مرور مهمترین عناوین
میثم یوسفی:

افراد متخصص در زمینه تئاتر کودک و نوجوان انگشت‌شمارند

اهمیت پرداختن به تئاتر برای نسل کودک و نوجوان و تاثیری که در رشد و شکوفایی استعدادهای آن‌ها دارد، بر کسی پوشیده نیست. با این وجود تئاتر کودک و نوجوان همچنان در اولویت نظام آموزشی و اجرایی هنری قرار نگرفته است و شاید انگشت شمارند هنرمندانی که با عشق و علاقه همچنان به فعالیت حرفه‌ای در این حوزه مشغول‌اند. میثم یوسفی یکی از این هنرمندان است که فعالیت خود را از دهه 70 آغاز کرده و تاکنون با اجراهای بسیاری برای کودکان و نوجوانان با شیوه‌های مختلف و متنوع دست به تهیه و تولید نمایش‌های آیینی سنتی زده است. «اولین بازی»، «یک دقیقه» و «هدیه اسرارآمیز» تنها تعدادی از آثاری است که او برای کودکان روی صحنه برده. این هنرمند در حال حاضر روزهای سه‌شنبه تا جمعه با نمایش «عمو نوروز اومده» ساعت 16 در پردیس تئاتر شهرزاد و با نمایش «شکوفه‌های بهاری» ساعت 18 در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران میزبان کودکان و خانواده‌های‌شان است. ایران تئاتر با او گفت‌وگویی درباره نمایش کودک و آثاری که روی صحنه دارد، انجام داده که در ادامه می‌خوانید.
در حال حاضر با 2 نمایش میزبان کودکان هستید، هم‌زمانی اجرای این دو اثر دلیل خاصی دارد؟
در حقیقت نمایش‌های «عمو نوروز اومده» و «شکوفه‌های بهاری» هر دو براساس یک نمایشنامه اجرا می‌شوند اما در دو شیوه اجرایی با دو گروه مختلف و در دو سالن مجزا روی صحنه می‌روند. از آنجا که این آثار به روزهای نخستین بهار و نوروز مرتبط است بهترین فضای کاری برای اجرای اثر در همین اسفندماه و در ایام استقبال از فصل بهار بود و از آنجاکه تمرین این آثار هم‌زمان با هم انجام شد، از روزهای سه‌شنبه تا جمعه تا 28 اسفندماه یک گروه ساعت 16 در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه می‌رود و گروه دیگر نیز ساعت 18 در فرهنگسرای نیاوران میزبان علاقه‌مندان است.
با توجه به شرایطی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، اجرای نمایش‌های کودک تا چه میزان ضروری است و در تغییر حال و هوای کودکان تاثیر دارد؟
به نظر من کار برای کودکان به ویژه در شرایط فعلی به شدت ضروری است. بچه‌ها در هر شرایطی نیازمند آرامش، آسایش و ثبات فکری هستند. ما باید برای بچه‌ها تئاتر تولید کنیم اما آثار ارزشمند. چه بهتر که این آثار آیینی سنتی و آیین‌های فولکلور فراموش شده ما باشد تا بچه‌ها با سنت‌ها، آداب و رسوم و شخصیت‌های مهم ایرانی چون ننه سرما و بابا نوروز آشنا شوند. من همیشه به این اعتقاد دارم که غربی‌ها محتوای خوب را از ما می‌گیرند و به شکلی دیگر به ما برمی‌گردانند پس ما باید تلاش کنیم فرهنگ خودمان را به فرزندان‌مان معرفی کنیم تا آن‌ها تفاوت عمو نوروز و پاپانوئل را بدانند. البته رسم و رسوم‌ ایرانی هم نباید به دور از فضای کنونی جامعه باشد. نمایش‌های ایرانی هم گریزها و اشاراتی به فضاهای روزمره زندگی ما دارد تا به‌روز باشیم و فضای اجرا برای مخاطبان قابل لمس باشد.
نسل جدید با آثار نمایشی آیینی سنتی ارتباط خوبی برقرار می‌کنند؟
بچه‌ها با تمامی نمایش‌های ایرانی ارتباط خوبی برقرار خواهند کرد اما به شرطی که شیوه اجرایی آثار درست باشد. نقالی، خیمه شب‌بازی، خرده نمایش‌های ایرانی و حتی نمایش‌های غیرایرانی اگر درست اجرا شود، قطعا استقبال مخاطب را به همراه خواهد داشت. هرچقدر تعداد اجراکنندگان و هنرمندان نمایش‌های آیینی و سنتی بیشتر شود، قطعا فرهنگ، ادبیات و موسیقی فولکلورمان بیشتر به بچه‌ها معرفی خواهد شد؛ به ویژه اینکه آن‌ها امروزه در فضای مجازی، تلویزیون و ماهواره با فرهنگ‌های دیگر آشنا می‌شوند. اگر خانواده‌ها و مسئولان بیشتر به نمایش‌های ایران بپردازند، قطعا اتفاقات بهتری برای فرهنگ و تمدن کشور خواهد افتاد.
در سطح ملی تا چه میزان به نمایش‌های آیینی سنتی توجه شده است؟
ما در این زمینه هیچ اقدام درخور و شایسته‌ای انجام نداده‌ایم. متاسفانه همچنان با کمبود موزه نمایش‌های آیینی و سنتی مواجه هستیم. در این فضا تنها جشنواره‌ای داریم که چندسال یک‌بار و به شکل ویترینی برگزار می‌شود این در حالی است که در کشورهایی چون ژاپن، چین، هند و کشورهای اروپایی به شدت روی فرهنگ غنی‌شان سرمایه‌گذاری می‌کنند و متاسفانه در کشور ما این اتفاقات همیشه چه در دانشگاه‌ها چه در دیگر فضای حرفه‌ای کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در صورتی‌که اگر نسل جدید با نمایش‌های آیینی سنتی، فرهنگ و ادبیات غنی خودمان آشنا شود در بزرگ‌سالی سرمایه‌هایی خواهند شد که به هنر ایرانی از نمایش گرفته تا موسیقی علاقه‌مند می‌شوند و با قصه‌های شاهنامه، ادبیات کهن، تکم، عروسک الاغ‌سوار، پهلوان کچل و... بیشتر آشنا خواهند شد.
به نظر شما چه مواردی باعث کم‌رغبتی گروه‌های نمایشی برای تولید و اجرای نمایش‌های ایرانی چه برای گروه سنی بزرگسال و چه کودک و نوجوان شده است؟
کم‌رغبتی به تئاتر تنها مختص به نمایش ایرانی نیست. نمایش و تئاتر به طور کلی در کتاب‌های درسی ما نادیده گرفته شده است. ما حتی زنگ و درسی به صورت مشخص به عنوان تئاتر در مدارس نداریم. صدا و سیما برای تبلیغ هر کالایی زمانی را در رسانه در نظر می‌گیرد اما از تئاتر حمایتی نمی‌کند. سازمان زیباسازی شهرداری نیز در سطح شهر به خوبی برای تبلیغ این هنر اقدام نمی‌کند. در دانشگاه‌های ما درباره تئاتر کودکان به عنوان یک رشته تخصصی هیچ واحد درسی وجود ندارد. حتی در تنها جشنواره‌ای که در این زمینه برگزار می‌شود یعنی همان جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان هم ایرادهای بسیاری داریم‌ چراکه تعداد متخصصان تئاتر کودک کم است و جایگاه این هنر در کشور ما به کل تعریف نشده است. با تمام این شرایط ما سعی کردیم تا در حد توان‌مان به تئاتر بپردازیم. قطعا که این کافی نیست؛ کار من در ۲ سالن اجرا می‌شود و در نهایت فیلم تئاتر آن ضبط و پخش خواهد شد اما چقدر مخاطب خواهد داشت؟ در حالی‌که قطعا تلویزیون می‌تواند با خرید آثار نمایشی که حرفی برای گفتن دارند و پخش آن‌ها به دیده شدن و شناخت بیشتر از تئاتر کمک کند.
در کنار تمام بی‌مهری‌هایی که در سطح آموزش، رسانه و جامعه نام بردید، طی سال‌های اخیر شاهد نمایش‌هایی هستیم که شاید اگر فاکتور موسیقی را از آن‌ها حذف کنیم، هیچ شاخصه دیگری به عنوان تئاتر کودک و نوجوان نداشته باشند...
بله. این موضوع بخشی به نگارش متن برمی‌گردد. ما تعداد کمی نمایشنامه‌نویس کاربلد و خلاق در حوزه نمایش کودک داریم. من اعتقاد دارم که باید مخاطب به‌ویژه مخاطب کودک را برای تماشای تئاتر آموزش دهیم. اینکه چگونه و چه تئاتری ببیند، بسیار اهمیت دارد. هنر در کنار سرگرمی اندیشه و تفکر هم هست. بخشی از تفکر و اندیشه در تئاتر به همکاران ما برمی‌گردد. آن‌ها هستند که انتخاب می‌کنند چه خوراکی برای بچه‌ها در نظر بگیرند تا بچه‌ها به آن علاقه‌مند شوند. متن درست، انتخاب درست عوامل توسط کارگردان که گروه خوب و هماهنگی کنار هم قرار بگیرند، به‌ویژه در فضای تئاتر کودک که تمامی افراد پشت صحنه هم باید تخصص داشته باشد چون با کودکان سروکار دارند از نکاتی است که نباید از آن غافل شد. اما متاسفانه کار به جایی رسیده است که در حال حاضر با یک موسیقی کارها با نام تئاتر موزیکال کودک معرفی می‌شوند و این بدترین و غیرتخصصی‌ترین حرف است. در حالیکه تئاتر موزیکال، معنا، شاخصه و تعریف دیگری دارد و همین کم‌توجهی به چنین موضوعاتی مخاطبان را به سوی آثار سطحی و سخیف سوق می‌دهد و آثار و هنرمندان شاخص ما روز به روز انگشت‌شمار و محدودتر می‌شوند.
علاوه بر محتوا و کیفیت آثار، بخشی از محدودیت‌ها در زمینه تئاتر کودک به کمبود سالن‌های اجرا برای کودکان مرتبط نیست؟
اتفاقا برعکس است ما سالن‌های تئاتر زیادی داریم اما مدیریت این سالن‌ها باید درست انجام شود. اگر سالن‌ها به دست اهالی تئاتر کودک و نوجوان سپرده شود، خودمان می‌دانیم که چطور سالن را مدیریت کنیم چون هم متخصص این کار هستیم هم می‌دانیم چطور مخاطب را جذب کنیم. البته که در زمینه حرفه‌ای
بودن سالن‌ها باید گفت ما سالن حرفه‌ای تئاتر نداریم و حرفه‌ای گفتن به سالن‌هایی که در آن‌ها به اجرا می‌پردازیم، شوخی است. تجهیزات آدم‌هایی که در فضای آزاد و خصوصی مثل مجالس عروسی مشغول نورپردازی هستند از تجهیزات سالن‌های حرفه‌ای تئاتر ما بهتر است. با این حال تئاتر حرفه ماست و همچنان به تهیه و تولید در آن ادامه می‌هیم آن هم در این شرایط اقتصادی که ساده‌ترین اقلام برای تولید یک اثر نمایشی روز به روز با افزایش قیمت مواجه است و کمک هزینه‌ها تغییری نمی‌کند. ما حتی برای مدیریت لباس، آکسسوار و لوازمی که گروه‌ها تولید می‌کنند و قطعا برای سایر گروه‌های نمایشی کاربرد دارد، فکری نکرده‌ایم در حالی‌که با اختصاص یک زیرپله هم می‌توان آرشیو لباس و آکسسوار تاسیس کرد تا هم به چرخه درآمدزایی و ایجاد شغل کمک کرده باشیم و هم به اجراکنندگان. سیستم ما غلط است و هیچ چیز نظم و قاعده‌مندی در سیستم و مدیریت وجود ندارد و تا وقتی ما از فضای هیئتی به سمت قانونمندی نرویم همواره با مشکل روبه‌رو خواهیم بود.


انتهای پیام

آفتاب یزد