آفتاب یزد در گفتگو با علی بیگدلی، استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه، وضعیت سیاسی در آمریکا و انگلستان را بررسی میکند
پوتین و لندن با روی کار آمدن ترامپ نفس راحتی خواهند کشید و این یعنی همچنان مسکو در تعیین ریاست جمهوری در آمریکا دارای وزن و تأثیر است!
آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه در گفتگو با آفتاب یزد ضمن مهم خواندن توافق اخیر مابین ایران و عربستان به میزبانی چین خاطرنشان کرد: «چینیها مزد خویشتنداری خود در مسئلهی تایوان را به نحو شایستهای دریافت کردند.»
علی بیگدلی تأکید میکند: «این ادعا که چینی ها، خاورمیانه را از چنگ آمریکاییها بیرون آوردهاند چندان درست نیست به این دلیل که اولاً؛ چین خواهان چنین اتفاقی نیست و ثانیاً این که آمریکا به آسانی از خاورمیانه پا پس نمیکشد و این مسئله در نهایت چون به تنش و چالش تبدیل خواهد شد به طور طبیعی چینیها را در مواجهه با مسئلهای به نام خاورمیانه، محتاط و منطقی باقی نگاه خواهد داشت!»
> سرنگونی سوناک چندان سخت نیست
سوناک چندان وضعیت با ثباتی در خانه شماره ۱۰ خیابان داونینگ ندارد این را هم خودش میداند هم، هم حزبیهای او!
در مجموعه تلاشهایی که سوناک برای رهانیدن انگلستان از معضلات اقتصادی انجام داده، چنین به نظر میرسد که اگرچه اتحادیهی اروپایی تصمیم گرفته چندان به مقامات لندن سخت نگیرد اما در نهایت این طرحها نمیتواند چارهی کار باشد زیرا برگزیت به طرز غمگینکننده انگلستان را در انزوایی سخت قرار داده است!
علی بیگدلی در این رابطه میگوید: «بارها گفتهام بازهم میگویم خروج انگلستان از اتحادیهی اروپایی (برگزیت) هزینههای سنگینی به اقتصاد این کشور تحمیل کرده و روز به روز این هزینهها سنگینتر نیز خواهد شد.»
این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: «تغییر پیاپی نخست وزیران در انگلستان و وضعیت پیش روی این کشور در سال ۲۰۲۳ که پیشبینی میشود اروپا و برخی از نقاط دنیا با رکود اقتصادی شدیدی مواجه شوند این وضعیت را سخت و تلخ خواهد کرد و تلاشها برای رها شدن از این وضعیت نیز چندان اثر بخش نبوده است.»
اتحادیهی اروپایی از یک سو بابت خروج انگلستان از این اتحادیه به نوعی خوشحال است حتی در برخی تحلیلها این گونه گفته شده که مقامات بروکسل از سقوط سوناک چندان ناراضی نیز نیستند اما درگیری انگلستان با مصائب اقتصادی قطعا بسیاری از کشورهای این قاره را در کنار بحران اوکراین، درگیر تورم، بیکاری و فقر و اعتراضات اجتماعی خواهد کرد.
> انگلستان و محافظهکاران منتظر ترامپ؟!
تا به این لحظه، چهرههایی که خود را برای ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا عرضه کردهاند حکایت از آن دارد که اگرچه در میان جمهوری خواهان همچنان مهرهی قابل اعتمادی یافت نمیشود اما وضعیت در انگلستان به گونهای است که گویا این حزب و سرانش منتظر بازگشت ترامپ نشستهاند تا هم به وضعیت سیاست داخلی خود سر و سامانی بدهند و هم در اتحادیه روزنههایی باقی بماند!
> ترامپ یک سر و گردن بالاتر از همه!
علی بیگدلی در همین رابطه میگوید: «از بین چهرههایی که تاکنون اعلام آمادگی کردهاند از جمله: نیکی هیلی، جان بولتون، مایک پنس و پمپئو، باید اعتراف کنیم دونالد ترامپ از همهی اینها و چهرههای احتمالی حزب دموکرات، یک سر و گردن
بالاتر است.»
وی میافزاید: «اگر موانع قانونی که احتمالا دست و پای ترامپ را برای بازگشت به کاخ سفید و ریاست جمهوری مجدد در ایالات متحدهی آمریکا نادیده بگیریم این فرضیه که حزب محافظه کار انگلستان و چهرههایی همچون بوریس جانسون چشم انتظار ترامپ نشستهاند چندان به دور از واقعیت نخواهد بود ضمن آن که روسیه و پوتین نیز به دلیل روابط نزدیکی که با ترامپ دارند به رئیس جمهور شدنِ ترامپ قطعاً روی خوش نشان خواهند داد.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل با تایید این مسئله که در بین کشورهای درگیر با آمریکا، تنها چین نتوانست رگ خواب ترامپ را به دست آورد اظهار میدارد: این مسئله که شاید بایدن و دموکراتها برای باقی ماندن در کاخ سفید با چینیها وارد «معاملهای بزرگ» بشوند چندان بعید نیست میگوید: «این معامله همین حالا نیز در حال انجام است.»
علی بیگدلی ادامه میدهد: «آمریکاییها بر خلاف آن چه گفته میشود به آسانی جلوی چینیها به اصطلاح؛ «وا نخواهند داد» اما به دلیل درگیری در جبههی جنگ اوکراین و روسیه دست به مماشات زدهاند تا حداقل چین در جناح و جبههی کرملین قرار نگیرد! »
این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: «فشار بر ایران در مسئلهی جنگ اوکراین تقریباً نتیجهی عکس داد و باعث شد تهران به مسکو و پکن از همیشه نزدیکتر شود. منهای هزینههای سنگینی که ایرانیها از این مسئله یعنی حمایت از مسکو در جنگ علیه اوکراین متحمل شدند باید بپذیریم مسئلهی چین به طرز مشهودی متفاوت است.»
بیگدلی در ادامهی صحبتهای خود به این مسئله که: «نزدیکی پکن به مسکو خوشایند مقامات کاخ سفید نیست» واکنش نشان داده، میگوید: «حتماً خوشایند نیست که بابت نزدیک شدن چینیها به کشورهای خاورمیانه که متحدان اقماری ایالات متحدهی آمریکا محسوب میشوند اعتراض نمیکند و واکنش نشان نمیدهد ضمن آن که باید بپذیریم در این مسئلهی اخیر یعنی نزدیک شدن چین به خاورمیانه، «محمد بن سلمان» نقش خود را به عنوان یک رهبر جوان و باهوش به خوبی ایفا کرده و از تنگناهای ایالات متحدهی آمریکا به نفع خود بهرهبرداری کرده است! »
> واشنگتن و لندن دچار سرافکندگی سیاسی شده اند!
تغییرات پی در پی در سپهر سیاسی انگلستان در کنار کشمکشها با اتحادیهی اروپایی از یک سو و فقر مفرط چهرهای قابل اعتنا و همه فن حریف برای ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا حکایت از آن دارد که انگلیس و آمریکا در دورانی سخت، پیچیده و به شدت ترسناک به سر میبرند با نگاهی به وضعیت سوناک در انگلستان و نامزدهای تا اینجا معرفی شده برای ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا این مسئله را به اثبات میرساند. علی بیگدلی معتقد است این نوعی تحقیر برای کشورهایی است که خود را قدرتهای برتر در نظام بینالملل میدانند!
علی بیگدلی به مسئلهی آشفتگیهای موجود در نظام بینالملل بازگشته خاطرنشان میکند: «فضای جهان در پایان جنگ سرد به گونهای است که باید تغییراتی را در نظام بینالملل و ژئوپلیتیک مناطق بحرانی از جمله حوزهی بالکان و خاورمیانه را پذیرا باشیم.»
وی با استفاده از عنوان: «آشفتگی در نظام بینالملل» تأکید میکند: «هیچ گاه فضای بینالملل تا به این اندازه آشفته و نگرانکننده نبوده است.»
بیگدلی در تشریح این مسئله به آفتاب یزد میگوید: «آمریکا اکنون تمام تخم مرغهای خود را در سبد جنگ اوکراین گذاشته است. از سویی دیگر این کشور اندک اندک وارد فضای رقابتهای انتخاباتی شده و هر روز که بگذرد این مسئله یعنی جنگ اوکراین عرصه
را بر آمریکا، اروپا و اعضای ناتو تنگتر میکند.»
این استاد دانشگاه با تأکید بر این مسئله که: «وقتی ترامپ میگوید: من بودم روسیه به اوکراین حمله نمیکرد. یا این که من رئیس جمهور شوم ۲۴ساعته به این غائله پایان خواهم داد چندان دور از ذهن نیست حتی اگر یک «بلوف سیاسی» تلقی شود! »
بیگدلی با دست گذاشتن بر این مسئله که آمریکا و انگلستان از درون تهی از چهرههای تاثیرگذار و قابل اتکا شدهاند و این مسئله میتواند برای واشنگتن و لندن خطرناک باشد اظهار میدارد: «این که میبینیم دههها است در انگلستان و آمریکا آیزنهاور و چرچیل رخ نمینمایند به این دلیل است که عمدهی سیاسیون طراز اول در این دو کشور به انتهای خط رسیدهاند و باید منتظر ماند و دید این دو کشور همچنان میخواهند با همین چهرههای تمام شده و به انتها رسیده ادامه دهند یا نسلی دیگر را رو خواهند کرد اما قدر مسلم این که علی الحساب هم ایالات متحدهی آمریکا و هم انگلستان دچار سرافکندگی سیاسی شدهاند و ادامهی این وضعیت میتواند برای تمام جهان خطرناک باشد زیرا این سردرگمی به صورت طبیعی به مباحث سیاست بینالملل کشانیده خواهد شد و کشمکشها و رو در روییهایی را به وجود خواهد آورد!»
> پنجمین قربانی برگزیت کیست؛ سوناک؟!
اخیراً تحلیلهایی مطرح میشود که مدعی است اتحادیهی اروپایی از سقوط سوناک استقبال خواهد کرد. در این تحلیل میخوانیم: «بحرانهای کنونی در انگلیس، متاثر از برهمکنش و رقابت احزاب سنتی (به صورت خاص ۲ حزب کارگر و محافظهکار) نیست. بخشی از ماجرا ریشه در «منازعه اروپا - انگلیس» و بخشی دیگر از این بحران، ریشه در «بحران هویت انگلیسی در دوران پسابرگزیت» دارد. اگر دولت سوناک به پنجمین قربانی برگزیت پس از دولتهای دیوید کامرون، ترزا می، بوریس جانسون و لیز تراس تبدیل شود و مجلس عوام نیز با برگزاری انتخابات زودهنگام موافقت کرده و سپس دولتی کارگری به رهبری «کییر استامر» سر کار بیاید، در اصل ماجرا تغییری رخ نمیدهد! دولت کارگری انگلیس نیز در بستری که در دوران پسابرگزیت در کشورشان شکل گرفته، قدرت تصمیمسازیهای کلان مالیاتی یا اعمال اصلاحات اجتماعی - اقتصادی را به دلیلعدم همراهی شهروندان انگلیسی از دست خواهد داد. در آن سوی میدان، اتحادیه اروپایی قطعا از آنچه در انگلیس رخ میدهد رضایت کامل دارد! سران اروپا پس از همهپرسی سال ۲۰۱۶ میلادی که منتج به خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی شد، درصدد مجازات غیراعلامی اما محسوس لندن هستند. کاهش شاخصههای رفاهی و شغلی در انگلیس، خلل در روند صادرات و واردات اروپا با انگلیس و تقویت جریان ملیگرایی در اسکاتلند و ایرلند شمالی (که اخیرا منجر به پیروزی حزب شین بث پس از دهها سال در انتخابات پارلمانی ایرلند شد)، جملگی نمادهای ناتوانی لندن در مدیریت شرایط «پسابرگزیت» محسوب میشود. بوریس جانسون، نخستوزیر اسبق انگلیس قبلا مدعی بود کشورش در کسوت یک «بازیگر قدرتمند» نهتنها بر شرایط اقتصادی پسابرگزیت مسلط خواهد شد، بلکه اتحادیه اروپایی را نیز وادار به پذیرش برخی خطوط قرمز تجاری و مرزی در انگلیس خواهد کرد اما اکنون این تصویر ایدهآلگرایانه تبدیل به کابوسی واقعی شده که در آن، لندن به متغیری وابسته به سیاستگذاریهای مقطعی و حتی کلان اقتصادی اروپاییان تبدیل شده و قدرت مانور حداقلی خود را در برابر این رویکرد جمعی ازدست داده است.»
علی بیگدلی در همین رابطه و در پاسخ به این پرسش که آیا جانسون، محافظهکاران انگلستان و اتحادیهی اروپایی از آن چه در انتخابات ۲۰۲۴ رخ بدهد متأثر خواهند شد یا نه؟! میگوید: «در کل دموکراتها رابطهی بهتری با اتحادیهی اروپایی در مقایسه با جمهوری خواهان دارند اما در سیاستهای کلان ایالات متحدهی آمریکا، این فرضیه که دو قدرت در یک منطقه قابل تحمل نیست از بودن یک اتحادیهی اروپایی قدرتمند چندان خشنود نیستند اما در فضای بینالملل اکنون چارهای جز حمایت و همراهی ندارند!»
این استاد دانشگاه در پایان تأکید میکند: «انتخابات در آمریکا بسیار پیچیده و غیر قابل پیشبینی است اما این احتمال که یک چهرهی جمهوری خواه به کاخ سفید برسد بسیار بالا است با این احتمال باید گفت این فرضیه که انگلیسیها منتظر ترامپ یا یک جمهوری خواهِ شبیه به ترامپ نشستهاند میتواند قابل قبول باشد اما این که اروپاییها خواهان انزوای کامل لندن باشند اندکی به دور از ذهن است زیرا همچنان نمیتوان از نقش تعیین کنندهی انگلستان در ژئوپلیتیک اروپا و دیگر مناطق به آسانی گذشت و چشم پوشی کرد!»
انتهای پیام