سفر گروسی به تهران؛ مهم و معنادار!
- شناسه: 7302
- شنبه 13 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۷ | سیاسی
آفتاب یزد در گفتگو با علی بیگدلی، استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه، سفر گروسی به تهران و گزارههای احتمالی را بررسی میکند
آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک استاد دانشگاه در گفتگویی تحلیلی با آفتاب یزد ضمن مهم و حیاتی دانستن سفر رافائل گروسی به تهران با این تأکید که در این سفر، گروسی قرار است با مقامات عالی رتبه نظام دیدار و گفتگو داشته باشد اظهار میدارد: «فارغ از مباحثی که همواره مطرح است به نظر میرسد آمدن مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران در این مقطع زمانی، به خودی خود حاوی پیامهای مهمی است که نه فقط جمهوری اسلامی که تمامی طرفهای حاضر در مذاکرات هستهای باید حساسیتهای آن را درک کنند و برای رسیدن به یک توافق اولیه برای شروعِ تلاشها در راستای رسیدن به توافقی بلند مدت و با ثبات از هیچ کوششی فروگذار نباشند.»
علی بیگدلی، استاد تاریخ و روابط بینالملل میافزاید: «اتفاقات و تحولاتی در سطح منطقه و جهان در حال شکلگیری است که نشان میدهد برای پایان دادن به دههها تنش و اختلاف دیدگاه، ایستادن بر مواضع همیشگی و لجبازیهای سیاسی بیثمر به جز آن که فضا را آلوده و مسموم کند و جهان را درگیر معضلی دیگر در کنار بحران اوکراین کند هیچ فایدهی دیگری ندارد!»
این استاد دانشگاه، با خیلی، خیلی، خیلی مهم خواندن اصلِ این سفر منهای مذاکرات و نتیجه گیریها ابراز میکند: «به نظر میرسد غرب منتظر پیامی است که گروسی از تهران با خود به غرب میبرد پیامی که در تعیینکنندگی آن هیچ تردیدی وجود ندارد.»
> یک دست شدگی قدرت در فضای بینالملل حُسن است نه نقص!
این تحلیلگر مسائل بینالملل در واکنش به این پرسش که در بارهی «یک دست شدگی قدرت» در فضای داخلی و بینالمللی، دیدگاهها و نظرات متضاد وجود دارد و فارغ از انتقاداتی که در فضای داخلی کشور نسبت به این موضوع میشود در فضای بینالملل نیز دو نظریهی کاملاً متضاد وجود دارد؛ برخی یکدست شدگی قدرت را به معنای از دست دادن قدرت بازیگری میدانند و اما دستهای دیگر آن را میپسندند و میگویند این گونه حداقل طرفهای درگیر با مسئلهی ایران تکلیف خود را بهتر خواهند فهمید به آفتاب یزد گفت:
«شاید در ظاهر خیلیها یک دست شدگی قدرت را نپسندند البته توضیحی که من میدهم و پاسخی که مناسب این پرسش میدانم ارتباطی به حوزههای داخلی ندارد اما من جزو آن دستهای هستم که میگویم؛ حداقل طی ۴ دههی گذشته، آن چه لطمه و آسیب بوده از چند صدایی و تکثر مراجع قدرت و تصمیمگیری دیدهایم و چه خوب است بیانکنندهی سیاستهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، دستگاه دیپلماسی کشور و ماحصل جمعبندی تمامی
دیدگاهها باشد.»
بیگدلی میافزاید: «سالها است مسئولان کشور، شورای عالی امنیت ملی، دستگاه دیپلماسی و مراجع بیشمار قدرت همچنان در این که به یک گفتمان واحد در مواجهه با نظام بینالملل تن در دهند به تفاهم و توافق نرسیده اند. حتی شده در برهههایی خیلی حساس، یک سخنرانی یا یک اظهار نظر طرف رو در روی ایران قرار گرفته را با تردید و حتی ابهام مواجه کرده که بالاخره نظر جمهوری اسلامی چیست، این که اینها میگویند یا این که فلان سخنران یا مقام مسئول گفت؟»
این استاد دانشگاه پیرامون این موضوع که آمریکا هم این گونه است که کاخ سفید تصمیمی میگیرد که کنگره با آن مخالفت میکند بیان میکند: «این به معنای تکثر مراجع قدرت نیست این یک سیستم است. در همین سیستم که کنگره ارتباط با رهبر کره شمالی را ممنوع میکند اما ترامپ نه یک بار که دوبار با «اون» دیدار
کرده است. »
وی ادامه میدهد: «بین تکثر مراجع قدرت با دخالتهایی که حاکمیت را در مواجهه با جامعه جهانی دچار چالش کند تفاوت دارد. فرانسه را ببینید به عنوان کشوری که خودش را دموکراتیکترین کشور جهان مینامد، پیش آمده مثلاً احزاب و پارلمان برای رئیس جمهور در مسائلی که ارتباط مستقیم با امنیت و منافع ملی دارد تهدید کنند یا تحت فشار قرار دهند و یا حتی اظهار نظری کنند که رئیس جمهور به مشکل بخورد؟! قطعاً چنین نمونهای پیدا
نخواهید کرد!»
> سفر گروسی به تهران، آن چه میگویند و آن چه نمیگویند!
بستههای جدید تحریمی از سوی وزارت خزانه داری آمریکا علیه جمهوری اسلامی در کنار بسیاری از اخبار و اطلاعاتی که نشان میدهد قواعد «چماق و هویج» و نیز «فشار از بالا، چانه زنی از پایین» در مناسبات تهران با غرب همچنان پایدار است.
برگزاری مانورهای نظامی متعدد در منطقه و فرامنطقه، تا دیروز مانور مشترک آمریکا و اسرائیل و حالا مانور نظامی با حضور ۵۰ کشور در گسترهای وسیع حکایت از آن دارد که طرف غربی اگرچه همواره از مسیر مذاکره تلاش میکند به اهداف خود برسد اما مذاکره آخرین گزینه است!
برخی میگویند و نیز نوشتهاند که: «اگر گروسی در این سفر جواب یا توضیح قانعکنندهای به دست نیاورد و در جلسه بعدی آژانس گزارش منفی در این باره بدهد به احتمال زیاد به زودی مکانیسم ماشه یا اسنپ بک از سوی فرانسه، انگلستان و آلمان فعال خواهد شد و طی یک پروسه دو سه ماهه همه شش قطعنامه تحریمی سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی که به واسطه برجام معلق شده بودند از نو احیا خواهند شد. احیای این قطعنامهها به صورت خودکار است و به رای شورای امنیت سازمان ملل متحد هم نیازی ندارد. در صورت احیای شش قطعنامه مذکور باید شاهد اتفاقات زیر باشیم:
- طبق قطعنامه ۱۸۰۳ از همه کشورهای جهان، اعم از این که دوست جمهوری اسلامی باشند یا دشمنش، خواسته شده که مطلقا هیچ تجارتی با ایران نداشته باشند وگرنه مجازات خواهند شد.
- طبق همین قطعنامه کشورها مجازند که همه کشتیها و هواپیماهای ایرانی را و نیز کشتیها و هواپیماهای عازم ایران را بازرسی و در صورت مشاهده اقلام تحریمی این اقلام را مصادره کنند. هواپیماها و کشتیها حتی میتوانند مصادره شوند و محاصره دریایی و هوایی هم امکانپذیر میشود.
- طبق قطعنامه۱۷۴۷ هیچ نهاد پولی بینالمللی اجازه کار با ایران را نخواهد داشت و همه بانکها، موسسات و افرادی که با برنامه موشکی و اتمی ایران کار میکنند تحریم میشوند.
- همچنین ایران کلا حق غنیسازی خود را از دست خواهد داد که میتوان انتظار داشت جمهوری اسلامی هم متقابلاً از انپیتی خارج و بازرسان آژانس را اخراج کند.
همهی اینها به خودی خود میتواند موجب تشدید تنشها و فعال شدن بند۹ قطعنامه۱۹۲۹ بشود. در این صورت جمهوری اسلامی در ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل متحد قرار خواهد گرفت و یک کمیته پانزده نفره زیر عنوان «کمیته ۱۷۳۷»، که نامش برگرفته از قطعنامه۱۷۳۷است تشکیل خواهد شد که به صورت لحظهای و مستمر روند اجرای تحریمها و تحرکات جمهوری اسلامی را نظارت و برای تصمیمگیریهای بعدی به سازمان ملل متحد گزارش
خواهد کرد.
البته همه اینها یک مبنای حقوقی و سیاسی از سوی سازمان ملل متحد ایجاد خواهد کرد که همه کشورها رسما، مطابق بند ۲۵ منشور سازمان ملل، ملزم به قبول و اجرای آن هستند. به این ترتیب جمهوری اسلامی زیر نظارت مداوم سازمان ملل متحد قرار خواهد گرفت و اگر تحریمها کارساز واقع نشود سازمان ملل متحد میتواند مجوز استفاده از زور و قوای نظامی را علیه جمهوری اسلامی
صادر کند.
> دوستانمان را از دست میدهیم؟
علی بیگدلی با اشاره به این موضوع که تحت فشار قرار دادن ایران صرفاً از راه تحریمها نیست و آمریکا و غرب و متحدان منطقهای نیز در این مسیر به کمک خواهند آمد به آفتاب یزد گفت:
«سوریه در ابتدای مسیر بازگشت به جهان عرب است، بارها گفتهام بازهم میگویم؛ در جهان عرب، عربیت حتماً مقدم بر اسلامیت است و همین مسئله اثباتکنندهی مسئلهای مهم است و آن این که در رابطه با کشورهای عربی، همیشه باید منتظر اتفاقات سرگیجهآور باشیم.»
این استاد دانشگاه میافزاید: «آمریکا روی یمن هم فشار آورده، یمنیها هم شاید دیگر با ما کاری نداشته باشند کما این که میبینیم نفوذ ما در عراق حداقل در مقایسه با یک دههی گذشته قطعا در شیبِ نزولی قرار گرفته است.»
علی بیگدلی در مسئلهی عراق و سوریه معتقد است: «بارها متذکر شدهام که در روابط سوریه و عراق اگر تنها به مباحث امنیتی و نظامی اکتفا کنیم و وارد مسائل ژئوپلیتیک و استراتژیک نشویم قطعاً کارکردهای مقطعی خواهیم داشت ضمن آن که در کنار این مباحث نباید از ارتباطات بسیار مهم اقتصادی غافل بود.»
> درک درستی از فضای فعلی نظام بینالملل نداریم!
این تحلیلگر مسائل بینالملل در بخش دیگری از گفتگوی خود با آفتاب یزد، با اشاره به ایجاد تغییرات وسیع در نظام بینالملل که علی الحساب از به هم ریختگی و بینظمی رنج میبرد خاطرنشان میسازد: «دائماً از سیاست گرایش به شرق (چین و روسیه) میگوییم اما متوجه نیستیم شرق مورد نظر ما (چین و روسیه)، با چنگ و دندان از رابطهی خود با غرب (اروپا و آمریکا) مراقبت میکند و این یعنی؛ در جهان چند قطبی نمیتوان از یک سو برید و به دامان سوی دیگر پناه برد، برعکس، دیپلماسی عملگرا یعنی؛ ارتباط متوازن با همهی بازیگران قدرت چه منطقهای و چه بینالمللی و جهانی!»
این استاد دانشگاه در بخش پایانی این گفتگو ضمن مهم و خیلی مهم دانستن سفر گروسی و پیامی که از این سفر به غرب و آمریکا مخابره میشود خاطرنشان میکند: «در شرایط خوبی به سر نمیبریم و این در شرایط خوبی نبودن، نگاه امیدوارانه در اوج فشارها است وگرنه میتوان به وضوح گفت در شرایط اصلا خوبی نیستیم پس انتظار میرود حاکمیت با درک درستی از وضعیت جهانی و نیز وضعیت ایران در منطقه و جهان و اتفاقاتی که ممکن است از فردای خروج گروسی از تهران رخ دهد با عقلانیت و خویشتنداری به دور از شعار زدگی و لجبازی، تصمیماتی بگیرند که وضعیت از آن چه فعلاً میبینیم بدتر نشود.»
علی بیگدلی معتقد است: «اگرچه گزینهی اقدام نظامی همیشه روی میز بوده است اما مانورهای برگزار شده یا در شُرُف برگزاری به ما میگوید، گزینهی نظامی نیز از گزارههایی است که با آن کنار آمده و مشکلی ندارند.»
وی تأکید میکند: «با شدت، مخالفت خود را با هر نوع جنگی علیه هر کشوری اعلام میکنم اما، دیپلماسی و مذاکره اگر نتواند مشکلی را حل کند لابد انگیزه برای اقدام نظامی با یک همگرایی و ائتلاف بینالمللی ایجاد خواهد شد خصوصاً که این روزها در مسائل داخلی نیز با چالش و تنشهایی مواجه هستیم که تصویر خوبی از ایران به جهان مخابره نمیشود همین مسئله یعنی مباحث داخلی به شدت روی سیاست خارجی و نگاه جهان به جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشته البته تأثیری از جنس منفی و سیاه!»
انتهای پیام