگی است و قطعا حضور این فرد در قامت نمایندگی بیشتر میتواند به نفع مردم باشد لذا دولت سیزدهم بر این لحاظ دید به تخصص کسانی مانند خاندوزی که فردی زبده در اقتصاد است و ساداتی نژاد که فردی متخصص در امور کشاورزی است نیاز دارد. نکته سوم اینکه این افراد برای رسیدن به پست وزارت زد وبندی نکردهاند بلکه از سوی دولت دعوت به کار شدهاند و دقیقا رهبری از این کار منع میکنند که به قصد وزارتخانه یا پست دولتی نماینده کارهایی نکند که به ضرر منافع مردم باشد. نکته آخر اینکه دقیقا این کاری را که روزنامه اصلاحطلب از آن نوشته کاری است که نمایندههای فراکسیون امید در دوره قبل مجلس انجام دادند و کیهان در گزارشی با عنوان «فصل کوچ وکیلالدولهها از خانه ملت به خانه دولت». کیهان در پاسخ به شرق «پنج» موضوع را یادآور میشود:
ـ رهبری تأکید بر زد و بند داشته اند.
ـ دولت تشخیص داده که این نماینده در جایی دیگر میتواند مفیدتر باشد
ـ خاندوزی و ساداتی نژاد زبده ی اقتصادی و متخصص امر کشاورزی هستند
ـ نمایندگان زد و بند نکرده اند!
ـ این رفتار طبیعی است چون نمایندگان فراکسیون امید نیز مرتکب چنین
خطایی شدند
بر جوابیه ی ناقصِ کیهان، بسیارها میتوان نوشت اما عجالتاً به همین چند نکته بسنده میکنیم:
نکته ی اول: رهبری نهی کردند پس نهیِ رهبری معظم را صرفاً در محدوده ی زد و بند محصور کردن نمیتواند به معنای مجوزی برای عدولِ از نهیِ رهبری معنا شود.
نکته ی دوم: کیهان معتقد است دولت تصمیم گرفته و خودِ نماینده در تصمیم دولت نقشی نداشته، پس این مسئله منافاتی با نهیِ مقام معظم رهبری ندارد که در این باره میتواند سؤالاتی پرسید:
ـ در لشکرِ سلم و تور اصولگراها، یکی بهتر از خاندوزی یا ساداتی نژاد نبود که کاشانیها از تنها نمانده ی خود در مجلس محروم نشوند و ناگهان چهار صندلی مجلس خالی نشود؟!
ـ از ششم خرداد ۱۴۰۰ روزی که رهبر معظم انقلاب، نمایندگان مجلس را از اندیشیدن به پاستور نهی فرمودند تا سوم شهریور که مجلس به کابینه ی رئیسی رأی اعتماد داد ـ یک ماه قبل و دو ماه بعدِ اعلام نتایج ـ فرصت اندیشیدن به جز نمایندگان مجلس وجود نداشت؟!
ـ این چه استدلالی است که چون خاندوزی زبده ی اقتصادی است و ساداتی نژاد متخصص کشاورزی پس لاجرم باید از مجلس به دولت بروند؟! پس تعهد به مردمی که به آنها اعتماد کردهاند و رأی دادهاند در کجای ماجرا قرار میگیرد؟
ـ فرض را بر صحت ادعای کیهان میگذاریم که دولت در مقوله ی ساداتی نژاد و خاندوزی به این جمعبندی رسیده است که بودنِ این دو در دولت بهتر از بودنِ این دو در مجلس است؛ مورد زاکانی و قاضی زاده ی هاشمی نیز در همین گردونه جای خواهد گرفت یعنی بهتر از زاکانی برای شهرداری تهران و بهتر از قاضی زاده ی هاشمی برای بنیاد شهید نبود؟!
ـ کیهان اصرار دارد نمایندگان کوچ کرده از مجلس به دولت را «بری از زد و بند» بداند، این روزنامه در همین یادداشت به نگارشهای قبلیِ خود استناد میکند که پیشتر و در انتقاد به نمایندگانی از فراکسیون امید که عزم دولت کرده بودند در گزارشی با عنوان «فصل کوچ وکیلالدولهها از خانه ملت به خانه دولت» به آن ایراد میگیرد حال باید پرسید کار فراکسیون امید بد بود کار مجلس انقلابی خوب؟!
نکته ی سوم: بر اساس تحلیل کیهان، تشخیصِ دولت بر وظیفه ی نمایندگی ارجح است:« دولتی جدید تشکیل شده و رئیسدولت با توجه به دیدگاههای دولتش و افراد نزدیک به این دیدگاهها گاهی لاجرم میبیند که آن فرد در کسوت نمایندگی است و قطعا حضور این فرد در قامت نمایندگی بیشتر میتواند به نفع مردم باشد لذا دولت سیزدهم بر این لحاظ دید به تخصص کسانی مانند خاندوزی که فردی زبده در اقتصاد است و ساداتی نژاد که فردی متخصص در امور کشاورزی است نیاز دارد.» که اگر چنین باشد لابد وزارت کشور اگر در برخی استانها تشخیص داد، نمایندگان برای استانداری مناسبتر هستند و در کسوت استانداری میتوانند بیشتر خدمت کنند پس لابد مجاز است که باز هم صندلیهای بیشتری از مجلس را خالی کند که این روزها در بسیاری استانها شنیده میشود برخی نمایندگان علناً اعلام کردهاند که برای استاندار شدن حاضر به استعفاء از نمایندگی مجلس هستند!
نکته ی چهارم: کیهان اصرار دارد بر عبارت «زد و بند»، برای این که حساسیت کیهان فروکش کند به جای زد و بند مینویسیم: «رایزنی» در اصلِ موضوع چه تفاوتی ایجاد میشود؟! منظور رهبری معظم انقلاب از نهی نمایندگانِ مجلس به اندیشیدن به پاستور و دیگرِ پست آن بوده که شأن مجلس حفظ شود و مردم تصور نکنند لابد منافع بیشتری در وزارت بود که به مجلس و صندلیِ مجلس پشت کردند و یا این که جایگاه وزارت از جایگاه نمایندگیِ مجلسی بسی برتر و والاتر است!
نکته ی پنجم: اصلاً دربست نظر کیهان را میپذیریم، نمایندگانی که وزیر شده اند؛ زد و بند نکرده اند، تشخیصِ دولت درست بوده، این دو یعنی خاندوزی و ساداتی نژاد بهترین مهره برای وزارت اقتصاد و کشاورزی بودهاند و… برای یک کشور ۸۵ میلیونی عیب نیست که در آن دو وزیر برای دو وزارت خانه یافت نشود که مجبور نباشیم مجلس را و مردمان برخی حوزههای انتخابیه را از وجود نمایندگانِ خود محروم کنیم؟!
نکته ی ششم: اصل تفکیک قوا، در رأس همه ی امور بودنِ مجلس، تعهد به نظام، ولایتمداری، خدمتِ بیمنت و… اینها را چگونه معنا میکنیم؟! یعنی فردای نیامده،
قوه ی قضائیه تشخیص داد فلان وزیر در قوه ی قضائیه بیشتر میتواند منشأ خیر باشد آیا میتواند کابینه را از وجود یک یا چند وزیر محروم سازد؟! مجلس را مثال نزدیم چون ساز و کار مجلس متفاوت است. نکته ی ظریفتر این که مگر رئیس قوه ی مجریه میتواند تصمیمی یا مجموعه تصمیماتی اتخاذ کند که بر اساس و اثرِ آن تصمیم قوه ی مقننه متضرر شود و مردمان یک شهرستان بدون نماینده در مجالس بمانند؟!
نکته ی هفتم: کیهان میخواهد از بدعهدی نمایندگان مجلس با کسانی که به آنها رأی دادهاند دفاع کند، چرا رئیسی را مقابل فرامین واضح و مشخص و بیشرط و شروط قرار میدهد؟!
فساد در چای(دبش) داغ دل مان را تازه کرد
این روزها که همه از فساد در چای مینویسند اما با مراجعه به آن چه دو سال و چندماه قبل نوشته بودیم فقط داغ دل مان تازه میشود زیرا با نگاهی به آن چه طی این مدت بر سر این مملکت آورده اند، سرنوشت تلخ برخی از وزرا و سرجمع برخی ناکارآمدیها و سوء مدیریتها به این نتیجه میرسیم؛ عجیب است که در همه ی این موارد فقط حق با منتقدان است!
فساد در همان وزارتخانهای رخ میدهد که وزیرش از مجلس آمد و همه نوشتند این رویه غلط است حتی اگر در تمامی دولتها انجام شده باشد. ناکارآمدترین وزارت خانهها همانهایی هستند که وزرای شان مورد قبل نخبگان و دلسوزان جامعه نبودند و بلاها درست از همان جایی نازل شده که کیهان و مجلس یازدهم، یکی خوب عمل نکرد و دیگری فقط دفاع کرد. آقای رئیسی باور کنید متهمان اصلی بیتدبیری دولت شما یکی مجلس است و دیگری کیهان.
Tuesday, 7 May , 2024