آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: حمله ی آمریکایی ـ انگلیسی به یمن اگر هزار دلیل داشته باشد سه هدف عمده را دنبال می‌کرد: اول: به حاشیه راندن اخبار جنگ حماس و ناتوانی ارتش اسرائیل برای نابود کردن حماس و از بین بردن تونل‌هایی که برای آن‌ها کابوسی مرگ آفرین است دوم: دفاع حیثیتی از قدرت […]

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: حمله ی آمریکایی ـ انگلیسی به یمن اگر هزار دلیل داشته باشد سه هدف عمده را دنبال می‌کرد:
اول: به حاشیه راندن اخبار جنگ حماس و ناتوانی ارتش اسرائیل برای نابود کردن حماس و از بین بردن تونل‌هایی که برای آن‌ها کابوسی مرگ آفرین است
دوم: دفاع حیثیتی از قدرت برتر دریایی آمریکا و انگلستان که دهه‌ها است به آن فخر می‌فروشند آن هم توسط گروهی که گمان نمی‌کردند بتوانند شاهرگ حیاتی تل آویو را آنقدر فشار دهند که جریان حیات را سد کند.
سوم: سوم تحت الشعاع قرار دادن شکایت آفریقای جنوبی از اسرائیل نزد دیوان داوری بین‌المللی(لاهه) که به شدت نتانیاهو و شرکای او را دچار وحشت کرده است.
علاوه بر دلایل سه گانه ی فوق، ده‌ها دلیل دیگر نیز وجود دارد که این سه دلیل لابد از همه مهم‌تر بوده است. نکته ی مهمی که در دو حمله ی اخیر انگلستان و آمریکا بدون همراهی متحدانی که حتی از آن‌ها نام نیز برده شد گویای یک واقعیت تلخ بود؛ اگرچه همگان از ناامن شدن باب المندب نگران بودند اما خودکامگی آمریکا و انگلستان را نیز بر نمی‌تافتند تا جایی که حوثی‌ها علناً اعلام کردند هیچ ائتلافی در کار نیست با هر کشوری تماس برقرار کردیم گفتند بی‌اطلاعیم و این یعنی ائتلافی که ابتدا قرار بود با حضور بیست کشور تشکیل شود، علی النهایه تبدیل شد به یک جنگ دو کشور علیه یک کشور!
در نهانِ ماجرا اما، وقتی قدرت‌های بزرگ به قدرت‌های کوچک و منطقه‌ای یورش می‌برند چنین دریافت می‌شود که استیصال به درجه‌ای رسیده که قدرت اندیشیدن را زائل کرده است چه، آمریکایی‌ها و لندن نشینان به خوبی می‌دانستند شکست دادن حوثی‌ها اگر با چند موشک شلیک شده به اهدافی گُنگ میسر بود لابد عربستان طی آن هشت سال حداقل توانسته بود با همراهی اماراتی ها، ۱۰ متر در خاک یمن نفوذ کند که در آن هشت سال نیز همه ی شرکای آمریکایی ریاض و امارات بی‌آن که رد و نشانی از خود بر جای بگذارند حاضر بودند!
دروغ بزرگی گفتند تحت عنوان ایجاد خطر برای تجارت بین‌المللی دریایی توسط حوثی‌ها در حالی که بارها حوثی‌های یمن اظهار کرده بودند با هیچ کشتی عبوری کاری نداریم مگر کشتی‌هایی که برای اسرائیل آذوقه و مهمات حمل می‌کنند از هر کشوری و با هر میزانی. دکتر عبدالرضا فرجی راد در مصاحبه با آفتاب یزد به نکته خوبی اشاره می‌کند:«بیشترین کشتی‌های عبوری از باب المندب مربوط به چین است و ژاپن و اتحادیه ی اروپا، شنیدید یکبار مقامات پکن، توکیو یا هر کشور اروپایی معترض به تعرض حوثی‌ها شده باشند؟
نکته ی درستی است اما به خطر افتادن تجارت بین‌المللی دریایی را آمریکایی‌ها با آن پروپاگاندای رسانه‌ای به راه انداختند در حالی که کانال سوئز پر بود از کشتی‌هایی که در صف ایستاده بودند که اگر ادعای آمریکایی‌ها درست بود لابد مصری‌ها از همه زودتر لب به شکایت گشوده بودند.

«اردوغان» از «آفریقای جنوبی» یاد بگیرد
شکایت از اسرائیل با تبعاتی سنگین
عباس خامه یار رایزن پیشین فرهنگی ایران در لبنان و کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با خبرآنلاین در مورد اینکه چرا آفریقای جنوبی با وجود روابط معمولی که با اسراییل داشت دست به شکایت از این رژیم زد توضیح داد: شکایت ۸۴ صفحه‌ای آفریقای جنوبی علیه اسرائیل؛ به دلیل آن است که این کشور شرایط را طوری دیده که معاهده ممنوعیت کشتار جمعی که در سال ۱۹۴۸ صادر شده بود، زیرپا گذاشته شده است. سیر قانونی این دادگاه در مورد شکایت علیه رژیم صهیونیستی به این شکل است که دادگاه تشکیل کمیته‌ای متشکل از ۱۷ قاضی را داده و از هر طرف دعوا دو نفر از اتهامات دفاع کنند. هر یک از این افراد سه ساعت برای دفاع
وقت دارند.
خامه‌یار با توصیف اقدام آفریقای جنوبی به‌عنوان اقدامی شجاعانه گفت: آفریقای جنوبی با اقدام شجاعانه خود روند مسائل را به سمت دیگری برد. به‌ویژه حضور وزیردادگستری آفریقای جنوبی در راس یک تیم حقوقی متبحر و بین‌المللی با سوابقی مشابه در مورد این گونه منازعات اثر فراوانی دارد. مسئله‌ای که وزیر دادگستری آفریقای جنوبی در جلسه اول مطرح کرد این بود که کل جنایت صهیونیست‌ها را نه از هفت اکتبر بلکه از سال ۱۹۴۸ به روی دادگاه آورد. بر این اساس این کشور دو معبر رفح و غزه را به‌عنوان یک زمین اشغال شده توسط اسراییل در سال ۱۹۶۷ در دادگاه مطرح کرد. این نشان می‌دهد یک عزم راسخ برای شکایت علیه صهیونیست‌ها وجود دارد و مسئله برای آفریقای جنوبی صرفا یک مسئله نمایشی نیست. صرف‌نظر از نتیجه‌ای که دادگاه دارد و من امیدوار نیستم که حکمی علیه اسراییل صادر کند، اما حرکت بسیار مهمی است. این برای نخستین بار است که به این شکل علیه اسراییل شکایت شده و آنها به دادگاه کشیده می‌شوند و مجبورند از خود به شیوه‌های مختلف دفاع کنند. این مسئله بازخورد جهانی خواهد داشت. به نظر من اگر حماسی‌ها می‌دانستند طوفان اکتبر چنین بازتابی دارد، قطعا دنبال نام دیگری می‌رفتند و شاید آن را سونامی می‌نامیدند.
نکته ی مهمی که این رایزن پیشین فرهنگی ایران در لبنان به آن اشاره می‌کند آن که:« با وجود اینکه بعید است دادگاه شکایت علیه اسراییل از سوی افریقای جنوبی، به صدور حکمی علیه اسراییل بینجامد اما به‌نظر می‌رسد که اقدام آفریقای جنوبی، برای اسراییل هزینه فراوانی داشته باشد.» طی ۱۰۰ روزی که از آغاز طوفان الاقصی می‌گذرد، اردوغان بارها سخنرانی کرده، حملات سنگین کلامی به نتانیاهو داشته، کشورهای عرب منطقه که معلوم شد نه «عربیت» برای شان اهمیت دارد و نه «اسلامیت» نیز سکوت اختیار کردند، دیگر قدرت‌های بزرگ هم یا ابراز نگرانی کردند و دعوت به خویشتنداری(چین) و یا این که، گاهی به میخ کوبیدند و برخی اوقات به نعل(روسیه) در این میان، هوشمندی سید حسن نصرالله، رشادت عراقی‌ها و سیاست پنهان برخی کشورها اگرچه در نتیجه ی جنگ تأثیری نداشت اما یک شکایت ۸۴ صفحه‌ای از سوی آفریقای جنوبی علیه اسراییل؛ با مراجعه به معاهده ممنوعیت کشتار جمعی که در سال ۱۹۴۸ صادر شده بود و زیرپا گذاشته شده است دردسری بزرگ برای نتانیاهو و غرب به وجود آورد(سیر قانونی این دادگاه در مورد شکایت علیه رژیم صهیونیستی به این شکل است که دادگاه تشکیل کمیته‌ای متشکل از ۱۷ قاضی را داده و از هر طرف دعوا دو نفر از اتهامات دفاع کنند. هر یک از این افراد سه ساعت برای دفاع وقت دارند.) به زعم خیلی ها، حتی اگر این دادگاه به محکومیت و نتیجه ی مورد نظر نیز ختم نشود به خودی خود تبعات سنگینی برای رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت زیرا، همین شکایت می‌تواند سرآغاز بسیاری شکایت‌های دیگر باشد و دیوان داوری بین‌المللی(لاهه) نیز نمی‌تواند تا ابد شرافت و استقلال و آبروی خود را به پای یک رژیم غاصب خرج کند و در نهایت، یک روزی، یک جایی، رأیی صادر خواهد شد که جهان را شگفت زده
خواهد کرد