از بهشت رانده شدهایم
- شناسه: 7690
- شنبه 20 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۸ | فرهنگی
امیر حسین ذاکری - دبیرکل اتاق ایران و عراق گفته اند: آمریکا برای پرداخت ۵۰۰ میلیون دلارِ پول بلوکه ایران به عراق اجازه داد. در این مورد یکی از دوستان گفت: خب حالا با احتساب این ۵۰۰ میلیون دلاری که میپردازند چقدر دست ما رو میگیره؟!
یکی از اعضا گفت: آقا غافلانای جاهلان! چرا به ۵۰۰ میلیون دلار قانع اید؟ ۱۸ میلیارد دلار طلبکاریم؟! بنده به دریافت پلکانی و قطره چکانی راضی نیستم مگر میخواهند افزایش حقوق اعمال کنند که هی نیم بند و قطرهای پرداخت کنند؟ بنده تا زمان دریافت کل طلب خود از پا نمینشینم. لذا در حرکتی نمادین از جای خود برمیخیزم تا زمان وصول کامل مطالبات خود از برجای خود نیم نمینشینم. یکی از دوستان به شوخی به وی گفت: «برجا» یعنی برجایت بشین. خودمونیتر بگم: بشین بابا. اما همکار ما خشمگین شد و گفت: فیلم هامون و دیالوگ معروف آن یادته؟ میگوید: این زن سهم منه حق منه طلاقش نمیدم؟ منم میگم این طلبها سهم منه حق منه؟ البته سهم من و باقی مردم.
بنده هم به دوستان عرض کردم: صبوری کنید قدری تحمل کنید باقی مطالبات که دریافت شد به حساب هر کدام از ما مبالغ قابل توجهی واریز خواهد شد و باعث گرهگشایی از مشکلات زندگی ما خواهد شد. یکی از دوستان گفت: باش تا صبح دولتت بدمد! دیگری گفت: صبح دولت ما با دولت سیزدهم دمیده شد دیگر منتظر کدام «صبح دولت» هستید که دمیده شود؟ همه از بهت خشکشان زد. اما جناب شعار باشی هم نیشخندی زد و به کنایه به من گفت: اگر تو منتظر واریزی پولهای بلوکه شده به جیب خود هستی باید عرض کنم:
عمری در پس پستوی خیال نشستهای
برون آی و بین که در گل نشستهای
کزین اموال چیزی به جیب تو نرود
دریغا که صابون خیال به شکم مالیدهای
همکار دیگری اشک ریخت. با حیرت گفتیم چرا اشک میریزی؟ گفت: این روزها باید اشک ریخت. دیشب رفتم بازار چند قلمی مایحتاج شب عید بخرم دیدم به سبب گرانی مقدور نیست که نیست. از میوه، شیرینی، آجیل، لباس همه برای ما اقلام ممنوعه شدهاند. ما اصلا از بهشت رانده شدیم. اما گریه دیگرم بخاطر پولهای بلوکه شده ماست که خاک میخورند. قربون اون خاکی برم که رو این پولها نشسته!
انتهای پیام