چند نکته درباره وزیر ارتباطات
- شناسه: 7821
- دوشنبه 22 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۱
بنده به واقع نمیدانم وزیر ارتباطات که اکنون به «وزیر قطع ارتباطات» مشهور شده در جلسات هیئت دولت حضور دارد یا خیر.دلیل این ابهام یا پرسش هم بر میگردد به این مهم که راس دولت دستوراتی که در زمینه اینترنت صادر میکند دقیقا به صورت عکس عمل میشود.فلذا این شائبه وجود دارد که وزیر ارتباطات دولت سیزدهم قرابتی با رئیس دولت سیزدهم ندارد و مسیر خود را طی میکند.وگرنه چگونه است که هربار رئیس جمهور عطف به دغدغههای مردمی سخنی در باب افزایش سرعت اینترنت مطرح میکند دقیقا یک روز بعد سرعت اینترنت در کشور به شکل قابل ملاحظهای کاهش مییابد.
این موضوع از دوحال خارج نیست:
حالت نخست آن است که وزیر ارتباطات وزیری تحمیلی است و از همین رو بنا نیست منویات و دستورات ابراهیم رئیسی را عملی کند.او توسط عدهای خارج از دولت به کار گمارده شده است و از همان افراد هم دستور میگیرد و عملی میکند.فلذا اگر هر روز و هر ساعت هم رئیس دولت دستوری در زمینه سرعت اینترنت صادر کند برای وزیر محلی از اعراب ندارد. اتفاقا در جریان نا آرامیهای پاییز در سخنان مطرح شده از سوی وزیر ارتباطات رگههایی از همین موضوع قابل کشف بود.او مدام اصرار و تاکید داشت که در بحث فیلترینگ و سرعت اینترنت در جای دیگری باید تصمیمگیری شود. شاید گفته شود آن زمان شرایط کشور خطیر و حساس بود و طبیعی بود که نهادهای امنیتی سوار باشند و تصمیم گیر.اما حالا که کشور در آرامش بسر میبرد چرا وزیر ارتباطات توجهی به سخنان رئیس خود (حداقل بر روی کاغذ) ندارد؟آیا سراغ دارید پس از دستور و تاکید رئیسی در زمینه سرعت اینترنت و فیلترینگ گشایشی صورتگیرد؟ حتما خیر.باید اتفاقا گفت نه تنها پس از دستورات رئیس جمهور شرایط بهتر نمیشود بلکه بدتر هم میشود که این موضوع عجیب و حیرتآور است!
حالت دوم هم برمی گردد به ضعف مفرط وزیر ارتباطات.البته این حالت منافی حالت نخست نیست اما چه بسا وزیر قصد داشته باشد منویات و دستورات رئیسی را اجرایی کند ولی توان آن را ندارد.در واقع وزیر مورد اطمینان و انتخاب رئیس است اما توان او همین اندازه است.پس رئیس جمهور با علم به توان اندک وزیر خود صرفا دستور صادر میکند و خود وی نیز میداند فرمان دست دیگری است و قرار نیست از پی این دستورات متوالی و سریالی گشایشی صورت گیرد!
خب چه حالت نخست باشد و چه حالت دوم و چه هر دو مشکل اصلی بازمی گردد به نفر نخست دولت.اگر وزیر تحمیلی است و از فرد و افراد دیگری دستور میگیرد نه رئیس جمهور که وا مصیبتا.اگر وزیر ناتوان است و رئیس جمهور عالم به این موضوع است که وا حیرتا.اگر هم هر دو حالت وجود دارد که وا اسفا!
انتهای پیام