تورم مداوم در حال نابود کردن اخلاق است
- شناسه: 7469
- دوشنبه 15 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۳ | اجتماعی
آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعراء: روابط انسانی یکی از مهمترین روابطی است که حیات جوامع را تشکیل میدهد. به عبارتی دیگر پایه این روابط به صورتی است که نفع دیگری در آن مورد توجه قرار میگیرد و اخلاق عمومی رعایت میشود. متاسفانه با گسترش مشکلات اقتصادی و معیشتی ما شاهد این موضوع هستیم که روابط انسانی تحت تاثیر قرار گرفتهاند و برخی دیگر کوچکترین توجهای به اخلاق ندارند. در این شرایط بسیاری صرفا به دنبال منفعت شخصی و اقتصادی خود هستند و برای دستیابی به این منافع حتی روابط دوستانه و خانوادگی را نادیده میگیرند. سوء استفاده از یکدیگر یا به عبارتی دیگر فریب دادن دیگری در جامعه ما زیاد شده است. یعنی دیگر اهمیتی ندارد که مردم با چه کسی معامله میکنند. برخی در هر نوع رابطهای صرفا به دنبال این هستند که منافع خود را به حداکثر برسانند حتی اگر به این قیمت تمام شود که کلاهی بر سر والدین، خواهر، برادر و یا حتی دوست خود بگذارند. از بین رفتن اخلاق عمومی در جامعه موضوع بسیار مهمی است که باید مورد توجه مسئولان و برنامه ریزان قرار بگیرد و به صورت اساسی به این موضوع پرداخته شود. به نظر میرسد پایه روابط انسانی را رعایت اخلاق میسازد.
>تورم، اخلاق جامعه را ساقط کرده است
اردشیر گراوند جامعه شناس در گفتگو با آفتاب یزد تصریح کرد:
« این یک امر کاملا بدیهی است؛ وقتی بحران اقتصادی در جامعه وجود داشته باشد و مردم با تورم مداوم مواجه باشند اولین چیزی که زایل میشود اخلاق است. در بعضی از جوامع مشکلات اقتصادی وجود دارد اما چون مسائل اقتصادی در آن نقاط قوام دارد، به طور خیلی طبیعی در برابر وسوسههای مالی تاب میآورند. اما شرایط در جامعه ما متاسفانه به این شکل نیست و مهمترین عاملی که اخلاق را ساقط کرده تورم مداوم موجود در جامعه است. بنابراین عامل اساسی و تعیینکننده همین است به خصوص اینکه تامین نیازهای اساسی مردم با مشکل مواجه شده است. یک زمانی شرایط اقتصادی به گونهای است که نیازهای اساسی مردم تامین میشود ولی شرایط در جامعه ما این گونه نیست. بسیاری از مردم درگیر مشکلات خوراک، پوشاک، مسکن و بهداشت هستند. طبیعی است که در این شرایط مشکلات اخلاقی با مشکلات اقتصادی همراه شوند. به نظر من مشکل اخلاقی را محدودیتهای اقتصادی به وجود آورده است.»
>تا سالهای طولانی مشکلات اخلاقی باقی خواهند ماند
وی در پاسخ به این سوال که آینده چنین جامعهای چه خواهد بود گفت:« الان ما دچار یکسری گرفتاریهای مالی، اخلاقی و رفتاری شدهایم که همه فکر میکنیم صرفا تابعی از شرایط اقتصادی امروز جامعه است. اما من بر این اعتقاد هستم که حتی اگر فردا با یک معجزه وضع اقتصادی ملت خوب شود بازهم مشکلات اخلاقی وجود خواهند داشت. زیرا بعضی از این کج رفتاریها به خلق و خو تبدیل میشوند و تا سالیان سال هم از سر جامعه رفع نمیشود. برخی از اوقات یک فرد تا زمانی که سیگار نکشیده است نمیداند سیگار چیست اما به محض یکبار امتحان ممکن است تا سالها درگیر آن
باشد. شخصی زمانی که کلاهبرداری میکند تا سالهای سال درگیر این انگ اجتماعی خواهد بود. یعنی اساسا نباید فکر کنیم به محض اینکه شرایط اقتصادی جامعه خوب شود مسائل اخلاقی جامعه رفع میشوند. برخی از این مسائل حل میشوند اما تمام مسائل اخلاقی از بین نخواهند رفت؛ بسیاری از افرادی که درگیر نقصان در نیازهای اساسی زندگی خود بودهاند تا سالیان سال احساس ناامنی میکنند و این احساس همواره با فرد خواهند ماند.»
>افراد دیگر به یکدیگر کمک نمیکنند
در ادامه علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در گفتگو با آفتاب یزد تاکید کرد:« یک بحث خیلی مهمی مدتها است بین جامعه شناسان، روانشناسان اجتماعی و علمای اقتصاد وجود دارد و این است که تورم و مشکلات اقتصادی بر روی اخلاق جامعه به طور قطعی اثر منفی میگذارد. از سوی دیگر تاثیر منفی بر روی همدلی و همراهی دارد. نشانه ساده این قضیه همین افزایش قیمت ارز در ماه اخیر است؛ هرکس به دیگری پولی قرض داده الان احساس میکند
که ضرر کرده است. یعنی اگر یک نفر تمایل داشته است با
قرض دادن پول به برادر یا دوست خود برای او کاری انجام داده باشد، الان احساس میکند متحمل ضرر شده است. ناخودآگاه این سوال برای او پیش میآید که آیا باید دفعه بعد به کسی کمک کند یا خیر؟ این باعث میشود که اخلاق آرام آرام در جامعه زیر بار مشکلات اقتصادی رنگ ببازد. یک نمونه از این موضوع کمک به کسانی است که قبلا به راحتی به آنها کمک میشده است. »
>احساس عدم امنیت اقتصادی
وی در ادامه گفت:« از سوی دیگر افراد متاسفانه وقتی که درگیر مشکلات متعدد اقتصادی میشوند برای اینکه بتوانند خودشان را نجات دهند از هر روشی سوء استفاده میکنند برای اینکه احساس عدم امنیت اقتصادی دارند. مطالعات در کشور ما بیانگر این موضوع است که با مشکلات اقتصادی زمینه ساز است برای اینکه افراد به کلاهبرداری و رفتارهای نامتعارف روی بیاورند. در این شرایط افراد صرفا منافع فردی خود را در نظر میگیرند و این موضوع در جای جای زندگی مردم دیده میشود. با افزایش مشکلات اقتصادی میزان دزدیها و کلاهبرداریهای ریز و درشت یقینا بیشتر خواهد شد. گاهی این موضوع به خانوادهها میرسد و اعضای خانواده به نحوی بر سر یکدیگر کلاه میگذارند و از هم سوء استفاده میکنند.»
>سیستم اقتصادی ناسالم و مدیریت ناکارآمد
در آخر علی نجفی توانا آسیب شناس نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:« رفتار اجتماعی عمدتا متاثر از سنن، آداب و ارزشهای نهادینه شده نزد آحاد مردم است. در اصل انسانها در جوامع تحت تاثیر فرهنگ رسمی کشور، باورهای مورد قبول حاکمیت و شیوه عملکرد مدیران جامعه قرار میگیرند. عوامل دیگری نیز در این موضوع تاثیرگذار هستند مانند عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و رسانهها تاثیرگذاری بالایی دارند. در خصوص وفاداری به آرمانها و ارزش مسلما اگر این پارامترها اثرگذاری کافیای داشته باشند انسانها لاجرم از شرایط تاثیر میپذیرند. به عبارتی دیگر وقتی در جامعهای مدیران مسئول و مردم تامین باشند و نیازهای مردم برآورده شود قطعا تحت تاثیر اخلاق و سنن نظری که در فرهنگ کشور نهادینه شده است قرار میگیرند. اما اگر جامعهای با سیستم اقتصادی ناسالم، مدیریت ناکارآمد و عملکرد ناصحیح برخی از مدیران مواجه باشد انسانها متاثر از این شرایط از خود رفتار نامناسب و نامتعارفی نشان میدهند. ما در کشور با مجموعهای از این عوامل منفی و غیر متعارف سالها است که دست به گریبان هستیم. بعضی از مدیران بر اساس شعارهای خود عمل نمیکنند و به اعمال نادرست دست میزنند که این موارد در اخلاق جامعه موثر است. این عملکردها باعث میشود که اخلاق مردم تضعیف شود؛ در این شرایط مردم نسبت به اطرافیان با رفتاری غیر انسانی از خود نشان میدهند. در نتیجه ما با مردمی مواجه هستیم که شاید خود معلول عوامل دیگری هستند. برای برخی از مردم معنویت، اخلاق، برادری، روابط دوستانه و روابط دوستانه دیگر ارزشی ندارد. بخش عمدهای از اختلافات در جامعه ما ناشی از مشکلات و مسائل اقتصادی است؛ بسیاری از افراد که با یکدیگر روابط عاطفی، خانوادگی و حتی دوستانه دارند با خلف وعده و بیتوجهی به روابط انسانی به یکدیگر آسیب میزنند. به عبارتی دیگر این افراد تنها منفعت شخصی خود را در نظر میگیرند و به دنبال نجات خود هستند. این پدیده در جامعه ما عمومیت پیدا کرده است؛ نمیتوان از مردم توقع داشت که به ارزشها و اخلاق پایبند باشند. واقعیت این است که بر اساس چارچوب آسیب شناسی افراد بدون توجه به رابطه برد- برد سعی دارند همیشه دیگری را فریب دهند و با تکیه بر منافع خود فعالیت کنند. البته این به معنای بیاخلاقی تمام انسانها نیست بلکه کماکان انسانهای اخلاق مدار در جامعه وجود دارند که سعی دارند با فشار بر خود به ارزشها عمل کنند. راهکار و چارهای جز این وجود ندارد که حاکمیت با اصلاح روشهای حکومت داری از وضعیت موجود به وضعیت بهتری حرکت کند.»
انتهای پیام