در جلسه اخیر یکی از دوستان پیشنهاد داد در مورد بیخوابی و کم خوابی صحبت کنیم. برخی ایراد گرفتند این همه مشکل وجود دارد تو دنبال موضوع بیخوابی هستی؟ وی پاسخ داد: چرا در مورد این موضوع بحث نکنیم؟ کدام ما با این مشکل روبرو نیست؟ در نهایت تصمیم گرفته شد در این مورد بحث شود و هرکس به زعم خود چنین گفت:
*واقعا دوستان! مورد بیخوابی مورد خیلی مورد داری است باید به این مورد خیلی دقت شود. این مورد سبب موردهای
زیادی میشود!
*یکی از اعضا عصبانی شد و گفت: تو وجودت همه مورده! تو کلامت هم همهاش مورده. کل جملهات پر بود از «مورد»ای آدم «مورد دار»! نزار رو کنم چی بودی کی بودی چی شدی؟
وی گفت: بگو من چی بودم چی شدم؟ من که همان مفلسی که بودم هستم اوضاع بیریخت من چو الماس درخشان و شفاف است.
*یکی از اعضا گفت: آقایان به جان هم نیفتید، مگر قصد دارید وارد انتخابات شوید که زیرآب هم را میزنید؟! قرار بر این شد سر موضوع بیخوابی بحث کنیم. لذا بنده میگویم: دچار عارضه بدخوابی و کم خوابی شده ام. فکر کنم بیش از مسئولین که از فکر مردم و مشکلات مردم خواب ندارند دچار بیخوابی شدم. قبلا شب شامم را که میخوردم سر سفره غش میکردم دراز به دراز میافتادم. حالا شبها عین ارواح سرگردان در لابلای تاریکی قدم میزنم تا خوابم بگیرد. وقتی هم خواب سراغم میآید هم زمان افکار منفی مثل ارواح خبیث سراغم میآیند و خوابم میپرد. مثلا دیشب تا آمد خوابم ببره یه اسام اس تهدیدآمیز آمد، قبض برق بود. مبلغ قبض برق، برق از سرم پراند، خواب از سرم پراند!
* دیگری گفت: من که مدتهاست دچار بدخوابی شدم وقتی هم خوابم میبره از شانس بد من کابوس میبینم میپرم. در آخرین کابوس مشاهده کردم تو یه بیابون بیآب و علف سرگردانم. باد تندی میوزید من حیران و سرگشته با یه مقدار خرت و پرت تو دستم دور و برم را نگاه میکردم.
*یکی گفت: تعبیر خوابت اینه که پول نداری جای مناسبی اجاره کنی احتمالا آواره بیابون میشی. تعبیر خوابت «آوارگیه»!
وی عصبانی شد و گفت مرده شور خودم و تو و تعبیر خوابتو ببرند!
*این داستان ادامه دارد!
انتهای پیام