اوکراین دیگر اولویت آمریکا نیست؟!
- شناسه: 9887
- یکشنبه 10 اردیبهشت 1402
- انتشار در صفحه ۱
محمدعلی بصیری، استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در گفتگو با آفتاب یزد، تغییر دغدغهی غرب از شرق اروپا به شرق آسیا را تشریح کرد
از ظواهر امر چنین به نظر میرسد که آمریکا دیگر به اوکراین مثل ۱۴ ماه اخیر نمیاندیشد حتی میتوان به این موضوع نیز فکر کرد که جنگ روسیه علیه اوکراین دیگر یک اولویت برای کاخ سفید به شمار نمیآید! آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در گفتگو با آفتاب یزد با تأکید بر این موضوع که؛ در نظام بینالملل، جا به جایی اولویتها، امری طبیعی و مرسوم است خاطرنشان میکند: «این که بگوییم اوکراین دیگر اولویت اصلی کاخ سفید نیست یک مسئله است اما این که بپذیریم آمریکا اوکراین را رها کرده یا رها خواهد کرد اندکی سخت و غیر قابل باور است.»
محمدعلی بصیری میافزاید: «از نظر ایالات متحدهی آمریکا، چین، کره شمالی، روسیه و ایران، چهار کشور بحرانسازی هستند که همواره باید بر آن تمرکز داشت حال ممکن است بین این چهار اولویت بسته به نیاز و شرایط موجود جابهجاییهایی نیز صورت بپذیرد البته من هم موافقم که در این ایام، حواس آمریکاییها بیشتر از شرق اروپا به شرق آسیا است!»
> زلنسکی و بایدن هر دو بازنده!؟
پوتین و لاوروف همچنان معتقدند؛ برنامه غربی برای منزوی کردن روسیه شکست خورده است در کنار این مسئله، آسیا تایمز با این تیتر که: «زلنسکی و بایدن به زودی جایگاه ریاست را از دست میدهند» تأکید میکند: «ولودیمیر زلنسکی» و «جو بایدن»، رؤسای جمهور اوکراین و آمریکا ممکن است به زودی موقعیتهای خود را در سمت ریاست جمهوری از دست داده و مجبور به کنارهگیری از قدرت شوند. »
آسیا تایمز به همین مقدار هم بسنده نکرده، پیشبینیهای فانتزیتری ارائه میدهد. این روزنامه مینویسد: «بایدن و زلنسکی هر دو مجبور به کنارهگیری از سمت خود خواهند شد و زلنسکی پس از تبعید از اوکراین مجبور به جست و جوی کار در کالیفرنیا میشود.»
شاید نویسندهی این مقاله را متهم به توهم زدگی کنیم اما زلنسکی که تا دیروز وعدهی پیروزی بر مسکو را میداد و دائم درخواست سلاح میکرد تا زودتر روسها را از خاک کشور خود بیرون براند گفته: «جنگ اوکراین ممکن است دهها سال به طول انجامد!» گفتهای که پیشترها وزیر دفاع انگلستان نیز بدان اشاره کرده بود!
> انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ در آمریکا
و آینده سیاست خارجی آمریکا
محمدعلی بصیری در پاسخ به این پرسش که؛ نزدیک شدن ایالات متحدهی آمریکا به رقابتهای انتخاباتی و تغییر فضای داخلی آمریکا و پرداختن به مجادلات سیاسی چه تاثیری بر بحران اوکراین و دیگر مناطق بحرانی در جهان خواهد داشت اظهار میدارد: «دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در کلان دیدگاههای سیاست خارجی به خصوص در آن چه به حوزهی نظام بینالملل مربوط است چندان اختلافی ندارند آن چه محل بحث و مجادله است نحوهی برخورد با چهار کشوری است که در ابتدا بدان اشاره کردم (کره شمالی، چین، روسیه و ایران). همانطور که اوباما سیاستهای بوش را در قبال این چهار کشور نمیپسندید طبیعی است ترامپ هم زیر بار اندیشههای دموکراتها نرود اما در این که باید بر این چهار کشور تمرکز داشت و با یک جنگ ترکیبی یا هیبریدی، قوای آنها را تحلیل برد حتماً متفق القول و در یک راستا خواهند بود.» این استاد دانشگاه میافزاید: «رقابتهای انتخاباتی در آمریکا به دو بخش تقسیم میشود، بخشی به سیاستها داخلی، رفاه، درآمد، بیکاری، مسکن، بهداشت و... خواهد پرداخت و بخشی به عملکرد آمریکا در حوزهی سیاست خارجه که البته چندان بر نتیجهی آراء آمریکاییها تأثیر قابل تأملی نخواهد گذاشت.»
بصیری خاطرنشان میکند: «ترامپ به دنبال آرام نگاه داشتن کره شمالی با مذاکره و دیدار و نامه نگاری بود اما معتقد بود باید بر ایران فشار آورد، تحریمها را تشدید کرد و پای هیچ تفاهمی را امضاء نکرد، با روسیه و پوتین میانهی خوبی داشت اما با چین در تضاد کامل قرار داشت حال آن که بایدن سیاست بینابینی را دنبال میکند، به پیونگ یانگ نزدیک هم نمیشود پای میز مذاکره با ایران حاضر نشده و تقابل با چین را در حوزهی دیپلماتیک و اقتصادی دنبال میکند اما علیه روسیه، مستقیم و غیر مستقیم وارد جنگ شده است. خوب که دقت کنیم میبینیم افکار یکسان اما ابزار متفاوت است پس وقتی میگوییم اوکراین دیگر اولویت واشنگتن نیست یعنی روش آمریکا در این حوزه تغییر کرده اما همچنان اوکراین برای کاخ سفید مهم است چون روسیه را دشمن شماره یک خود میداند!»
> این یک اصل است؛
قدرتهای بزرگ هیچگاه مقابل هم صف آرایی نخواهند کرد!
در خبرها داشتیم که تنش بین دوکره به واسطهی تفاهم نامهای که آمریکا و کره جنوبی امضا کرده اند، شدت گرفته است. رسانه دولتی کرهشمالی گزارش داده، خواهر قدرتمند رهبر کرهشمالی معتقد است؛ توافق آمریکا - کرهجنوبی درباره لزوم حمایت از امنیت کرهجنوبی تنها موجب وخامت اوضاع خواهد شد.
براساس گزارش خبرگزاری رسمی کرهشمالی (کیسیانای)، «کیم یو جونگ» خواهر رهبر کرهشمالی گفت: پیونگیانگ متقاعد شده است که در نتیجه این اقدام، باید قدرت «بازدارندگی جنگ هستهای» را بیش از پیش تقویت کند. این بیانیه به جزئیات بیشتری اشاره نکرد. در همین حال، خبرگزاری رویترز مینویسد، بیانیه کیم یو جونگ اولین اظهارنظر کرهشمالی در مورد این نشست است و نشان میدهد که چرخه نمایش نظامی قدرت و توسعه تسلیحات این کشور ادامه خواهد داشت.
حال این پرسش به وجود خواهد آمد؛ در حالی که میدانیم مقامات کره شمالی گوش به فرمان کامل پکن هستند آیا حضور آمریکا در خاور دور به منزلهی رویارویی چین و آمریکا است، کره شمالی و کره جنوبی است یا سهمی هم باید برای ژاپن و استرالیا در نظر گرفت؟
محمد علی بصیری میگوید: از بعدِ جنگ سرد، قدرتهای بزرگ همواره با قدرتهای واسطهای وارد چالش و تقابل شدهاند یعنی دیگر از رو در رویی مستقیم اجتناب میکنند. اساساً جنگ روسیه علیه اوکراین همان جنگ روسیه علیه آمریکا و ناتو است اما با واسطهای به نام اوکراین.
وی میافزاید: در شرق دور نیز داستان به همین شکل است یعنی کرهی شمالی همان نقشی را برعهده خواهد گرفت که اوکراین این روزها بر عهده دارد به تعبیری ساده تر، کره شمالی نخستین خاکریز تقابل چین و آمریکا است به نمایندگی از پکن و کره جنوبی، ژاپن و شاید استرالیا نخستین خاکرین تقابل آمریکا با چین به نمایندگی از کاخ سفید.
این استاد روابط بینالملل دانشگاه میافزاید؛ ایجاد حساسیت در قبال تفاهم نامههای امنیتی و تجهیز کره جنوبی به حتی سلاحهای غیر متعارف به منزلهی دست به ماشه شدنِ پیونگ یانگ برای آغاز یک جنگ هستهای تمام عیار نیست اما در نهایت اگر بحران از کنترل خارج شود باید منتظر رویارویی هستهای نیز بود.
بصیری با تأکید بر این نکته که: من هم مثل بسیاری از تحلیلگران معتقدم بین چین و آمریکا جنگی در نمیگیرد، میافزاید: نهایت تنش میان پکن و واشنگتن، جنگهای دیپلماتیک و اقتصادی است زیرا هر دو کشور به خوبی میدانند هزینههای تقابل نظامی به قدری بالا است که هر دو کشور را از پا خواهد انداخت به همین دلیل واضح و منطقی، منتظر رویارویی نظامی چین و آمریکا نباید بود.
> مسئلهی هستهای ایران اولویت چهارم بایدن!
محمد علی بصیری در بخش پایانی این گفتگو با تاکید مجدد بر تبدیل بحران اوکراین به اولویت دوم و حتی سوم ایالات متحدهی آمریکا به آفتاب یزد گفت: بایدن تقریبا مسئلهی اختلافی خود با ایران در موضوعات هستهای را تقریبا بایگانی کرده و اولویت چهارم کاخ سفید محسوب میشود به همین دلیل است که میبینیم از وقتی بایدن روی کار آمده، مذاکرات هستهای در یک ایستایی کامل به سر میبرد اما در کنار این بیاعتنایی معنادار، کاخ سفید با فشار تحریمی و بستن تمامی منافذ اقتصادی و بانکی ایران، همچنان به مسئلهی ایران نیز میاندیشد.
این استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان با اشاره به جنگهای ترکیبی یا هیبریدی که پدیدهای نوین در نظام بینالملل محسوب میشود میگوید: آمریکا هرگز ایران را به حال خود رها نخواهد کرد، یک روز با مذاکرات هستهای سعی در کنترل نقش ایران در ژئوپلیتیک جهانی دارد و روزی دیگر با بایگانی کردن مذاکرات اما میبینیم روی همسایگان ایران برای کنترل تهران فشار وارد میآورد و این فشار طی ۴۴ سال گذشته کم و زیاد شده اما از بین نرفته است.
بصیری در پایان تأکید میکند، در نظام بینالملل، اولویتها شاید جا به جا شوند اما این اولویتها به طریق اولی همواره در دستور کار باقی خواهند ماند اما در این که آمریکاییها تلاش میکنند خود را از مهلکهی خاورمیانه به دور بدارند و تمرکز اصلی آنها بر چین خلاصه شود هیچ تردیدی وجود ندارد ضمن آن که برای آمریکا، مهار چین به همان اندازهای اهمیت دارد که مهار کرهی شمالی، روسیه و در نهایت ایران اما در چشمانداز فعلی آمریکا، چین همچنان اولین اولویت و مهمترین مسئله است حال باید منتظر ماند و دید رئیس جمهور بعدی همزمان با روی کار آمدن، اوکراین را مهمتر تشخیص خواهد داد یا سه کشور دیگر!؟
این استاد دانشگاه با اشاره به تفاهم نامهای موسوم به آکواس اظهار میدارد؛ این تفاهم نامهی همکاری اتمی به این معنا است که اگرچه مقامات کاخ سفید به رو در رویی نظامی با چین نمیاندیشند اما این بدان معنا نیست که در هدفگذاریها به جنگ هستهای نیندیشند که اگر لازم شد بتوانند کره شمالی و در نهایت چین و روسیه را توأمان تحت کنترل و فشار خود باقی نگه دارند.
وی همچنین میگوید: آن چه مسلم است این که قدرتهای واسطهای نظیر کره شمالی، کره جنوبی، ژاپن، استرالیا و اوکراین بازندگان اصلی تقابل قدرتهای بزرگ هستند و در این چالشهای عظیم بینالمللی این قدرتهای واسطهای هستند که طعم تلخ نابودی را خواهند چشید کما این که میبینیم کره شمالی دچار فقر مطلق است، اوکراین زیرساختهای خود را از دست داده و کره جنوبی، ژاپن و استرالیا هر آن ممکن است درگیر جنگی شوند که جز نابودی حاصلی
دربرنخواهد داشت.
انتهای پیام