درد دلهای ثروتمندان
- شناسه: 7496
- دوشنبه 15 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۸ | فرهنگی
امیر حسین ذاکری - در خبرچین امروز برخی از پیامها و درددلهای افراد ثروتمند که برای ما ارسال شده درج میگردد. یک رسانه مستقل باید صدای همه آحاد جامعه باشد.
*من رفتم قصابی میگم دو شقه گوشت بکش قصابه ور و ور منو نگاه میکنه و حیرت زده گفت: آبجی! شوخی میکنی یا جدی؟ میگم مرد حسابی من چکار دارم با توی قصاب گردن کلفت شوخی کنم؟ من نمیدونم بعضی کاسبا چشون شده؟ از خرید کردن آدم تعجب میکنند!
*من به همسرم گفتم هر شب در خانه اسپند دود کند چون ما وضعمان خیلی خوب است بدخواه زیاد داریم. مثلا باجناق من به فامیل گفته: فلانی حتما یکی از دانه درشت هاست که آنقدر وضعش خوبه. درحالی که من دانه درشت نیستم. دانه ریزه ام. تو بازاری که من کار میکنم دانه ریزهاش منم! ولی خیلی ناراحتم چشم بعضیها دنبال ماست.
* چندی پیش یکی از فامیلها که از حسادت داشت میترکید گفت: «این همه پول که داری - از کجا تو آوردی»؟ منم گفتم: شرمنده نمیتوانم منبع آن را ذکر کنم. ولی فرض کن این همه مال را باد آورده. یک روز باد موافق وزید ثروتی را به خانه ما آورد. باور کنید ثروت ناخواسته بود! برای همین فامیل همه جا جار میزنند: «فلانی ثروت باد آورده داره». میترسم از چشم بعضی ها.
*من آدم ثروتمندی هستم. اما این ثروت بلای جان من شده، گاهی سر میز غذا هستیم خانمم میگه: «فلانی التماس دعا داره، کمکش کن». باور کنید هروقت میشنوم یک نفر التماس دعا داره متوجه میشوم درخواست پول داره. طرف وام بانکی نتونسته بگیره آمده سراغ من. انگار بنده بانکم. باور کنید به چند نفر هم کمک کردم یعنی وام بیبهره دادم اما اصل پول هم هنوز ندادند. البته اینکه خانمم اصرار دارد کمکشان کنم نه اینکه آدم خیری است نه فقط چون بیشتر کسانی که التماس دعا دارند از فامیل خودش هستند اصرار میکند! منم نمیتونم نه بگم. وگرنه مورد غیظ و غضب سرکار علیه قرار میگیرم.
*با توجه به موضوع مسمومیتها در برخی مدارس، بعضی از فامیل به ما گفتند: بچههای ما تو مدرسه مسموم شدند چرا بچههای فلانی که پولداره مسموم نشدند؟
نکته: باقی پیامها و درد دلها در شماره بعدی چاپ میگردد. درد دل ثروتمندان کم از فقرا نیست!
انتهای پیام