«برگُزین» روزنامههای ایران
- شناسه: 8155
- پنج شنبه 25 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۱۱ | سیاسی
در این ستون ـ بیهیچ دخل و تصرفی ـ گزیدهای از مطالب روزنامههای سراسری کشور را فردای انتشار میتوانید مطالعه کنید.
دنیای اقتصاد: اهمیت بازار آتی ارز
در روزهای اخیر بار دیگر شاهد نوسانهای نرخ ارز بودهایم. نوسانهایی که عدم اطمینان در اقتصاد را به اوج خود رسانده و تصمیمگیری را نه تنها برای فعالان اقتصادی و سرمایهگذاریهای کلان، بلکه برای خریدهای متعارف خانوار نیز دشوار کرده است. قیمت دلار در بازار آزاد در یکماه گذشته (۲۰بهمن تا ۲۰اسفند ماه سال جاری) از حدود ۴۵هزار تومان تا نزدیک ۶۰هزار تومان افزایش یافت و مجددا به حوالی ۴۵هزار تومان بازگشت. تحمل این میزان نوسان (رشد ۳۳درصد و افت ۲۵درصدی) نه برای یک ماه که حتی برای یک سال اقتصاد هم دشوار و طاقتفرساست. اینگونه نوسانها و نااطمینانیها اثرات متعددی در اقتصاد کشور دارد که کمترین آن، کاهش سرمایهگذاری و عدم تصمیمگیری فعالان اقتصادی است. طبعا راهحل کاهش نااطمینانیهای اقتصاد، سیاستگذاری صحیح اقتصادی (اصلاحات داخلی) و حلوفصل مسائل بینالمللی (اصلاحات خارجی) است؛ اما در کنار یا حتی در فقدان این دو، ابزارهای مالی برای «تبادل» عدم اطمینان بین گروههای مختلف میتواند بخشی از مشکلات فعالان اقتصادی را کاهش دهد. صادرکنندهای را در نظر بگیرید که برای فرآیند تولید نیاز به تامین مالی و خرید مواد اولیه دارد و فرآیند تولید و فروش حداقل ۶ماه به طول میانجامد. مبنای تصمیمگیری این شرکت چه نرخ دلاری برای ۶ماه آینده باید باشد؟ آیا تضمینی وجود دارد که این صادرکننده دلار را حداقل به قیمت امروز بتواند بفروشد؟ از سوی دیگر شرکتی را در نظر بگیرید که برای نیمه دوم سال آینده توسعه خط تولید را برنامهریزی کرده است. توصیه شما به این شرکت که ۶ماه دیگر نیاز ارزی دارد، چیست؟ آیا جز این است که از همین حالا به فکر تامین منابع و خرید ارز باشد؟
این مثالها را میتوان در سطوح مختلف بنگاه و خانوار ادامه داد و از این زاویه تشویش یک ماه اخیر جامعه را تحلیل کرد. در واقع وقتی ابزاری برای پوشش ریسک وجود ندارد، افزایش نوسانات نرخ ارز باعث انتقال نیازهای واقعی آینده به حال و همچنین افزایش خریدهای احتیاطی میشود و این خود باعث ایجاد حلقه فزاینده میشود و به افزایش نوسان منجر میشود.
قرارداد آتی ابزاری ساده و پرکاربرد برای مدیریت ریسک است که در آن دو طرف بهعنوان خریدار و فروشنده در آینده (تاریخ سررسید)، قیمت مبادله خود را همین امروز مشخص میکنند و ریسک نوسان قیمت را پوشش میدهند. در کشور ما تجارب خوبی در بازار آتی وجود دارد و تا قبل از شهریور۹۷، بازار آتی سکه یکی از پرحجمترین بازارهای مالی متشکل در کشور بود که متاسفانه در شوک ارزی سال۹۷، بهعنوان متهم ایجاد بیثباتی در بازار سکه تعطیل شد و سیاستهای نادرستی مانند پیشفروش سکه عملیاتی شد. با وجود تجربه بازار آتی سکه و با وجود اینکه همواره نوسانات ارز، مهمترین ریسک برای فعالان اقتصادی بوده است، هیچگاه بازار آتی ارز ایجاد نشده و حتی با بازار غیررسمی فردایی که همان بازار آتی با سررسید یک روز است نیز مخالفتهای جدی شده است.
نوسانهای اخیر قیمت ارز که در آن سرعت افت قیمت حتی از سرعت رشد آن نیز بیشتر بود به روشنی گواه این مطلب است که بازارها و کانالها علت افتوخیز نیستند و در جایی دیگر باید به دنبال متهمان بیثباتی و نااطمینانی بود. همچنین تلاطمهای اخیر ارز در غیاب بازارهای متشکل بر پایه ارز نشان میدهد که وقتی ابزارهای لازم مالی در اختیار نباشد، تنها گزینه پیش روی افراد، بازار اسکناس یا حواله ارزی است؛ درحالیکه وجود بازار مالی میتواند پاسخگوی بخشی از تقاضای احتیاطی باشد. علاوه بر این بازارهای مشتقه همچون بازار آتی ارز به افرادی که فکر میکنند افزایش قیمت بیش از واقعیتهای اقتصادی و سیاسی بوده است، این امکان را میدهد که بهعنوان فروشنده آتی وارد بازار شوند و به نوعی نظر خود را در قیمت اعمال کنند. به نظر میرسد تجربه افتوخیز اخیر و تصمیمهایی مانند ایجاد گواهی شمش طلا، فضا را برای راهاندازی بازار آتی ارز مساعد ساخته است. بدیهی است با توجه به وجود چندین نرخ برای بخشهای مختلف در بازار ارز، ایجاد بازار آتی نیازمند طراحی دقیق و تناسب کامل با بازار نقد است و در مراحل اول میتوان این بازار را تنها برای صادرکنندگان و واردکنندگان ایجاد کرد و در فازهای بعدی بازار را برای ورود عموم فعالان اقتصادی گسترش داد.
هم میهن: ضعف رسانه داخلی تهدید امنیت ملی
برخی از نهاد اجتماعی فقط در مقاطعی خاص اثرگذاری و کارآیی اصلی خود را نشان میدهند. برای نمونه هلالاحمر در جریان زلزله و سیل و حوادث طبیعی است که نشان میدهد تا چه حد کارآمد است. نیروی نظامی در جریان جنگ است که ورزیدگی و جنگجویی خود را نشان میدهد، روزنامهنگاری و رسانهها نیز در جریان حوادث سیاسی و اجتماعی است که عیار و کارآمدی خود را نشان میدهند. از این نظر سال 1401، بهار روزنامهنگاری بود، هر چند کوششهای برخی برای جلوگیری از شکوفایی آن هیچگاه قطع نشد. هرگاه شکوفه میزد، سرما یا بادی سخت میوزید و اجازه تبدیل شدن به گل و میوه را نمیداد. سال 1401 یک حقیقت را بر همگان حتی سیاستگذاران محافظهکار آشکار کرد. اینکه ضعف بزرگ جامعه و بهویژه ساختار رسمی ایران فقدان رسانه است، اشتباه نکنید، به لحاظ سختافزاری تا دلتان بخواهد رسانه دارند. صداوسیما با صدها مرکز و دهها هزار شاغل در یک سوی ماجرا است. مثل شیر بر تارک رسانههای رسمی قرار گرفته است.
در کنار آن، دهها و صدها نشریه، خبرگزاری، سایت، افسران جنگ نرم و... و با مصرف کردن مبالغ بزرگ از بودجه به صف شدهاند و لشکری بزرگ از رسانه را به تصویر میکشند، و مفروض است که چون سد سکندر نهتنها مانع نفوذ پیامرسانههای بیگانه شوند، بلکه موظفند و میتوانند که هر اقدام رسانهای علیه حکومت را در نطفه خفه کنند، ولی هنگامی که اولین گلولههای خبری شلیک شد، سنگرهای این لشکر بزرگ یکی پس از دیگری فرو ریخت و چند رسانه معمولی بساط این صفآرایی را برچیدند. همگان متوجه شدند که این سلاح رسمی کار نمیکند و گلولههای خبری و تحلیلی آن مشقی و فاقد مرمی است و خطری ندارد. چرا؟ به این دلیل که اینها واجد سختافزار رسانه و فاقد نرمافزار آن بودند، مثل رایانهای که همه اجزایش باشد، ولی فاقد سیستم عامل و برنامههای نرمافزاری باشد. چنین رایانهای ناتوان از انجام کار است. رسانههای رسمی نیز دارای سختافزار ولی بدون روزنامهنگار بودند، مصداق آفتابه لگن صددست، شام و ناهار هیچی، وجود بشقاب و کاسه و قاشق، بدون نان و غذا. این واقعیت رسانهای ایران بود که در جریان مهسا و سپس موضوع مسمومیتها خود را نشان داد و هزینه سنگینی را به کشور وارد کرد. در این میان چند روزنامه و دهها خبرنگار و نویسنده نیز کوشیدند که این خلأ مهم را پر کنند، ولی چه میتوان گفت؟ آنان که باید میشنیدند و متوجه این خلأ خطرناک میشدند، همراهی نکردند و تعداد زیادی از روزنامهنگاران سروکارشان به دادگاه افتاد و هنوز برخی از آنان از جمله همکارمان خانم الهه محمدی در زندان هستند.این حوادث فرصتی بود برای رسانههای آنسوی آب که فارغ از محدودیتهای قانونی و حتی اخلاقی به لحاظ تعداد بیننده جهش کنند و در نقطه مقابل در داخل کشور رسانههای رسمی و طرفدار وضع موجود به لحاظ مخاطب و اعتماد، سقوط وحشتناکی را تجربه کنند و در این میان رسانههای مستقل تا حدی توانستند فشارها را تحمل کرده و جایگاه خود را تقویت نمایند. واقعیت این است که به مسئولین دولتی باید متذکر شد که به جای هزینه کردن برای شکایت از رسانههای مستقل و روزنامهنگاران، آن را صرف توسعه زیرساختهای رسانهای کنند. فقدان یک رسانه مورد اعتماد نزد مردم، امنیت کشور را از نداشتن تجهیزات نظامی پیشرفته، بیشتر تهدید میکند.
ابتکار: ایران و شورای همکاری خلیج فارس
در پکن
بر اساس نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، بعد از آشتی بین تهران و ریاض، پکن تصمیم دارد دست به اقدام ابتکاری دیگری بزند و بعد از بازگشایی سفارتخانه ایران و عربستان در پایتختهای یکدیگر ظرف دو ماه آینده، در اواخر سال جدید میلادی میزبان نشست مشترک ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس باشد. اقدامی که از بدو تاسیس شورای همکاری خلیج فارس در سال ۱۹۸۱ تا کنون سابقه نداشته اگر چه در آذر سال ۱۳۸۶ آقای احمدینژاد رئیس جمهوری وقت ایران به دعوت کشور قطر که میزبانی اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس را در آن تاریخ بر عهده داشت به عنوان مهمان در اجلاس شرکت و سخنرانی کرد و در حاشیه اجلاس دیدارهایی با برخی از مقامات کشورهای عضو شورا داشت.
تنش بین ایران و شورای مزبور که در سالهای اخير به خاطر جزایر سه گانه جدیتر شده و موضوع هستهای بر آن اضافه شد همچنان ادامه دارد و امنیت این آبراه استراتژیک را در معرض خطرات احتمالی و درگیری نظامی قرار داده است مخصوصا بعد از قرارداد ابراهیم که پای اسرائیل به امارات متحده عربی و بحرین باز شد. در حال حاضر بیش از هر زمانی خلیج فارس به تفاهم بین کشورهای ساحلی نیاز دارد تا در فضایی آکنده از احترام به یکدیگر به همکاری مشترک و امنیت جمعی دست پیدا کنند. در حال حاضر کشورهای خلیج فارس در پی آن هستند تا به روابطشان با تهران گرم ببخشند بطوریکه بر اساس نوشته روزنامه ایران رئیس امارات از رئیس جمهور ایران برای بازدید از کشورش دعوت به عمل آورد همچنین معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران با منصور عباد العتیبی قائم مقام وزارت خارجه کویت در تهران دیدار و گفتوگو داشت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی با نمایندگان بحرین بعد از هفت سال قطع ارتباط در منامه نشست مشترک برگزار کردند بهترین فرصت است تا مقامات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و ایران نشست مشترک داشته باشند تا به تفاهماتی دست پیدا کنند. اشکال بزرگ شورای همکاری خلیج فارس این است که دو کشور بزرگ و قدرتمند خلیج فارس یعنی ایران و عراق عضو آن نیستند مخصوصا ایران که طول مرز آبی آن با احتساب جزایر حدود ۱۸۰۰ کیلومتر و بدون احتساب جزایر ۱۴۰۰ کیلومتر است و از بیشترین ساحل برخوردار است. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باید این واقعیت را درک کنند امنیت دسته جمعی در خلیج فارس در گرو همکاری و عضویت همه کشورهای ساحلی در شورای مزبور است بروز اختلافات نباید مانع از جمع شدن همه کشورها در یک پیمان جمعی باشد چنانچه اکنون بین شش کشور عضو شورا اختلافات مرزی و سیاسی و عقیدتی وجود دارد مع الوصف بطول چهار دهه است در شورا عضو هستند.
انتهای پیام