آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: مخاطب می‌داند «فرشته» بی‌گناه است اما «حامد» و «مهتاب» باید این «بی» یا «با» گناهی را در دادگاه به اثبات برسانند در این صورت، آیا مخاطب یک گام از کاراکترهای این سریال جلوتر است؟ قطعاً پاسخ منفی است! سریال «گناه فرشته» به ایستگاه چهارم رسید. حالا مخاطبان در به در […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: مخاطب می‌داند «فرشته» بی‌گناه است اما «حامد» و «مهتاب» باید این «بی» یا «با» گناهی را در دادگاه به اثبات برسانند در این صورت، آیا مخاطب یک گام از کاراکترهای این سریال جلوتر است؟ قطعاً پاسخ منفی است!
سریال «گناه فرشته» به ایستگاه چهارم رسید. حالا مخاطبان در به در به دنبال معرکه گردان اصلی این ماجرا می‌گردند و تقریباً «فرشته» را فراموش کرده اند. از بیرون که به داستان بنگریم، حامدتهرانی اگر به پرونده ورود پیدا نکرده بود شاید پرونده ی «فرشته» نیز به سادگی بسته شده بود زیرا تمامی شواهد علیه او است و به قول «رسولی»، وکیلی که از پرونده همزمان با ورود «حامد تهرانی» کنار گذاشته شد؛ «همه چیز روشن است» اما به خوبی می‌دانیم نه تنها همه چیز روشن نیست که در نهایت نیز روشن نخواهد شد!

 کیهان عجول و باقی ماجرا… درباره ی قتل‌های زنجیره‌ای است!
روزنامه کیهان خیلی زود موضع گرفت یعنی درست پس از پخش اولین قسمت از این سریال(!)، کیهان نوشت: «شنیده‌ها حاکی از آن است که یکی از سریال‌های در حال انتشار شبکه نمایش خانگی برای دو تن از شخصیت‌های به قتل رسیده سریال، نام پروانه دختر داریوش را انتخاب کرده است. شاید این انتخاب عناوین سهوی به نظر برسد، اما در ادامه این سریال که قسمت‌های آتی آن در هفته‌های آینده منتشر می‌شود، دستیار یکی از شخصیت‌های اصلی وقتی با قتل‌ها و مفقودشدن سایر کاراکتر‌های فیلم مواجه می‌شود، به یکی دیگر از شخصیت‌های فیلم یادآوری می‌کند «مگر شما داستان اتوبوس… را برای من تعریف نکردید؟» (باز هم کنایه به قتل‌های… و دروغ‌های حاشیه‌ای مربوط به اتوبوس ارمنستان) یکی از شعار‌های تبلیغاتی این سریال این است که «چهارده سال پیش باهات چیکار کردن؟!» با توجه به اینکه رخداد‌های وقوع سریال با جزئیات فراوانی اشاره به سال ۱۴۰۲ دارد این پرسش یکی از شخصیت‌ها اشاره به سال ۸۸ دارد. انتظار می‌رود نهاد‌های نظارتی مسئول نسبت به انتشار چنین قید‌های ضدامنیتی در محتوا‌های سریال‌های شبکه نمایش خانگی جلوگیری کنند.

 پاتک به کیهان…
گناه فرشته همان گاندوی یواشکی است!
دیگری اما به اندازه کیهان عجول نبود. کانال تلگرامی احتمالا نزدیک با یک روزنامه اقتصادی بلافاصله پس از پخش چهارمین قسمت نوشت: «تخریب شمس‌الواعظین و روزنامه‌نگاران در گناه فرشته» و ادامه داد: «حامد عنقا کارگردان اصولگرای سریال گناه فرشته در جدیدترین قسمت این سریال، با تخریب روزنامه‌نگاران و معرفی آنها به عنوان کسانی که طرفدار حقیقت نیستند و باج‌گیرند، با تیپ‌سازی از محمود (ماشاءالله) شمس‌الواعظین، شخصیتی باج‌گیر به نام محمود واعظ خلق کرده که هم نام و هم چهره او یادآور آقای شمس الواعظین روزنامه‌نگار پر افتخار ایرانی است که سردبیر روزنامه‌هایی چون جامعه و توس و عصر آزادگان و مجله کیان بود. پیش از این نیز در سال‌های دور، محمدنوری‌زاده در یکی از سریال‌های خود شمایلی از سعید حجاریان را در قالب یکی از شخصیت‌های بسیار منفی خود به تصویر کشید. آن سریال خدشه‌ای بر حجاریان وارد نکرد اما نوری‌زاده که روزگاری در کیهان قلم می‌زد، آنچنان دچار تحول فکری و سیاسی شد… به آقای عنقا توصیه می‌کنیم که از سرنوشت همکاران سابق خود عبرت بگیرد. اگر قرار بود با تخریب روزنامه‌نگاران، کسی برای خود افتخاری خلق کند، الان… اسکار داشت. شماها می‌روید و روزنامه‌نگاران شریف این کشور می‌مانند. چنانکه… نیز رفتند.»

 به راستی گناه فرشته یا فرشته‌ها چیست؟
از همین دو اظهار نظر می‌توان به یک پرسش و چند پاسخ رسید؛ پرسش این که « به راستی گناه فرشته یا فرشته‌ها چیست؟» و پاسخ‌هایی که می‌توان به پرسش داد:
ـ گناه فرشته ها، قاطی شدن با ما زمینی‌ها است
ـ اساساً خودِ گناه فرشته یک پارادوکس عجیب است زیرا فرشته‌ها همیشه بی‌گناه هستند
ـ گناه اصلی فرشته ها، سادگی و صفای قلبی است که دارند
ـ گناه فرشته‌ها فقر است، مهربانی است، تنهایی است
ـ گناه فرشته‌ها حتی می‌تواند گناه ما آدم‌ها باشد که به پای فرشته‌ها می‌نویسند و…

حامد عنقا و سریال گناه فرشته
غول‌های صنعت سینما، اگرچه سریال‌های پرقدرتی ساخته‌اند اما در مهد دموکراسی جهانی(ادعایی که غربی‌ها دارند) نیز نتوانستند حتی نیمی از حقیقت را بیان کنند به خصوص وقتی پای «گردن کلفت ها» در میان بود خواه، سریال جاسوسی ساختند، خواه، امنیتی ـ اطلاعاتی، خواه، در ژانر رسانه و روزنامه نگاری و چه حتی سریال‌هایی درباره‌ی فسادی آمیخته از سیاست و اقتصاد زیرا در این حوزه یا نمی‌توان تمامی حقایق را بیان کرد و یا تمامی حقایق را نمی‌دانیم که اگر فرصت و اجازه داشتیم آن را بیان کنیم.
در نگاه اول، حامد عنقا تلاش می‌کند موضوعی را برگزیند که در متن جامعه مصادیق بسیاری دارد اما او هم به دلیل مواضع شخصی و هم به دلیل سازمان و نهادهایی که باید به او مجوز بدهند نمی‌تواند بی‌طرف باشد و طبیعتاً هوای یک طرف ماجرا را بیشتر خواهد داشت.
«گاندوی یواشکی» به عنوان تیتر این یادداشت، دقیقاً به همین دلیل انتخاب شده زیرا، گاندو در حوزه ی خود یک پروژه ی تمام عیار سیاسی بود با اهداف و انگیزه‌هایی کاملاً مشخص فلذا، هر گونه تلاشی که در نهایت یک سوی ماجرای سیاست و اقتصاد را خواسته باشد هم به نقد بکشد و هم به تصویر، در نهایت باید قدم در مسیر «گاندو»یی بگذارد که قرار بود قسمت‌های بعدی نیز داشته باشد و همچنان خبری نیست.
عنقا در «آقازاده» هم دقیقاً در مسیر گاندو گام برداشت اما با پرهیز از بسیاری مباحث، در سریال «گناه فرشته» بی‌آن که تعمدی داشته باشد بازهم قدم در مسیر «گاندو» می‌گذارد اما «یواشکی» و با «احتیاط»!
> همه در حال رمز گشایی هستند
حداقل کسانی که این سریال را دیده و خیلی دقیق آن را دنبال می‌کنند تا همین الآن هم به گزاره‌ها و پرسش‌های مختلفی رسیده‌اند که «معرکه گردان» اصلی کیست؟ امیر عشیری را چه کسی کشته است و چرا؟ داستان اما چند متهم دانه درشت را تا همین الآن معرفی کرده است؛ نوید عشیری که با پدر رابطه ی خوبی ندارد، آقای تهرانی(پدر حامد تهرانی) که با امیر عشیری در گذشته شریک بوده، بعدها رقیب و دشمن هم شده‌اند و…
تا به اینجا از متهم دیگری رونمایی نشده است و در قسمت‌های بعدی احتمالاً پای کله گُنده‌های دیگری نیز به میان می‌آید که بسی بزرگ‌تر از امیر عشیری و آقای تهرانی هستند و این دو برای شان مُهره‌های شطرنج محسوب می‌شوند اما دو مسئله روشن است؛ فرشته(با بازی پردیس پور عابدینی)، بی‌گناه است، پای منافع مادی و احتمالاً سیاسی در میان است زیرا با قتل شبیه به خودکشی «محمود واعظ» خط جدیدی در داستان گشوده شده که حتی ممکن است نوید عشیری نیز از آن
بی‌خبر باشد.

 پرونده ی‌های فساد همیشه باز می‌مانند!
فسادهایی که رسانه‌ای می‌شود و راه به دستگاه قضائی باز می‌کند در نهایت اگرچه در ظاهر به نتیجه می‌رسد اما خاصیت پرونده‌های فساد اینگونه است که هیچگاه بسته نمی‌شود. چند سال بعد، در ماجرایی ممکن است سر نخ‌هایی پیدا شود که بازهم مجبور شویم سری به بایگانی‌ها بزنیم و برخی پرونده‌ها را از زیر خروارها خاک بیرون بکشیم، پرونده‌هایی که آدم‌های آن شاید فوت کرده و یا کشته شده باشند.

 بیچاره مهتاب…
بیننده از همان ابتدا موضع خود را روشن می‌کند:«بیچاره فرشته!» اما اندکی بعد یک افسوس دیگر نیز به افسوس قبلی اضافه می‌شود:«بیچاره مهتاب» و همچنان این افسوس‌ها ادامه دارد:«بیچاره حامد»، «بیچاره نوید»، «بیچاره محمود واعظ» و… این افسوس‌ها اما اثر‌گذار در زندگی خیلی از ما حضور دارند آدم‌هایی که بی‌هیچ گناهی در تقصیر و قصور دیگران شریک می‌شوند و در نهایت نیز نمی‌توانند بی‌گناهی خود را به اثبات برسانند یا وقتی بی‌گناهیِ خود را به اثبات می‌رسانند که دیگر رمقی برای زندگی ندارند.
این روزها در برخی سریال ها، پول و ثروت‌های افسانه ای، ماشین‌های گرانقیمت، خانه و ویلاهای اشرافی به وفور دیده می‌شود، همین چند وقت قبل که فصل دیگری از «زخم کاری» تمام شد در هر قسمت ما میلیاردها تومان خانه و ویلا و ماشین می‌دیدیم که باور نکردنی بود. در این گونه سریال ها، هر کاراکتری یک دستگاه خودروی چند میلیاردی سوار است و در خانه و ویلاهایی چند ده میلیاردی سکونت دارد، شرکت‌هایی معظم را مدیریت می‌کند و بیزینس‌هایی دارد که هوش از کله آدمی می‌رباید.
آیا عمدی در این ماجرا وجود دارد؟ در این باره برای رسیدن به پاسخ، با خیلی‌ها صحبت کردم و جواب‌های قابل تأملی دریافت کردم:
ـ یکی می‌گفت: می‌خواهند ثروتمندان را در نظر جامعه بد جلوه بدهند تا به همین وضعیت که با آن دست به گریبان هستیم دلخوش باشیم
ـ دیگری می‌گفت: زرق و برق کمک می‌کند با یک همزاد پنداری با رؤیاهایی که بدان دست پیدا نکردیم لذت بیشتری ببریم.
ـ شخصی هم گفت: چندان بیراه هم نیست بالاخره این ثروت‌های افسانه‌ای که از راه حلال به دست نیامده و نمی‌آید
ـ برخی می‌گفتند: این یک نگاه جهان سومی است که ثروتمندان را زالو و انگل جامعه معرفی می‌کند
ـ یکی هم معتقد بود: این گونه سریال‌ها بین ثروتمندان طرفدار ندارد زیرا تازگی ندارد این ما بدبخت بیچاره‌ها هستیم که با علاقه نگاه می‌کنیم و حسرت می‌کشیم
از مجموع جواب‌ها نمی‌توان به یک پاسخ میانه رسید اما حال و هوای سریال‌های اینچنینی عمدتاً با واقعیت‌های ۹۶ درصدی‌ها همخوانی ندارد برای ۴ درصدی‌ها هم دیدن و دنبال کردن این گونه سریال‌ها یا وقت تلف کردن محسوب می‌شود و یا باعث تکدر خاطر است.
خلاصه این که؛ حامد عنقا فعلا و تا قسمت چهارم توانسته مخاطبان خود را نه تنها حفظ کند که افزایش نیز داده است حال باید دید در این جدال بی‌رحمانه ی دو وکیل که زن و شوهر هستند و در ادامه شاید کار به جدایی نیز بکشد در نهایت
چه خواهند کرد، بی‌گناهی فرشته که برای مخاطب اثبات شده است باید دید بعد فرشته می‌خواهند بی‌یا با گناهی چه کسی و یا چه کسانی را به اثبات برسانند…
در آینده بازهم در این باره خواهیم نوشت.