جهان پر شد از ناله كرّ ناى
- شناسه: 8019
- چهارشنبه 24 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۵ | فرهنگی
ز غرّيدن كوس و هندى دراى
هوا سر بسر سرخ و زرد و بنفش
ز بس نيزه و گونه گونه درفش
سپاهى ز جنگ آوران صد هزار
نهاده همه سر سوى كارزار
ز دريا بدريا نبود ايچ راه
ز اسپ و ز پيل و هيون و سپاه
همى رفت لشكر گروها گروه
نبد دشت پيدا نه دريا نه كوه
بفرمود پيران كه بىره رويد
از ايدر سوى راه كوته رويد
نبايد كه يابند خود آگهى
ازين نامداران با فرّهى
مگر ناگهان بر سر آن گروه
فرود آرم اين گشن لشكر چو كوه
كرد كارآگهان ناگهان
همى جست بيدار كار جهان
بتندى براه اندر آورد روى
بسوى گروگرد شد جنگجوى
ميان سرخس است نزديك طوس
ز باورد بر خاست آواى كوس
بپيوست گفتار كار آگهان
بپيران بگفتند يك يك نهان
كه ايشان همه ميگسارند و مست
شب و روز با جام پر مى بدست
سوارى طلايه نديدم براه
نه انديشه رزم توران سپاه
چو بشنيد پيران يلان را بخواند
ز لشكر فراوان سخنها براند
كه در رزم ما را چنين دستگاه
نبودست هرگز بايران سپاه
انتهای پیام