شرکت ملی نفت کویت اعلام نموده است که قصد دارد در 4 سال آینده بیش از 115 میلیارد دلار در صنعت نفت خود سرمایهگذاری کرده و میزان تولید را از 2.7 میلیون بشکه به بیش از 4.7 میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
سایر کشورهای نفتخیز منطقه (نظیر عراق، عربستان و قطر) نیز برنامههای قابل توجهی برای توسعه صنعت نفت و گاز خود دنبال میکنند.
خبرهایی از این دست از اهمیت تاکید بر سرمایهگذاری در صنعت نفت کشور در مقایسه با رقبای منطقهای و جهانی حکایت میکند. موضوعی که علیرغم اهمیت آن در بیش از یک دهه گذشته با بروز عوامل متعدد داخلی و خارجی با وقفههای متعددی مواجه شده است.
در برنامه پنجم توسعه اقتصادی کشور، نیاز سرمایهگذاری صنعت نفت بیش از200 میلیارد دلار پیشبینی شده بود که با توجه به حجم اقتصاد داخلی و سرمایهبری بالای صنعت نفت، تامین حجم عمدهای از این نیاز از طریق جذب سرمایهگذاری خارجی برنامهریزی شده بود.
با این وجود تحریمهای خارجی علیه کشور و صنعت نفت،دستیابی به هدف مزبور را ناممکن نمود بطوریکه در نهایت و با اتکای به منابع داخلی تنها بخشی از برنامه مورد نظر محقق گردید.
عدم انجام بهموقع و کافی سرمایهگذاریهای لازم در صنعت نفت (که بخش قابل توجهی از آن در راستای نگهداشت توان تولید مصرف میگردید)، ضمن مغفول واقع شدن فرآیند توسعه صنعت، حفظ وضع موجود را نیز با دشواریهایی همراه نمود. بهطوریکه در برنامه ششم توسعه لزوم سرمایهگذاری بالغ بر 130 میلیارد دلار را تنها در بخش بالادستی نفت و گاز اجتنابناپذیر ساخت.
اما تحقق این رقم، با توجه به نیاز به استفاده از ظرفیت بازارهای مالی وتکنولوژیکی بینالمللی، سیاستگذاری اقتصادی و سیاسی دقیق و منظمی را طلب میکند.
به عبارتی دیگر، اگر ضمن حفظ ظرفیتهای موجود تولید نفت و گاز، افزایش ظرفیت تولید نفت به 5.5 میلیون بشکه در روز و تولید گاز طبیعی به بیش از 1200 میلیون متر مکعب در روز از اهداف صنعت نفت و گاز ایران است (که خود افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی ایران در زنجیره تامین انرژی پایدار جهانی را بدنبال خواهد داشت) آنگاه انتخاب هوشمندانهای جز تامین شرایط مناسب جهت جذب منابع مالی بینالمللی و بهرهمندی از توانمندی شرکای جهانی در دستیابی به اهداف مزبور باقی نمیماند.
عدم گسترش مناسب نقش ایران در تامین انرژی کشورهای منطقه و جهان، متناسب با ذخایر و ظرفیتهای آن (که خود از دلایل متعدد داخلی و خارجی ناشی شده است) در مجموع میتواند ایران را از «یک بازیگر قوی» در عرصه انرژی بینالملل، به یک «بازیگر نهچندان جدی» تبدیل کند.
این در حالی است که دسترسی به بزرگترین ذخایر هیدروکربوری جهان و برخورداری از زیرساختهای مناسب اقتصادی به همراه موقعیت استراتژیک جغرافیایی، فرصتهای بینظیری را در جهت ایفای نقش موثر در عرصه بین الملل فراهم نموده است.
در سالهای گذشته فضای بینالمللی بهگونهای مدیریت شده که ایران در زمینه نفت و گاز، طرف راهبردی و بلندمدتی نداشته باشد؛ بدان معنی که صادرات نفت خام و گاز طبیعی ایران در هیچ کشوری سهم تعیین کنندهای از تقاضای انرژی آن کشور ندارد.
این در حالی است که کشورهای رقیب، سهم بالایی از بازار تقاضای نفت کشورهای مصرف کننده اصلی، بهویژه در کشورهای آسیایی را از آن خود کردهاند.
یکی از محورهای مورد تاکید در سیاستهای اقتصاد مقاومتی، همانا انتخاب و توسعه مشتریان راهبردی در راستای کاهش آسیبپذیری صنعت نفت و گاز است.
راهکار اما در افزایش منافع دوجانبه و بهبود شرایط داخل است. تقاضاکنندگان انرژی (که قطب مصرفی آن در آسیا قرار دارد) تامین پایدار عرضه را مهمترین اصل در توسعه روابط انرژی محور قلمداد میکنند.
یکی از روشهای موثر در این خصوص، استقبال از مشارکت سرمایه و تکنولوژی بینالمللی در تولید، توسعه و صادرات نفت و گاز و محصولات مشتقه از آن است.
شاخص بهبود فضای داخلی نیز در کاهش ریسک سرمایهگذاری خلاصه میشود. بطور کل در جلب مشارکت شرکتهای بزرگ بینالمللی، اساساً میزان ریسک سرمایهگذاری در کشور میزبان، یک عامل تعیینکننده است.
رتبه کشور از نظر شاخص ریسک (که از سوی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه منتشر میشود) در سالهای اخیر بهبود یافته است.
در عین حال طی دهه گذشته شرایط بهگونهای
رقم خورده که تلاش شده ایران همواره جزء کشورهای پرریسک برای سرمایهگذاری معرفی شود. این امر ضمن کاهش استقبال سرمایهگذاران خارجی، افزایش هزینههای سرمایهگذاری و نرخهای بیمه را در پی داشته است.
ادامه در صفحه 3 اقتصادی