جناب شهردار در علاقه شما به خدمت و تلاشهایتان نمی توان شک کرد. اما گاهی حرکات وبرنامههای بعضی از مدیران رده دوم وسوم وبرنامهریزان اصلی، طرحها و اقداماتی را اجرا میکنند که انسان محقق و متفکر را به تامل و تعجب وادار میکند. البته کپیبرداری از طرحها وبرنامههای هنری و فرهنگی در بسیاری از شهر و کشورها کار جدید و اقدام تازهای نیست؛ اما در کنترل و اصلاح اینگونه طرحهای حجمی در آفرینش زیباییهای شهری باید دقت وکنترل لازم اعمال گردد تا از تکرارهای اهانتآمیز هنری جلوگیری نمایند. مبلمان شهری در خلق زیباییهای منحصر بفرد و چشم نواز، امتیاز اصلی در جلب و جذب افتخارات هنری و فرهنگی هستند. بعضی از مدیران ارشد در بخشهای هنری و فرهنگی اصرار قابل توجهی در تکرار نامهای خیابانها و اماکن داشته و در همین راستا تنها المانهای دارای نکات تکراری را مورد پذیرش قرار میدهند. شهرداری تهران همواره قطب جذب هنرمندان رشتههای مختلف هنری بوده و در کنار غنای فرهنگی سعی در حفظ اصالت دینی و ملی داشته است. با تغییرات مدیریتی در شهرداری، کم کم سلایق هنری نیز تغییر مسیر داده و با انطباق فکری خود با راس هرم اداری، در جهت یکسانسازی حرکتها اقدام نموده و مینماید. اخیرا به مناسبت عید سعید فطر و ریشههای مذهبی این عید، شعارها و پرچمهایی بالای طاق نصرت نوشته شده که بیشتر مفاهیم عوامانه دارند تا جذابیتهای دینی. شاید با
بکار بردن استعاره های یاد شده، قصد طراحان نزدیکی به فرهنگ عامه بود اما در واقع شهرها
ساکنان دیگری نیز دارند و فقط صاحبان اینگونه دیدگاهها ساکن این شهرها نیستند. حداقل انصاف، بررسی و ارزشیابی در این راستا می باشد که تعدادی از نخبگان جوان به بررسی این شعار بپردازند. مثلا «خدایا جیبهایمان خالیست امسال حتما پرشان کن» و جملاتی که تکرار آنها زیاد خوشایند نیست. انصاف در این بود که به جای تعجیل در طراحی و انتخاب شعارها تعدادی از صاحبان ذوق و هنر از میان جوانان انتخاب و این وظیفه مهم به آنها سپرده میشد. با توجه به شناخت کامل از انصاف اداری و نقدپذیری ایشان باور دارم که اگر ایشان تیمهایی را جهت بررسی و ارزیابی شعار ومفاهیم یاد شده مامور کرده ونتایج کار آنها را مطالعه میکردند با عرایض بنده مسیر توافق داشتند. نکته بسیار مهمتر و قابل توجهتر المانهای خطاطی اسما مبارکالهی بر هلالهای سنگی یا سیمانی هستند که برپایههای سنگی قرار گرفته اند. اولا لزوم کپیبرداری از آثار یک کشور دیگر چیست؟ ثانیا اگر این رسالت بعنوان آزمون ویا مسابقه بین طلاب حوزههای علمیه ویا دانشجویان دانشکدههای هنر قرار میگرفت قطعا نتایج عالیتر و بهتری بدست می آمد. هزینههای ارزی در وارد نمودن این اقلام تنها امتیاز واضح و روشن این حرکت بوده ولاغیر. واقعا این حرکت اگر امتیازات مثبتی در جهت جلب دوستان و حامیان کشور ما داشته در عوض سود و دستاورد آن چه بوده است؟
انتهای پیام