کنعانی مقدم، تحلیلگر سیاسی اصولگرا در گفتگو با آفتاب یزد از اهمیت رفع اختلاف میان امارات و قطر گفت
- شناسه: 9428
- پنج شنبه 31 فروردین 1402
- انتشار در صفحه ۷ | سیاسی
این که میبینیم نقش ژئوپلیتیک کشورهای عربی در مقاطع گوناگون تغییر کرده و دچار دگرگونی میشود به این علت است که آمریکا و انگلستان به کشورهای عربِ غرب آسیا نگاه موقت
و به اصطلاح اجارهای دارند بدین معنا که دائماً در تلاش هستند با جایگزین کردن کشورها، منافع و برنامههای خود را پیاده کنند از این رو است که میبینیم گاهی قطر پررنگ میشود،
گاهی امارات و در مقاطعی عمان و حتی عراق با این توضیح که جایگاه عربستان در این پازل پیچیده همواره ثابت باقی مانده است
آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک تحلیلگر مسائل منطقه در گفتگو با آفتاب یزد ضمن مهم ارزیابی کردنِ از سرگیری روابط دیپلماتیک میان امارات و قطر، این تلاشها را در راستای افزودن ایران به شورای همکاریهای خلیج فارس دانست و گفت: «آن چه در اتحادیهی عرب میگذرد با آن چه در شورای همکاری خلیج فارس، تفاوتهای ماهوی و مبنایی دارد.»
حسین کنعانی مقدم افزود: «در این که تلاش عربستان برای بازگرداندن سوریه و عراق به اتحادیهی عرب، ذیل تحولات ژئوپلیتیک در منطقهی غرب آسیا تعریفپذیر میشود، تردیدی وجود ندارد اما نباید از نظر دور داشت که بازگشت دمشق و بغداد به اتحادیهی عرب بیش از آن که به نفع سوریه و عراق باشد باعث بالاتر رفتنِ وزن سیاسی عربستان در اتحادیهی عرب خواهد شد چه، در اتحادیهی عرب کشوری مانند مصر خود را بسیار محقتر از ریاض برای بازی کردنِ نقش قیمومیت دنیای عرب میداند و همین مسئله باعث شده تا «بن سلمان» همهی هم و غم خود را معطوف به بازگرداندن عراق و سوریه به اتحادیهی عرب کند از این رو که، حرفشنوی دمشق و بغداد قطعاً از عربستان بیشتر از قاهره خواهد بود.
> حل تمامی اختلافات در شورای همکاری خلیج فارس با نیم نگاهی به تهران
این تحلیلگر سیاسی اظهار میدارد: «وجود اختلاف در اتحادیهی عرب و شورای همکاری خلیج فارس امری بدیهی است اما با تلاشهایی که به صورت موازی در حال انجام است، عربستان از یک سو در تلاش است تا عادیسازی روابط با تهران انجام شود و از سویی دیگر با برطرف کردن سوء تفاهمات در شورای همکاری خلیج فارس، زمینهی حضور ایران در شورای همکاری خلیج فارس را فراهم آورد.»
کنعانی مقدم در واکنش به این پرسش که اضافه شدن ایران به شورای همکاری خلیج فارس، برای تهران مهمتر است یا کشورهای جنوب خلیج فارس؟ میگوید: «اساساً شورایی به نامِ شورای همکاری کشورهای حوزهی خلیج فارس آن هم بدونِ حضور ایران، بیمعنا است ضمن آن که با ورود ایران به شورای همکاری خلیج فارس، روابط بین کشورها در این شورا با چارچوب جدیدی شکل خواهد گرفت که بر مبنای تنظیم روابط به صورت همزمان با تهران و ریاض سر و شکل معنادارتری خواهد گرفت.»
وی میافزاید: «این که میبینیم خبری مهم مبنی بر از سرگیری روابط دیپلماتیک مابین امارات و قطر خیلی پررنگ در رسانه دیده نمیشود بدان خاطر است که همهی کسانی که از وجود اختلافات در غرب آسیا سود میبرند فرجام این بهبود روابط مابین دوحه و ابوظبی را میدانند و طبیعی است که چندان خرسند نباشند!»
> شش سال اختلاف، اختلافاتی که کهنه نشد!
از سال ۲۰۱۷ که قطر دچار بحران دیپلماتیک با مجموعهای از کشورهای عربی شد شش سال میگذرد. این روزها هم که عربستان در تلاش است تا عراق و سوریه به اتحادیهی عرب بازگردانده شوند بازهم شاهد اختلافاتی هستیم که در متن هر دو واقعه، این عربستان است که میکوشد نقش محوری ایفا کند. حال پرسش این جا است که این اختلافات مقطعی است یا نهادینه شده؟
حسین کنعانی مقدم در این باره به آفتاب یزد میگوید: «همیشه در دنیای عرب بر سر این که کدام کشور نقش کلیدی و محوری را بر عهده بگیرد اختلاف وجود داشته، از یک سو عربستان که خود را برادر بزرگ و رهبر خودخواندهی جهان عرب میداند و از سویی دیگر مصر که خود را حائز صلاحیت برای قرار گرفتن در این جایگاه دانسته است.»
وی ادامه میدهد: «و اما همهی ماجرا این نیست. کشورهای عربی مشغول پوستاندازی و بر عهده گرفتن نقش پررنگتری در بازیگریهای منطقهای و بینالمللی هستند و به طور طبیعی در برابر پذیرش نقش محوری ریاض و قاهره مقاومت میکنند که همین مسئله مشکلاتی را به وجود خواهد آورد.»
کنعانی مقدم در تکمیل گفتههای خود به نکتهی مهمتری اشاره میکند و آن تأثیر قدرتهای بیرونی بر تحولات منطقهای است. وی در این رابطه میگوید: «این که میبینیم نقش ژئوپلیتیک کشورهای عربی در مقاطع گوناگون تغییر کرده، دچار دگرگونی میشود به این علت است که آمریکا و انگلستان به کشورهای عربِ غرب آسیا نگاه موقت و به اصطلاح اجارهای دارند بدین معنا که دائماً در تلاش هستند با جایگزین کردن کشورها، منافع و برنامههای خود را پیاده کنند از این رو است که میبینیم گاهی قطر پررنگ میشود، گاهی امارات و در مقاطعی عمان و حتی عراق با این توضیح که جایگاه عربستان در این پازل پیچیده همواره ثابت باقی مانده است.»
> انگلستان جایگزین آمریکا در خاورمیانه شده نه چین!
کنعانی مقدم در بخش دیگری از این گفتگو و در واکنش به این پرسش که؛ «ورود چین به خاورمیانه، ورود به باتلاق لندن و واشنگتن است یا ماجرایی دیگر در میان است؟» اظهار میدارد: «خاورمیانه برای چین در جایگاه یک «بارانداز سیاسی» بوده و این حضور موقتی است زیرا، هدف غایی چینیها رسیدن به مدیترانه برای سیطره بر اروپا و تحت فشار قرار دادن آمریکا است. »
این تحلیلگر مسائل سیاسی اضافه میکند: «تا آن جایی که من میدانم با آن که همهی برنامههای چین را اقتصادی قلمداد میکنند اما در واقعیت این حضور اقتصادی، مقدمهای برای تاثیر سیاسی است با این توضیح که چینیها از سالها قبل فروپاشی آمریکا و از بین رفتن هژمونی آمریکا و انگلستان در جهان را هدف قرار داده و همهی آن چه در قالب رقابتهای اقتصادی تعریف کردهاند برای نفوذ سیاسی در کشورها با گروکشیهای اقتصادی است.»
وی تأکید میکند: «چینیها سالها قبل این اهداف را به صورت واضح به تهران منتقل کرده و یادآور شده بودند؛ عدم نزدیکی به پکن باعث خواهد شد تا هر کشوری که روابط سیاسی - اقتصادی با چین ندارد زیر آواری که از نابودی آمریکا به وجود خواهد آمد دفن میشود.»
کنعانی مقدم حتی برنامهی «یک جهان یک کمربند» را بخشی از برنامهی بزرگ و جهانی چینیها تعریف کرده تأکید میکند: «این اشتباه است اگر صرفا تلاشها و قراردادهای منعقده مابین پکن و دیگر کشورهای جهان را صرفاً اقتصادی بدانیم زیرا، اقتصاد بدون حضور سیاسی و تاثیرگذاری سیاسی نمیتواند حتی اهداف اقتصادی چین را دنبال کند.»
> آن چه در اوکراین میگذرد را به زودی در خاورمیانه شاهد خواهیم بود
حسین کنعانی مقدم در بخش پایانی این گفتگو اظهار میدارد: «اگرچه این روزها آمریکا و انگلستان درگیر بحران اوکراین هستند اما به زودی با تغییر دیدگاه در خاورمیانه، شبیه آن چه در اوکراین در جریان است را در منطقهی غرب آسیا رقم خواهند زد.»
وی میافزاید: «حضور کمرنگ آمریکا به منزلهی از دست دادن خاورمیانه نیست زیرا در پشت این ماجرا، جایگزینی انگلستان و اسباب کشی واشنگتن به شرق دور مد نظر است از این رو هم چین هم لندن و آمریکا مترصد فرصتی هستند تا جایگاه محکمتری در منطقه داشته باشند.»
کنعانی مقدم با بازگشت به مسئلهی از سرگیری روابط قطر و امارات به عنوان نکات پایانی، خاطرنشان میکند: «با گرمتر شدن روابط عربستان و ایران، به طور طبیعی قدرت منطقهای ایران برای به دست گرفتن فرماندهی جبههی مقاومت نیز رو به فزونی خواهد گذاشت و شاید به همین دلیل است که کشورهای جهان عرب ضمن برطرف کردن اختلافات فی مابین برای افزودن تهران به کشوریهای عضو شورای همکاری خلیج فارس عجله دارند اما در بحثهای کلان همچنان رقابتهای پیدا و پنهانی وجود دارد که میتواند موانع قابل ذکری به وجود آورد و منطقه را از مسیر صلح به منجلاب اختلاف و رقابتهای بینالمللی وارد کند.»
وی میگوید: « آن چه مسلم است با عادی شدن روابط مابین تهران و ریاض، ما بهزودی شاهد نظم نوینی در غرب آسیا خواهیم بود که به تبع آن نقش کشورها نیز دچار دگرگونی و بازتعریف خواهد شد که در آینده بهتر میتوان اثرات تلاشهای دیپلماتیک این روزها را شاهد بود!
انتهای پیام