شگفتانههای مسئولین
- شناسه: 8293
- یکشنبه 28 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۸ | فرهنگی
امیر حسین ذاکری - بالاخره رسیدیم به انتهای ماجرا، بله دیگه تمومه ماجرا! در واقع ماجرا یا سال ۱۴۰۱ تمام شد. ولی خدایی چقدر سخت گذشت؟ کاش فقط زمستان سخت بود کل سال سخت بود. چه فراز و نشیبی داشت؟ به قول یکی از دوستان: از بس که فراز و نشیب داشت این دل و جگر ما مدام در طول سال هی به هم میریخت. هم سوءهاضمه گرفتم هم سوء تغذیه. که البته این سوءتغذیهها یا سوءهاضمهها هیچ ربطی به سوءمدیریتها نداشت! اعتراف میکنیم دیگر مثل عرف گذشته نمیگوییم «صد سال به این سالها»! زبانمان لال باشد اگر سالهایی که آنقدر سخت گذشت را دوباره طلب و آرزو کنیم.
جناب شعارباشی در آخرین روزهای سال میگوید:
این شب عیدی نمیدانم چه باید بکنم؟
جیب خالیست و چه خاکی به سرکنم؟
خرید خیلی چیزها را گرفتم من قلم
حتی چیزهایی که میخواهد دلم
کفش شعرم این روزها نو گشته است
اما کفش پای من بسی پوسیده است
کاش سال نو اقبال ما هم نو شود
سایه «جنگ گرانی» از سر ما کم شود
لذا همه امیدواریم در سال جدید شاهد جنگ اقتصادی نباشیم بیش از این مجروح و لتو پار این جنگ اقتصادی نشویم. بیشک از شدت و حدت جراحات حاصل از جنگ اقتصادی ما دیگر یک جای سالم نداریم! حتی خود جناب شعارباشی هم چندی پیش در اعترافی
جانانه گفت:
مرا دگر هیچ جای سالم نیست
نه در مغزم نه جیبم هیچ نیست!
نکته دیگر: در قسمت پایین ستون خبرچین تصویری از تعدادی خودکار چاپ گردیده که جهت اطلاع عرض میگردد: این خودکارها قطرهای از دریایند. تنها تعداد اندکی از خودکارهایی هستند که مسئول پیامهای مردمی با آنها پیامها و مطالبات متنوع مردم را نگاشته است. درواقع «میرزا بنویس» ملت بوده. اما اینکه این همه خودکار و جوهر صرف کردن و این همه نوشتن چقدر در دل فراخ و بزرگ مسئولین تاثیر داشته و چند تا از این پیامها پاسخ داده شده، ما آمار مشخصی نداریم. آدم سراغ داریم میگوید: «یک عمر است دارم به آفتاب پیام میدهم هنوز هیچ مسئولی پاسخی به من نداده»!
نکته: پس مسئولین محترم این خودکارها را به خاطر بسپارید. خیلی چیزها را به خاطر بسپارید مثل وعدههای عمل نشده! منتظر سورپرایز و شگفتانههای شما برای خوشحال کردن مردم میمانیم.
سال نو مبارک
انتهای پیام