در لزوم و کفایت فعالیتهای داوطلبانه
- شناسه: 8073
- پنج شنبه 25 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۱
نویسندهی این رقعه به عنوان کسی که دو دهه از زندگی خود را صرف فعالیتهای داوطلبانه، خصوصا در زمینهی کودکان کار نموده، طبعا به ارزشمندی و اهمیت این فعالیتها باور داشته، آن را عاملی موثر در ایجاد و تداوم فرهنگ یاریگری و رفع مشکلات طبقات آسیبدیده میداند. فعالیتهایی که در نزدیک کردن مردم جامعه به یکدیگر نیز نقشی محوری داشته، از شروط اولیه برای «جامعه» نام گرفتن یک جمع انسانی تلقی میشود.
مسئله مهم و قابل توجه اما این است که فعالیتهای داوطلبانه در عین ارزشمندی ذاتی و دستاوردهای غیرقابل انکار خود، هرگز نمیتواند در قامت یک راهحل جامع و مانع برای از بین بردن محرومیت و ریشهکنی فقر در جامعه مطرح باشد.
چرا که فقر و محرومیت معلول عوامل متعدد اقتصادی و اجتماعی بوده، شرطهای اصلی ایجاد یک جامعهی مترقی بدون فقر و محرومیت، تحقق فرهنگ شایسته مداری و توزیع منصفانهی فرصتها و امکانات است. دو عاملی که به هم مرتبط و واجد اثرات مثبت و مضاعف بر یکدیگر بوده، پیاده شدن آنها منوط به تحقق ملاحظات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی است که حداقل در ابتدای اجرا و جاافتادن به عنوان یک رویه معمول در جامعه، به تضمینهای حاکمیتی نیز نیازمند است.بنابراین در جامعهای که فرصتها و امکانات نه بر پایه شایستگی که براساس روابط و رانت تقسیم میشود، دنیایی از انسانهای نیک نفس با عزم جدی کمک به دیگران، هرچند اثرات خود را دارد اما کارایی واقعی آن بسیار اندک بوده، قدرت مانوری ناچیز خواهند داشت.
در واقعیت امر، این روابط سالم اقتصادی و وجود عقلانیت بر مناسبات اقتصادی و اجتماعی جامعه است که به رفع محرومیت و فقر فراگیر خواهد انجامید. البته در اینجا به یک نقطهی نیازمند توضیح میرسیم که بازتعریف واژگونه آن در چنین بحثهایی، محملی برای سوءاستفاده میگردد؛ اینکه تحقق
شایستهسالاری و توزیع منصفانه فرصتها و منابع به معنی وجود شرایط یکسان و اجباری برای همهی مردم جامعه و ایجاد یک جامعهی متحدالشکل نیست. شرایط زندگی و رفاه افراد جامعه نیز طبعا، بر اساس عوامل مختلفی چون استعداد ذاتی، قابلیتها، تلاشها...افراد، تا اندازهای متفاوت خواهد بود. منظور از تحقق شایستگی و توزیع منصفانه منابع و فرصتها در بحث کنونی، تامین امکانات و نیازهای اولیه و بدیهی زندگی و رفاه انسانها -که به موجزترین شکل در بیانیهی حقوق بشر تدوین شده است- برای تمامی آحاد جامعه است. به این معنی که مسکن، تغذیه، خدمات بهداشتی و درمانی، تحصیل، حمل و نقل و... در یک جامعهی سالم با تلاش معقول انسانی و بر بستر یک زندگی معمول انسانی برای تمامی افراد جامعه قابل دسترسی باشد و در موارد وجود ناتوانیهای جسمی، روانی و...نیز این خدمات با سوبسید در اختیار این گروههای خاص قرار بگیرد و در یک کلام، بدیهیات زندگی و رفاه زندگی معمول انسانی به عنوان یک حق اولیهی برای همه فراهم باشد.
اینجا و در تحقق اقتصاد اصولی و سالم، فرهنگ یاریگری و فعالیتهای داوطلبانه معنی واقعی خود را پیدا کرده، بانی تالیهای ارزشمند فراوانی خواهد بود که به شمهای از آنها اشاره گردید.
در مقابل مفهوم رفع فقر و ریشهکنی محرومیت تنها بر اساس فعالیتهای داوطلبانه یا نیکوکارانه، نهایتا یک خیالبافی شیرین با سرانجامی تلخ است که هیچ ما به ازایی در دنیای واقعی ندارد.
در نهایت اینکه شرط توسعه یافتگی و کار کردن ملاحظات آن ایجاد مناسبات و روابط سالم اقتصادی و اجتماعی در آن است.
از خود این بحث یک نکتهی ارزشمند و کاربردی مستفاد میگردد؛ اینکه تمامی کسانی که انجام فعالیتهای داوطلبانه را به عنوان قسمتی از زندگی معمول خود در نظر گرفتهاند و بدان اهتمام دارند باید بدانند که برای تحقق اهداف عالیای چون رفع فقر و محرومیت در جامعه، پیاده شدن دو اصل مهم شایستهسالاری و توزیع منصفانهی فرصتها و امکانات در جامعه شروطی به غایت ضروری بوده، پیگیری و مطالبهگری آنها جزئی مهم و جدایی ناپذیر از کنشهای داوطلبانه به حساب میآید.
انتهای پیام