50 سال فقط نفت فروختیم، همین!
- شناسه: 7393
- یکشنبه 14 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۷ | سیاسی
آفتاب یزد در گفتگویی تحلیلی با وحید شقاقی شهری استاد اقتصاد دانشگاه، چالشهای پیش روی اقتصاد ایران را بررسی میکند
تمام نگرانیام این است شکاف تمدنی ما تشدید شود
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: بر حسب اتفاق، گفت و شنود آفتابیزد با وحید شقاقی شهری 14 اسفند منتشر میشود روزی که یک نام را با خود یدک میکشد؛ « دکتر محمد مصدق » و جملهای معروف از او به ذهن میآید:«ای لعنت به این نفت!»
رئیسی در بوشهر و قالیباف در تهران از «اقتصاد» میگویند اما با در کنار هم قرار دادنِ گفتههای رؤسای قوه ی مجریه و مقننه در مییابیم؛ یا درک درستی از بخش خصوصی وجود ندارد یا در این فهم دچار تضاد و تناقض شده ایم. رئیسی میگوید:« دولت رقیبِ بخش خصوصی نیست» و قالیباف با صدای بلند و جملهای شفاف میگوید:« بیشتر از 80 درصدِ اقتصاد ما دولتی است.» حال اگر این دو جمله را در هم ادغام کنیم درخواهیم یافت؛ دولت در حالی خود را رقیبِ بخش خصوصی نمیداند که سهمِ بخش خصوصی از اقتصاد چیزی حدود 20 درصد است که به خودی خود، رقابت بخش خصوصی با دولت و اقتصاد به شدت دولتی شده را بیمعنا میکند چیزی مترادف با کشتی گرفتن یک سبک وزن با یک فوق سنگین وزن. در این باره با «وحید شقاقی شهری» که به گفتگو مینشینیم تازه درمییابیم عمق فاجعه، فجیعتر از این حرفها است این استاد اقتصاد که با نگاهی به یک چشم انداز 20، 30 ساله، چالشهای پیشروی اقتصادِ به شدت دولتی و متکی به نفتِ ایران را بررسی میکند چندین بار از عبارت:«نگرانم!» و «بسیار نگرانم!» استفاده میکند. او به این نگرانم یک حقیقت را نیز اضافه میکند:« اگر دیر بجنبیم شکاف تمدنی با کشورهای منطقه عمیق و عمیقتر خواهد شد و ابرچالشها شدت گرفته و ابرچالشهای نوظهور دیگری هم اضافه خواهد شد.»
آن چه در پی میآید بخشهایی از نگرانیهای یک استاد اقتصاد دانشگاه در گفتگو با آفتاب یزد است:
> اقتصاد ایران؛ اقتصادی دولت محور با اتکای به نفت
وحید شقاقی شهری به آفتاب یزد میگوید: «محوریت اقتصاد ایران در پنجاه سال اخیر یک اقتصاد دولت محور با اتکای به نفت بوده است. در این مدت بیش از «یک و نیم تریلیون دلار» نفت فروختیم و حدود «2 تریلیون دلار» انرژی هم در داخل ایران مصرف کرده ایم. 50 سال اتکای اقتصاد ایران به نفت، یک نظام شبه مدرن دولتی را ایجاد کرد که دعوای اصلی بین دولتها و مقامات سیاسی بر سر نحوه توزیع رانت نفت بوده است. چون نفت درآمد سرشاری نصیب کشور کرد و ما هم تجربه استفاده از این منابع سرشار درآمدی را نداشتیم و مبتنی بر این نفت و درآمدهای آن یک نظام شبه مدرن دولتی از دهه 50 پایه ریزی شد و ادبیات اقتصاد دولتی وارد مباحث کشور شد و علی رغم تمام بیانات و سیاستهای کلان کشور در اهمیت دادن به بخش خصوصی در 50 سال اخیر یک بخش خصوصی بسیار حداقلی را داشتیم که در تحولات اقتصاد ایران نقش و سهم و جایگاهی نداشت این تصویر 50 سال اقتصاد ایران است که ماحصل اتکای تمام و کمال به درآمدهای سرشار نفتی خود را در ضعف نظام
بهره وری اقتصاد ایران، ضعف در سیاست گذاریهای اقتصادی و خروج سرمایه از اقتصاد ایران و در تشدید فساد و رانت و قانون گریزی نشان داده است.»
> نفت باعث شد بخش خصوصی له شود!
این استاد دانشگاه در ادامه اظهار میدارد: «تقریبا نفت موجب شد که عملا نظام کشور مبتنی بر بخش خصوصی و تحولات صنعتی شکل نگیرد و فاصله ما به تدریج با رقبا بیشتر شد بالاخص در دهه90 که کشور ما درگیر تحریم شد. در حال حاضر اقتصاد ترکیه
دو و نیم برابر اقتصاد ایران است و اقتصاد عربستان فاصله معنا داری با اقتصاد ایران پیدا کرده است و نسبت تولید ناخالص ملی به قدرت
برابری خرید در سال 2020 میلادی نشان میدهد که تولید ترکیه اکنون بالغ بر 2600 میلیارد دلار است تولید ناخالص ملی عربستان 1800 میلیارد دلار است در حالی که نسبت تولید ناخالص ملی ایران به قدرت برابری خرید 1200 میلیارد دلار است. این زمانی برای ما غم انگیز است که حدود 12، 13 سال پیش ما توانسته بودیم فاصله مان را با ترکیه و عربستان بسیار کاهش دهیم در حالی که در طول 10، 12 سال اخیر هم به واسطه تحریمها هم به واسطه ضعف سیاستهای اقتصادی این شکاف تولید هم تشدید شد و ماحصل این پنجاه سال اتکای اقتصاد ایران به نفت و منابع طبیعی موجب شد که ما عملا با پالسهای عدیدهای مواجه باشیم و نفت موجب شد که اصلاحات ساختاری را به تعویق بیاندازیم و بعد از گذشت 50سال با چالشهایی مثل ابرچالش آب، محیط زیست، صندوقهای بازنشستگی و فرسودگی زیرساختها و ناترازیهایی که در حوزههای مختلف اقتصادی، کشور را به محاصره خود درآورده مثل ناترازی بانکها، ناترازی بودجه مثل ناترازی ارزی و...»
وی تأکید میکند: « متاسفانه نفت تمام زیرساختها و نهادهای اقتصادی سیاسی و اجتماعی ما را به هم ریخت و موجب شد که این حلقه مفقوده عقلانیت و خردورزی در اقتصاد ایران کاملا بروز پیدا کند و اکنون رد و نشان آن را در تصمیماتی میبینیم که در دهههای گذشته گرفته شد و آن عقلانیت حاکم نبود این نماد عدم عقلانیت در سیاست گذاریهای اقتصادی یا در اداره اقتصاد کشور تقریبا در طی 50 سال اخیر کاملا مشهوده بوده و جای خالی این عقلانیت را درآمدهای سرشار نفتی پر کرد. در دهه نود مشاهده کردیم با تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی این ابرچالشهای اقتصاد ایران خود را نشان داد و تشدید شد. اکنون وارد دهه جدیدی داریم میشویم و با سرعت تحولاتی که در دنیا آغاز شده یک نظام ثروت جدید رونمایی شده و تمام نگرانیام این است شکاف تمدنی ما تشدید شود.»
> جهان به سوی موج چهار علم اقتصاد در حرکت است
و ما هنوز در لبه ی موج دوم گیر افتاده ایم!
این استاد اقتصاد دانشگاه در ادامه ی واکاوی چالشهای اقتصادی در ایران به آفتاب یزد میگوید: « نظام ثروت جدیدی که دیگر بر مبنای صنعت نیست و اسم آن نظام ثروت آینده مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان است. چون هنوز در موج دوم ماندهایم و در پارادایم موج دوم نتوانستیم تحولی ایجاد کنیم نگرانم در دهه پیش رو این شکاف تمدنی عمیق و عمیقتر شود و هر چقدر عمیقتر شود یاس و ناامیدی و فاصله اقتصادی با رقبا بیشتر خواهد شد. نظام ثروت آینده با 5محور کلان دارد خود را نشان میدهد. بحث اقتصاد مجازی و تمدن مجازی، اقتصاد مبتنی بر هوشمندسازی یا هوشمندسازی اقتصاد، اقتصاد زیست پایه، ثروت ناملموس و ایجاد و توسعه آن و حرکت به سمت موج چهارم علم و سرمایه داری خردورز. این 5 تحول بنیادین در دهه پیش رو است. این نظام ثروت آینده موجب خواهد شد
کشورها فاصله خود را با کشورهای منابع محور و کالا محور بیشتر کنند. مصداق آن را در اندونزی، هند، تایوان، لهستان، آمریکا و چین میتوانیم ببینیم که به سرعت خود را وارد نظام ثروت آینده کردهاند و در ذیل هوش مصنوعی و هوشمندسازی اقتصاد در ذیل تمدن و اقتصاد مجازی در ذیل اقتصاد زیست پایه و موج چهارم علم و سرمایهداری خردورز یک دگرگونیهای عظیمی دارد اتفاق میافتد که عنوان آن را ثروت انقلابی میگذارم. لذا کشورهایی که منابع محور بودند یا صنایع پایین دست محور بودند یعنی با تکنولوژی پایین تقریبا از گردونه جهانی حذف خواهند شد.»
> نگرانم!
وقتی یک استاد اقتصاد دانشگاه میگوید:«نگرانم» لابد چشماندازی 20، 30 ساله او را نگران کرده است، نگاه او به حال و چند سالِ آینده نیست. وحید شقاقی شهری نگرانی خود را این گونه تشریح میکند: « نگرانم چون کشور در این 50 سال حتی به موج دوم صنعت هم وارد نشد و عمدتا در لبه موج دوم یعنی مبتنی بر منابع خام و انرژی و نفت حرکت کرد. اکنون با ظهور موج سوم شکاف عمیق بین ما و رقبا ایجاد میشود. اماراتیها دو سال پیش وزارتی را ایجاد کردند به نام وزارت هوش مصنوعی، عربستان در حوزه اقتصاد زیست پایه به سرعت دارد پیش میرود و سرمایهگذاریهای عظیمی را برای حرکت به سمت اقتصاد زیست پایه انجام داده است. آمریکا، چین و تایوان در حوزه هوشمندسازی اقتصاد و تراشهها یک رقابت تنگاتنگی را آغاز کردهاند و لهستان، اندونزی و هند در حوزه فناوریهای نوین و در حوزه تراشهها و موج چهارم علم جهش عمیقی داشتند. حتی عربستان در این چشم انداز 2030 محور خود را بر اقتصاد زیست پایه مبتنی بر فناوریهای نوین و تکنولوژیهای جدید گذاشته است و بخش عمدهای از درآمد سرشار خود از نفت را روانه حوزههای علم و فناوری کرده است. اقتصاد مجازی هم با سرعت دارد پیش میرود و بحث جهانهای موازی دنیای نخست دارد شکل میگیرد و هر کدام از این جهانها اقتصاد خاص خود را دارد. در آیندهای نزدیک جهانهای موازی مدام ایجاد خواهد شد. کنار متاورس که جهان موازی معاصر ما است بشر جهان موازی خواهد ساخت از قرون گذشته تا قرنهای آینده و ممکن است انسانی در 6 جهان، همزمان زندگی کند که هر کدام اقتصاد خاص خود را دارد. نظام ثروت دگرگون شدهای جهان را فراگرفته و پارادایم جدیدی در دنیا دارد حاکم میشود. ولی کشور ما همچنان در موج دوم گرفتار است و در این موج هم در سطح نازل آن قرار گرفتیم.»
> بخشی خصوصی نحیفی داریم!
این تحلیلگر مسائل اقتصادی میافزاید: «در دهه کنونی یعنی تا 2030 و همین طور 2040 جهان دگرگونیهای عظیمی را خواهد دید
و هرچقدر کشورها دیر به این نظام ثروت بپیوندند عقب ماندهتر و با گرفتاریهای بیشتری پیش خواهند رفت. تکیه بر نفت در 50سال گذشته موجب شد نتوانیم در موج دوم موفق باشیم و بدتر از آن اجازه نداد اندیشه و نگرش ایرانیها هم نسبت به آینده اقتصاد متحول شود و بخش خصوصی نحیفی را ایجاد کردیم که آن هم به نحوی وابسته به دولت است و فضای تنفس کافی نداشت لذا نتوانست در تحولات اقتصاد جهانی و در زنجیره اندیشه، تولید و اقتصاد جهانی ورود کند. اکنون که بشر دارد وارد نظام جدید ثروت آینده میشود این شکاف خود را دارد نشان میدهد. اگر ما میخواهیم در صحنه اقتصاد منطقهای حضور داشته باشیم حتما نیازمند تغییر نگرش آن هم به سرعت هستیم چون الان با کشورهای منطقه هم فاصله داریم از منظر قاپیدن و به تنگ آوردن فرصتها و تاخر در درک پارادایم جدید.»
> دیر بجنبیم دچار شکاف تمدنی خواهیم شد
وحید شقاقی شهری در پایان اظهار میدارد: « بشر وارد دنیای جدیدی خواهد شد که این تاریخ بشر و تحولات تاریخی و مفهوم انسان را دگرگون خواهد کرد و شرکتهای فراملیتی به شرکتهای ذرهای تبدیل خواهند شد و مفهوم جهانی شدن ذرهای شکل خواهد گرفت که نیازمند درک این مسئله و جبران عقب ماندگیها است. اگر دیر بجنبیم شکاف تمدنی با کشورهای منطقه عمیق و عمیقتر خواهد شد و ابرچالشها شدت گرفته و ابرچالشهای نوظهور دیگری هم اضافه خواهد شد. پس برای اینکه از این فرصتها استفاده کنیم و تهدیدها را کاهش داده و جبران عقب ماندگیها را کنیم باید درک درستی از تحولات پیش رو و آسیب شناسی درستی از 50سال گذشته اقتصاد ایران داشته باشیم. با فرمان 50 سال گذشته گرفتاریها هر روز بیشتر خواهد شد. نیاز به تغییر مسیر داریم آن هم به سرعت چون الان هم دیر است. جهان از 20، 30 سال پیش، وارد تمرین این تحولات شده است.»
انتهای پیام