«پیمان آکوس»، مهم، کارآمد و بازدارنده!
- شناسه: 8108
- پنج شنبه 25 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۷ | سیاسی
آفتاب یزد در گفتگو با محسن جلیلوند، کارشناس روابط بینالملل، ادعای «پل کیتینگ»،
آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک استاد روابط بین الملل ضمن فاقد ارزش خواندن ادعاهای مطرح شده از سوی «پل کیتینگ» پیرامون «بدترین قرارداد تاریخ» خواندن «پیمان آکوس» به آفتاب یزد گفت: «سیاستهای به کارگرفته شده که به «سیاست مهار چین» معروف است سابقهای طولانی در روابط بینالملل و سیاستهای جهانی آمریکا و متحدانش دارد و تا به اینجا نیز به تمامی اهدافی که در چارچوبهای نظام بینالملل برای آن در نظر گرفته بودند، دست پیدا کرده است.
محسن جلیلوند میافزاید: «در نظام سرمایه داری، تنش و اختلافها معمولاً به سمت ستیز حرکت نمیکند و معمولا در چارچوب رقابت باقی میماند که اگر چین را در مدل جهان سرمایه داری تعریف کنیم، حتی «سیاست مهار چین» نیز، بخشی از رقابتهای سیاسی - اقتصادی است که فهم آن چندان سخت نیست! »
> سیاست مهار چین
سیاست خارجی ایالات متحده در قبال مهار جمهوری خلق چین در دوران جنگ سرد سرچشمه گرفت. در آن زمان، ایالات متحده یک سیاست مهاری علیه کشورهای کمونیستی داشت. اسناد افشا شده پنتاگون حاکی از تلاشهای ایالات متحده برای مهار چین از طریق اقدامات نظامی انجام شده در جنگ ویتنام بود. سیاست مهار در جزایر آسیای شرقی که «اولین و دومین زنجیره جزیره» نامیده میشود شکل گرفت. نزدیک شدن به چین توسط رئیسجمهور ریچارد نیکسون نشاندهنده تغییر تمرکز برای به دست آوردن اهرم فشار در مهار اتحاد جماهیر شوروی بود. روابط دیپلماتیک رسمی بین ایالات متحده و چین در سال ۱۹۷۹ برقرار شد و با عادیسازی روابط تجاری از سال ۲۰۰۰، ایالات متحده و چین با روابط اقتصادی نزدیکتر و روابط صمیمانهتر باهم برقرار کردند.
در طول دهه ۲۰۱۰ و اوایل دهه ۲۰۲۰، تغییر قابل توجهی در سیاست ایالات متحده در قبال چین رخ داد و تنشها در سالهای ۲۰۱۸ به بعد شدیداً افزایش یافتهاست. باراک اوباما در اولین دوره ریاست جمهوری خود به عنوان رئیسجمهور آمریکا گفته بود: «ما میخواهیم چین موفق باشد و پیشرفت کند. اگر چین به مسیر توسعه صلحآمیزی که در آن است ادامه دهد، برای ایالات متحده خوب است.» در کنار این مسئله، دولت ترامپ اعلام کرده بود: «ایالات متحده رقابت استراتژیک بلندمدت بین دو سیستم را به رسمیت میشناسد.» دولت بایدن نیر در اظهارنظری صریح میگوید: «رویکردهای خوشبینانه قبلی در قبال چین ناقص بوده و چین «مهمترین چالش هر کشور و ملت در جهان و برای ایالات متحده» است». با این حال، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، اعلام کردهاست که دولت بایدن تغییر اساسی در نظام سیاسی چین را دنبال نمیکند. حضور نظامی ایالات متحده در منطقه، تلاش برای بهبود روابط با هند و ویتنام، و استراتژی دولت اوباما در سال ۲۰۱۲ طرح «محور و چرخش به آسیا» را برای افزایش مشارکت آمریکا در غرب اقیانوس آرام، با یک هدف مقابله با نفوذ رو به رشد چین ایجاد کرد. دولت ترامپ چین را به عنوان یک «قدرت تجدیدنظرطلب» معرفی کرد که به دنبال براندازی نظم بینالمللی لیبرال و تغییر موقعیت ایالات متحده به عنوان یک قدرت هژمون است و خواستار رویکرد کل دولت در قبال چین با هدایت بازگشت به واقعگرایی اصولی شد. حضور نظامی کنونی ایالات متحده در منطقه شامل اتحاد نظامی با کره جنوبی، با ژاپن، و با فیلیپین است.
> پیمان آکوس همان «سیاست مهار چین» است
محسن جلیلوند با اشاره به پیمان آکوس و ضمن تأکید بر پابرجا بودن «سیاست مهارچین» این سیاست را برای حفظ «توازن قوا» در «نظام بینالملل» ضروری دانسته، تأکید میکند: «این که یکی از مقامات سابق استرالیا اظهار دارد، پیمان آکوس، بدترین قرارداد تاریخ است در اصل موضوع تغییری ایجاد نخواهد کرد ضمن آن که همین مقام مسئول، خود در بخشی از شکلگیری این پیمان نقش، حضور و تأثیر داشته است.»
جلیلوند میافزاید: «در بخشهایی از گفتههای پل کیتینگ این گونه عنوان شده که در صورت درگیر شدن با چین، این هشت زیردریایی هستهای نمیتواند جلودار قدرت نظامی پکن باشد، این در حالی است که باید چند مسئلهی بسیار مهم را در نظر داشت:
- اول این که، برخلاف برخی تحلیل ها، شرق آسیا یک نقطهی بحرانی است و نه مثل خاورمیانه، بحران زا.
- دو دیگر این که، هرگز در شرق آسیا جنگی که یک طرف آن چین باشد و طرف دیگر آن آمریکا و همپیمانان، در نخواهد گرفت از آن جهت که نه چینیها تصمیمی به ورود به جنگ دارند و نه اساساً تنشها در این منطقه به سمت جنگ در حرکت است.
- سومین مسئله این که، هم چینیها میدانند و هم آمریکاییها که این گونه شاخ و شانه کشیدنها را باید در حوزهی رقابت معنا کرد و نه در حوزهی ستیز.
- نکتهی چهارم که خیلی مهم است انحراف اذهان به درگیری روسیه و اوکراین و شبیهسازی آن با مسائل چین و تایوان است در حالی که اساساً روسیه یک قدرت نظامی امنیتی است و در جغرافیای اقتصاد و سرمایهگذاری جایگاهی ندارد و همین مسئله نشانهای است بر آن که بحران اوکراین هیچ ارتباطی به بحران تایوان و شرق آسیا ندارد و قابل مقایسه نیز نیست!
> آمریکا، هم پیمانی قابل اعتماد برای متحدان آسیای شرقی
محسن جلیلوند در بخش دیگری از این گفتگو با رد این مسئله که آمریکا همپیمان قابل اعتمادی نبوده و پشت متحدان خود را خالی میکند میگوید: « برخلاف این گفته که قطعاً ادعای نادرستی است، آمریکاییها خیلی جدی هوای متحدان خود در شرق آسیا را داشته و قویاً از آنها حمایت میکنند ضمن آن که وجود پایگاه ها، زیردریاییها و ناوهای آمریکایی در این منطقه از جهان که سالانه میلیاردها دلار هزینه در پی دارد مهر محکمی است بر این مسئله که این منطقه برای آمریکاییها مهم است و قرار نیست از کنار آن به سادگی عبور کنند!»
> حساب هند را از دیگر متحدان آمریکا در شرق آسیا، جدا کنید
این کارشناس مسائل بینالمللی تأکید میکند: «هر گاه از متحدان آمریکا و غرب در شرق آسیا سخنی به میان میآید باید هند را در مجموعهای کاملاً مستقل بررسی کرد زیرا حساب هند و مسائل و دغدغههای دهلی نو اساساً با دیگر متحدان غرب و آمریکا در یک مجموعه نمیتواند قرار گیرد زیرا هند کشوری مهم در عرصههای اقتصادی و سرمایهگذاری است و به عنوان یک قدرت در پازلهای مختلفی قرار گرفته و مسیر خود را
دنبال میکند.»
> آکوس مهم است زیرا...
جلیلوند در بخش پایانی این گفتگو و در یک جمعبندی کلی خاطرنشان میکند: «برخی اظهار نظرات به نظرم حتی مصرف داخلی و رسانهای نیز ندارد چه رسد به این که بتواند بر یک پیمان مهم و استراتژیک تأثیری داشته باشد ضمن آن که آکوس دنبالهی مسیری است که همواره آمریکاییها برای مهار و مراقبت در مورد چین پیمودهاند و تا به الان نیز موفق بوده واگرنه لزومی نداشت در خلال همین پیمان حتی فرانسویها برنجانند.»
جلیلوند با تاکید مجدد بر این مسئله که شرق آسیا کانون هیچ جنگی نخواهد بود یا به تعبیری دقیق تر، علی القاعده نباید باشد اظهار میدارد: «هرگز قدرت نظامی و اقتصادی کشورهایی نظیر کره جنوبی، ژاپن، استرالیا و تایوان را نباید دست کم گرفت به این جهت که اگر قرار بود چین واکنش غیر قابل پیشبینیای انجام دهد حتماً و قبل از آن که هواپیمای حامل «نانسی پلوسی» وارد تایوان شود دست به اقداماتی زده بود. »
این استاد دانشگاه تأکید میکند: «چینیها وارد مسائلی که درآمد روزانه یک و نیم میلیارد دلاری از بازارهای آمریکا را دچار خدشه کند نخواهند شد کما این که تاکنون نشده اند!»
رهبر سابق استرالیا: آکوس بدترین پیمان تاریخ است
نخستوزیر سابق استرالیا گفت که قرارداد کشورش با آمریکا و انگلیس برای خرید زیردریاییهای هستهای «بدترین قرارداد تاریخ» است. به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه خبری پیایمدیا، پل کیتینگ، نخستوزیر سابق استرالیا گفت که این زیردریاییها کمک چندانی به ارتش استرالیا نخواهند کرد. استرالیا این قرارداد را با هدف مقابله با افزایش قاطعیت و توان نظامی چین در منطقه هند-آرام امضا کرده است، زیرا زیردریاییهای متعارف (غیرهستهای) این کشور تا ۲۰۳۰ دیگر قدیمی شده و پاسخگوی نیازهای روز نخواهند بود. کیتینگ گفت: اگر چین به ما حمله کند، تنها راهش حمله در خشکی است. بدین شکل که یک ناوگان بزرگ با سربازان زیاد میفرستد تا کشور ما را اشغال کنند. او مدعی شد که استرالیا میتواند این کشتیها را با هواپیما و موشک نابود کند و نیازی به زیردریایی هستهای نیست. کیتینگ گفت: اگر هشت زیردریایی بخریم، سه تا در دریا خواهند بود. سه زیردریایی میخواهند از ما در برابر قدرت چین دفاع کنند؟ واقعا؟ مزخرف است! مزخرف! او که همحزبی آنتونی آلبانیز، نخستوزیر کنونی استرالیاست، گفت که این قرارداد بدترین تصمیم حزب کارگر در ۱۰۰ سال گذشته است. نخستوزیر سابق استرالیا همچنین هزینه گزاف این پیمان را به سخره گرفت که به تخمین مقامات استرالیایی بین ۲۶۸ تا ۳۶۸ دلار استرالیا خواهد بود و تا بیش از سه دهه به طول میانجامد. کیتینگ گفت: ۳۶۰ میلیارد میدهیم که هشت زیردریایی بگیریم. این احتمالا بدترین قرارداد تاریخ باشد.
«آکوس» بدعتی برای رقابت تسلیحاتی هستهای در جهان
در ژوئن ۲۰۲۱، نمایندگان استرالیا، انگلیس و آمریکا در حاشیه نشست دو روزه «گروه هفت» با یکدیگر دیدار کردند. سه ماه بعد، در سپتامبر همان سال، استرالیا قرارداد ۶۶ میلیارد دلاری خرید زیردریاییهای غیرهستهای از فرانسه را بدون اطلاع قبلی لغو کرد و از پیمان امنیتی جدیدی با آمریکا و انگلیس خبر داد؛ پیمانی موسوم به «پیمان آکوس» که قرار است استرالیا را به زیردریاییهای هستهای مجهز کند. به گزارش ایسنا، پاریس که این اتفاق را به مثابه «خیانت» و «خنجری از پشت» میدید، سفرایش را از آمریکا و استرالیا فراخواند. چند ماه بعد در نشست گروه ۲۰ در رم، جو بایدن با امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه دیدار و اقرار کرد که کشورش در این مسئله «ناشیانه» رفتار کرده است؛ آمریکا مدعی شد که فکر میکرده فرانسه از قرارداد جدید استرالیا خبر دارد، اما کانبرا فاش کرد که کاخ سفید از قبل میدانسته که فرانسه از این پیمان بیاطلاع است! این طرح ۳۶۸ میلیارد دلاری با هدف مقابله با افزایش نفوذ چین در منطقه هند-آرام تدوین شد و پکن مکررا هشدار داده که «پیمان منع اشاعه هستهای» در خطر است. با این حال، بایدن اصرار دارد که منظور از زیردریایی هستهای، «زیردریاییهایی با سوخت هستهای است، نه سلاح هستهای». این پیمان چهار فاز دارد:
ترکیب نیروها و بازدید از بنادر: در این مرحله، نیروهای دریایی استرالیا با نیروی دریایی آمریکا و انگلیس ترکیب خواهند شد. رفته رفته زیردریاییهای هستهای آمریکایی بیشتری به بنادر استرالیا میآیند و ملوانان استرالیایی به خدمه آمریکایی میپیوندد تا آموزش ببینند.
گردش زیردریاییها: در فاز دوم که از ۲۰۲۷ آغاز میشود، انگلیس یک زیردریایی کلاس «استیوت / Astute» و آمریکا تا چهار زیردریایی کلاس «ویرجینیا / Virginia» را به پایگاه دریایی «هماس استرلینگ» میفرستند.
فروش زیردریاییهای آمریکایی «ویرجینیا»: در صورت موافقت کنگره آمریکا، این کشور از اوایل ۲۰۳۰ شروع به فروش سه فروند زیردریایی کلاس ویرجینیا به استرالیا میکند و اگر لازم باشد دو فروند دیگر هم خواهد داد تا موقتا نیازهای کانبرا برآورده شود.
اساسان-آکوس: تلفیق طراحی انگلیسی و فناوری آمریکایی به تولید زیردریاییهای هستهای جدید «اساسان-آکوس / SSN-Aukus» منجر خواهد شد که توسط انگلیس هم مورد استفاده قرار خواهد گرفت. انگلیس و استرالیا قصد دارند هر یک به صورت جداگانه در کارخانههای کشتیسازی خود ساخت این زیردریاییها را آغاز کنند و احتمالا نخستین نسخه از این زیردریایی در اواخر دهه ۲۰۳۰ در انگلیس به خدمت گرفته خواهد شد، اما استرالیا زودتر از دهه ۲۰۴۰ به زیردریاییهایش نخواهد رسید.
کانبرا در سال جاری ساخت سولههای کشتیسازی مختص به این زیردریاییها را در جنوب استرالیا آغاز خواهد کرد. این زیردریاییها تا اوایل دهه ۲۰۴۰ به استرالیا تحویل داده خواهند شد، اما آموزش نیروی دریایی این کشور برای کار با آنها از همین امسال آغاز میشود. از ۲۰۲۷ هم زیردریاییهای هستهای آمریکا و انگلیس به استرالیا میروند تا آموزشها تسریع شود. افزایش قدرت و قاطعیت نظامی چین، خصوصا در دریای چین جنوبی استرالیا را نگران کرده و باعث شده کانبرا به زیردریاییهای هستهای روی بیاورد. برد عملیاتی زیردریاییهای هستهای به مراتب بیشتر از زیردریاییهای متعارف است، زیرا با هر بار سوختگیری، میتوانند مسافت بیشتری طی کنند. پیشبینی میشود که زیردریاییهای امروزی استرالیا که از کلاس «کالینز» هستند، در دهه ۲۰۳۰ دیگر قدیمی شده و نیازهای روز این کشور را پاسخگو نباشند.
> واکنش چین
چین این همکاری را اقدامی «بیشرمانه» میداند که یک تهدید جدی علیه پیمان منع اشاعه هستهای محسوب شده، نظام بینالمللی منع اشاعه را نادیده گرفته، رقابت تسلیحاتی به راه انداخته و صلح و ثبات منطقه را تهدید میکند. فرستاده چین در سازمان ملل گفت: تمسخرآمیز این است که دو کشور هستهای که خود را حامی سفت و سخت استانداردهای منع اشاعه هستهای میدانند، در حال دادن چندین تُن اورانیوم غنی شده در حد سلاح به یک کشور غیرهستهای هستند. این نقض آشکار هدف پیمانعدم اشاعه هستهای است!
> نقض پیمان منع اشاعه هستهای
در پیمان آکوس برای نخستین بار از یکی از مفاد پیمان منع اشاعه هستهای ۱۹۶۸ برای انتقال مواد و فناوری هستهای از یک کشور هستهای به کشوری غیرهستهای استفاده میشود. بر اساس ماده ۱۴ پیمان منع اشاعه هستهای، مواد هستهای که استفاده انفجاری ندارند از نظارت سازمان بینالمللی انرژی اتمی در امان هستند. این مسئله باعث نگرانی کارشناسان کنترل تسلیحاتی شده است. آنها میگویند پیمان آکوس بدعتی نهاده است که ممکن است در آینده برای پنهان کردن اورانیوم بسیار غنیشده یا پلوتونیوم استفاده شود. جیمز آکتون، مدیر برنامه سیاست هستهای اندیشکده «کارنگی برای صلح بینالمللی» میگوید: نظام منع اشاعه هستهای با پیمان آکوس آسیب جدی و شدیدی دیده است. او میگوید: نگرانی من این نیست که استرالیا از این سوخت هستهای سوءاستفاده کند، بلکه میترسم دیگر کشورها آن را بدعتی برای دور زدن نهادهای نظارتی بدانند. «کارزار بینالمللی برای نابودی سلاحهای هستهای» که در ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل صلح شد، اعلام کرده است که پیمان آکوس هم نقضکننده پیمان منع اشاعه هستهای است و هم میتواند مقدمهای برای تبدیل شدن استرالیا به کشوری دارای سلاح هستهای باشد.
> آلودگی هستهای
استرالیا متعهد شده که مراقب آلودگیهای هستهای احتمالی این زیردریاییها باشد. این در حالیست که کانبرا هنوز مکانی برای نگهداری پسماند هستهای این زیردریاییها تعبیه نکرده و تصمیمی هم در این باره نگرفته است.
انتهای پیام