مرور مهمترین عناوین
مجید ابهری

این همه نابغه کجا بودند؟

انسان وقتی با نعمتهای متعدد محاصره می‌شود و انواع برکات در اطراف وی وجود دارد، قدرشناس آن‌ها نیست و بعد از اینکه نعمتهای یاد شده را از دست داد تازه افسوس این فقدان را به دل می‌گیرد. مصداق بارز این مبانی، همین کشور خودمان و نوابغ و چهره‌های منحصر به فرد حاضر در کشور می‌باشد. بعضی از چهره‌های علمی و سیاسی کشور هستند که در ممالک دیگر شاخص بوده و در لیست چهره‌های مدبر در آن مناطق محسوب می‌شوند. نمونه بارز ومشخص این سرمایه‌های بی‌بدیل همین هیئت سیاستگذار ایران است که تا به حال اسامی مختلفی برای خود انتخاب کرده اند. اما در تمام این فراز وفرودها هدفشان ثابت بوده وبر سرنگونی نظام جمهوری اسلامی استوار هستند. ترکیب نامتجانس این تیم نیز مصداق آش شله قلمکار و ترشی هفته بیجار بوده و یک هنرپیشه نه چندان خوشنام و یک ورزشکار گریخته از وطن تنها سرمایه و کارت شناسایی‌اش می‌باشد. یکی دیگر از چهره‌های پر سر و صدای این تیم آقای حامد اسماعیلیون می‌باشد که به علت حضور برخی از اعضای خانواده‌اش در سقوط هواپیمای اوکراینی تبدیل به چهره سیاسی شد. ترکیب این تیم دستمایه آن‌ها برای دید و بازدیدها و سفرهای مختلف گردید و بعضی از دولتمردان اروپایی نیز ملاقات با چهرهای شاخص تیم را برای خود غنیمت دانستند. نکته بسیار عجیب در حرکات این شورا ادعای برتری و ریاست جویی هرکدام از آن‌ها میباشد. سفر به اسرائیل وجنجالهای بی‌محتوای تبلیغاتی در مورد آن که بدون پهن کردن فرش قرمز تشریفاتی و سایر پروتکلهای موجود صورت گرفت. علی نژاد که در ترکیب یادشده خود را به عنوان مغز متفکر معرفی می‌کرد، گاه و بیگاه نظرات شاذی در دیدار با مکرون و سایرچهره‌های جاه طلب ابراز می‌دارد. واقعا انسان مبهوت میماند که گاهی برخی از عناصر سیاسی حتی اروپایی چقدر بی‌مایه و تهیدست علمی هستند و از طرفی با چنته‌ای خالی وارد میدان نبرد با ملتی قدرتمند و غیرتمند گردیده اند. تماشای این تقابل کودکانه خود مضحکه‌ای تاریخی میباشد. هنوز کاری شروع نشده بر روی صحنه جدال و کشمکش بر سر قدرت و دلارهای انعامی آغاز گردیده و انشعابهای معمول در اینگونه جدال‌ها شروع شده. تکروی‌ها و قدرت طلبی‌ها اصلی‌ترین محرک ظاهری در این زمینه بوده و علل مخفی و نادیده به تدریج ظاهر شده و در سینه تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد. تنها گردنه‌های عبرت آموز و پندهای تاریخ ساز که حاصل این بگومگوهای آشکار ونهان میباشند نتایج اکتسابی در مورد عواید عبث اینگونه نمایشهای دلقک گونه آن‌ها می‌باشند. تا وقتی که متفکرین واقعی ودلسوزان حقیقی مردم و کشور ناشناخته بمانند و از دخالت در تصمیم سازی‌ها خود را کنار نگهدارند و هیچ سازمان و نهاد دلسوزی از خدمتگزاران واقعی دعوت
به حضور در میدان کار و خدمت نکنند اوضاع به این شکل در می‌آید.
فرصت طلبان در جلدهای مختلف خود را در میان قشون خادمین وعلاقمندان به کشور قلمداد خواهند نمود. شوربختانه اختلاط فرصت طلبان و دلسوزان واقعی میدان را برای چند چهره‌ها باز خواهند نمود. ناگهان مردم در طیفهای مختلف با تعجب شاهد و ناظر چهره‌های جدید با نظریات جدیدتر گشتند. معلوم نبود این نخبگان بی‌بدیل در کدام زادگاه و نقطه چشم به جهان گشوده و به روند رشد خود ادامه دادند؟ از چپهای چپ تا معماران تفکرات نئوکلاسیک و همسرایان سرودهای داخلی وارد صفوف مبارزین شده و شوق مبارزه را در عرصه یکنواخت چالشها، پراکنده نمودند. سلطنت طلبان نوظهور با سرمایه‌های کم ارزش باقیمانده از جنگ جهانی دوم و تئوریهای باقیمانده از نئونازی‌ها با ناسیونالیستهای تندرو عرب وارد معرکه شدند. دیگر بهار نیم پز عربی و حمایتهای صهیونیست‌ها هم نتوانست این خطوط متلاشی را تنظیم و متحد نماید.


انتهای پیام

آفتاب یزد