در این ستون ـ بیهیچ دخل و تصرفی ـ گزیدهای از مطالب روزنامههای سراسری کشور را فردای انتشار میتوانید مطالعه کنید.
آرمان امروز: از شیخ بهائی تا «پایتون»
چند شب قبل فیلمی از جلسه حضوری نخبگان برتر یک درصدی در حضور رئیس جمهور از تلویزیون پخش شد که یکی از نخبگان دانشمندان یک درصدی که اتفاقا ریاست گروه نخبگان یکی از استانها را هم برعهده داشت با قیافهای جدی و مصمم، مطالبی را در جمع نخبگان حاضر در جلسه رئیس جمهور با آب و تاب بیان کرد و چنان آدرس غلطی داد که بعد از پخش تلویزیونی این جلسه، در فضای مجازی غوغائی برپا شد.
به نقل از خبرگزاریها یکی از مدعوین علی القاعده جزء دانشمندان یک درصد برتر است در اظهاراتی عجیب، زبان برنامه نویسی پایتون را برای رئیس جمهور شبکهای جهانی توصیف کرد که سرطان را پیش بینی میکند، آینده منطقه را ترسیم میکند و حتی رشد تورم را هم متوقف میکند!.
بيان چنين سخنان بي پايه و اساسي در جلسهاي که بر پيشاني خود عنوان دانشمندان يک درصد برتر جهان را دارد. سوال اينجاست چه کسي عنوان دانشمندان را به اين آقا اعطاء کرده است. کافي است نگاهي به اطراف رئيس جمهور بيندازيم نزديکترين فرد به رئيس جمهورآقاي دکتر طهرانچي رئيس دانشگاه آزاد است که همانند رئيس جمهور مشتاقانه به حرفهاي اين آقاي دانشمند گوش ميدهد، پرسش از آقاي طهرانچي اين است، آيا اسم نرم افزار پايتون به گوشتان خورده بود. آيا دايره تعاريف اين دانشمند برتر يک درصدي در قالب نرم افزار ميگنجد. رئيس جمهور مشغول نوشتن بود. لابد حرف هاي اين آقاي دانشمند اگر واقعيت ميداشت جالب بود که رئيس جمهور نت برداري ميکرد.
کافي است دوباره فيلم را ببينيد. چرا به اين وضع گرفتار آمديم. چه اتفاقي براي دانشمندان ما افتاده است. چه کسي و با چه متر و متراژي عنوان دانشمند به اين افراد مي دهد. در طول تاريخ هميشه در مجالس سلاطين و شاهان، دانشمندان هم حضور داشته اند هر زمان دانشمندان قدري با دربارها رفت و آمد داشته اند جامعه از فيض وجود آنان برخوردار بوده است.
عصر طلائي شاه عباس با حضور بزرگاني مانند شيخ بهايي ـ ملاصدرا ـ ميرداماد بر غناي اين دوره افزوده اند. سلطان محمود غزنوي با ابوريحان بيروني شناخته مي شود. معروف است ابوريحان در يکي از جنگ ها اسير سپاهيان سلطان محمود مي شود و به غزنين آورده مي شود تا از دانش او استفاده شود اما سلطان محمود دل خوشي از ابوريحان نداشته و در صدد بود تا دانش او را در حضور جمع به چالش بکشد.
روزي سلطان محمود در باغ هزار درخت غزنين بالاي کوشکي که چهار در داشت استراحت مي کرد و جمعي از شعرا و دانشمندان را به حضور پذيرفته بود. ابوريحان که منجم و ستاره شناس بود مورد خطاب سلطان قرار گرفت که من از کدام يک از اين 4 در خارج خواهم شد. قبل از خروج نظرت را مکتوب کن و زير تشک من بگذار. ابوريحان بر روي کاغذ مطلبي نوشت و زير تشک گذاشت، سلطان محمود مغرورانه دستور داد کارگران بيل و کلنگ بياورند و در جديدي باز کنند تا سلطان خارج شود. بعد از خروج سلطان محمود دستور داد که نوشته ابوريحان را بياورند. نوشته بود سلطان از اين چهار در خارج نخواهد شد بلکه دستور مي دهد ديوار را بشکافند و از آن شکاف خارج مي شود.
اين روحيه شناسي دانشمندان بوده از کانون قدرت. مگر اينکه باور کنيم آقاي طهرانچي يا آقاي گنجي دوست دارند باب ميل رئيس جمهور که مي خواهد هر چيزي را با سرعت و انقلابي حل کند، مطالب غير واقعي را ولو براي خوشحالي رئيس جمهور بيان کنند. که نگارنده براين باور نيستم که رئيس جمهور از چنين افراد دل خوشي داشته باشد.
اعتماد:سياست منطقي با هدف تامين ثبات
نزديك به 12 سال پس از سفر وزير امور خارجه وقت عربستان به سوريه، فيصل بن فرحان وزير امور خارجه اين كشور به دمشق رفت تا با مقامهاي ارشد دولت سوريه ديدار و گفتوگو كند. يك هفته پيش از اين سفر، فيصل المقداد وزير امور خارجه سوريه به دعوت همتاي سعودي خود عازم شهر جده شده بود. در پايان سفر فيصل مقداد، وزراي خارجه عربستان سعودي و سوريه بيانيهاي صادر كردند كه در آن وعده بازگشت سوريه به اتحاديه عرب و عاديسازي روابط سوريه و عربستان داده شده بود. سفر بن فرحان به سوريه را ميتوان سفري براي ادامه گفتوگوها ميان سوريه و عربستان به منظور فراهم كردن زمينه براي بازگشت دمشق به جهان عرب دانست. اين سفر بالتبع تاثيراتي بر سياست داخلي و سياست خارجي سوريه خواهد داشت اما اينكه دامنههاي اين تغييرات چقدر خواهد بود، در شرايط فعلي قابل پيشبيني نيست. انتظار ميرود يكي از موضوعاتي كه تحتتاثير قرار گيرد و در خصوص آن گفتوگوهايي انجام شود، حضور نيروهاي خارجي در سوريه است. نيروهاي آمريكايي، روسي، تركيهاي و ايراني در حال حاضر در سوريه حضور دارند و همه اين موارد در مناسبات سوريه با جهان عرب تاثير دارد. همه كشورهاي منطقه در تلاش براي بازسازي روابط هستند؛ ايران و عربستان، تركيه و مصر، قطر و مصر و... نمونههايي از اين تلاش هستند و احياي روابط سوريه و جهان عرب را نيز بايد در همين چارچوب ديد. اين روند به نوعي نشانگر حركت منطقه به سوي ثبات و آرامش است.
نگاه قدرتهاي جهاني به تحولات منطقه نيز قابل توجه است. ايالات متحده در سوريه خواستار فروپاشي ساختار نبود. عربستانيها هم نگاه مشابهي دارند. بهبود روابط سوريه با جهان عرب در شرايطي كه برخي كشورهاي عربي منطقه در پي عاديسازي روابط با رژيم اسراييل هستند، كمك خواهد كرد كه برخي نگرانيهاي امريكا و اسراييل در منطقه كاهش يابد. اقداماتي هم كه همزمان با سفر بن فرحان از سوي نهادهاي دولتي ايالات متحده عليه مقامهاي ارشد دولت سوريه انجام ميگيرد حاوي پيام مشخصي است. واشنگتن ميخواهد ابزارهايي براي اعمال فشار عليه سوريه و بشار اسد در اختيار داشته باشد اما نميخواهند ساختار در اين كشور فرو بپاشد يا براي نمونه ارتش منحل شود.
بازيگران ديگر از جمله روسيه هم مخالف روند احياي روابط سوريه نيستند و اين مساله را در كاهش هزينههايشان در سوريه موثر ميدانند.
تحولات منطقه به خوبي نشانگر آن است كه همه كشورها به دنبال ثبات و حفظ وضع موجود هستند و سياستهايي كه تغييرات گسترده و بزرگ را دنبال ميكردند ديگر طرفداران زيادي ندارند. اين مساله حتي در سياستهاي فلسطين و لبنان نيز قابل رويت است. بايد توجه داشت وضعيت خاورميانه در طول زمان سيال بوده و تحولات و اتفاقات روي سياستها اثرگذار بودهاند. اين باعث ميشود آينده روابط در اين منطقه چندان قابل پيشبيني نباشد اما در شرايط فعلي كشورها متمايلند كه ثبات در منطقه برقرار باشد و از سياستهايي كه به خصوص پس از بهار عربي شكل گرفته بود و به دنبال تغيير بودند فاصله ميگيرند. عربستان سعودي يكي از كشورهايي است كه سرمايهگذاريهاي زيادي در زمينه اهداف بلند پروازانه خود انجام داده و براي به ثمر رسيدن اين سرمايهگذاريها دوست ندارد كه جنگ و درگيري در منطقه برقرار باشد.
در اين ميان اسراييل سياستي تنشزا دارد؛ حملات به سوريه، تهديدها عليه ايران و اقدامات ديگري كه از سوي تلآويو انجام ميشود نيز اين مساله را تاييد ميكند. واقعيت اين است كه در اسرائيل هم تندروهايي نظير بنيامين نتانياهو بر سر كار هستند و گروههاي تندرو همواره از وجود تنش و درگيري سود ميبرند. گروههاي ديگر علاقه زيادي به اين وضعيت ندارند. اسرائيل از تنش و درگيري سود زيادي برده و علاقهمند است كه براي حفظ وحدت داخلي و جلب حمايتهاي خارجي وضعيت تنشآلود باقي بماند. سياستهايي نظير شهركسازيها تنها در چنين شرايطي امكان اجرا دارند. اروپا و امريكا به خصوص دموكراتها همسو با اين سياستهاي دولت نتانياهو نيستند هرچند كه ساير تندروها و نيروهاي راديكال در منطقه هم با ثبات مخالفند. گروههايي مثل گروه تروريستي داعش هم از تنشزايي و عدم ثبات سود ميبرند.
همشهری: به رنگ رفاقت
نگاه
فرهاد قائمیان ؛ بازیگر سینما و تلویزیون آنچه در «غریب» برایم اتفاق افتاد، فراتر از یک همکاری و ثبت شخصیت یک قهرمان است. با محمدحسین لطیفی رفاقتی داریم طولانی، پر مهر و پر خاطره که فرصت همکاریهای مشترک و متعددی را فراهم کرده است. وقتی به آنچه در این مسیر شکل گرفته نگاه میکنم، حالِ خوب است و صمیمیت. گویی فیلمها و نقشها بهانهای میشوند تا دوباره کنار هم بنشینیم و از تجربهای مشترک، خلق شخصیتی تازه و غرق شدن در قصهای که اغلب تصویری از زندگی مردم، ادای دِینی به وطن و یا تلاشی برای سرگرم کردن مخاطب است- بیآنکه ادعایی داشته باشیم- صحبت کنیم.
محمدحسین لطیفی، هنرمندی بااحساس است و در کارنامه پر فراز و نشیبش مثل هر فیلمساز حرفهای دیگری، میتوان فیلمهایی را دوست داشت و بعضی را نپسندید. او برای من رفیقی است که با وجود سپید شدن موها و بالا رفتن تجربه و سابقه فیلمسازی، همچنان جوان و نوجوست و میکوشد تا راوی صادق و البته شیرینی باشد. سینما برای او، بدون حلاوت، شوخی، قهرمان و قصه، جذاب نیست. میتوان گفت برای من هم، سینما این وجوه روشن و سحرانگیز را دارد. هر دویمان بهرؤیا میاندیشیم و باور داریم، سینما بدون رویا، بدون ساختن هدف و امید برای تماشاگرش، تهی است. «غریب» و نقش کوتاه شهید بزرگوار ایرج نصرتزاد هم از دل همین نگاه و سلیقه بیرون آمده است. آنچه بین شهید محمد بروجردی و شهید نصرت زاد، جاری است، برآمده از رفاقت در دل جنگ است. فیلم، این رفاقت مردانه و عزم قهرمانانه برای آزادی و سربلندی وطن و عشق به مردم را به خوبی نمایش میدهد. ندیدن ارزشهای «غریب» بیمهری به این مضمون باارزش است. آنچه در فیلم ثبت شده و در ستایش رفاقت است، انعکاسی از حس و حالی است که بین من، محمدحسین لطیفی و حامد عنقا (تهیهکننده فیلم) جاری بود. فیلمی با مختصات «غریب» را بدون باور و عشق نمیشد ساخت. قصه قهرمانان را نمیشود بدون اعتقاد و همدلی با آنها روایت کرد.«غریب» ثمره نوعی پرهیزگاری است. زمانی که مشغول بازی در این پروژه بودم، در فیلم دیگری بازی نکردم و خودم را وقف این شخصیت کرده و با او زندگی کردم؛ خودم را موظف میدانستم از شهید نصرت زاد، دور نشوم تا فیلمبرداری تمام شود. گمان میکنم زندگی قهرمانانه و انتخاب جسورانه او، تلاش او برای حفظ سنندج، ارزش این را دارد که فیلمی درباره این شهید بزرگوار ساخته شود. از رفاقت نوشتم و فکر میکنم هیچ فیلم خوبی بدون رفاقت ساخته نمیشود؛ «غریب» درباره رفاقت است و با رفاقت ساخته شده است.
انتهای پیام