راز بقای من چیست؟
- شناسه: 6935
- دوشنبه 8 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۸ | فرهنگی
امیر حسین ذاکری - یک نماینده مجلس اخیرا سخنانی گفتند که خبرچین آن را عینا بدون کوچکترین ملاحظاتی و دخل و تصرفی! خدمت خوانندگان خود ارائه میکند: حال، وقت گروکشی یا تقصیر را گردن دیگری انداختن نیست. همه مقصرند. کی مقصر نیست؟
برای دلخوشی هم شده برخی دولتمردان کاری نکردند که اوضاع را چنان بهبود بخشند تا مردم قربون صدقه دولتمردان بروند!
اکنون برای بهبود اوضاع اقتصاد، همه باید وارد گود شوند. این بازار اقتصاد گود زورخانه است پهلوان میطلبد. آقای وزیر اقتصاد یا صمت یا رئیس خوشتیپ بانک مرکزی پهلوان اند؟!
هر فردی در راس اموری هست باید وعدهها را محقق کند. اگر نتوانست حداقل، با شهامت بگوید: «نتوانستم» به قول طنز نویسان خبرچین بگوید: «اصلا اینکاره نیستم، گود بای» یا دستکم شفافسازی کند چرا میخواست کاری کند اما نتوانست؟ ما که نفهمیدیم این راز «میخواستم کاری کنم اما نشد» چیست؟
شرایط معیشتی مردم روز به روز بدتر میشود. چرا حل مسائل مردم هم یک راز شده؟ چنانکه چندی پیش در روزنامه آفتاب یزد در ستون خبرچین نوشته بود:
«خرج و برج بنده نیست اصلا تراز
حل مشکل گشته خیلی رمز و راز»
انصافا حق دارد دخل و خرج او و بسیاری از مردم نمیخواند. بسیاری از مردم میگویند:
سال به سال این چند سال هر سال میگیم دریغ از پارسال. حتی حسرت زمان دولتهای قبل را میخورند. اما باور کنید اگر سال ۱۴۰۲ اوضاع سختتر شود یعنی وارد بهار و تابستان سختتر از «زمستان سخت» هم بشویم حتما این مردم قربون صدقه احمدینژاد یا روحانی میروند!
میدانم قبل از دولت فعلی هم اوضاع گل و بلبلی نبود! میدانم در دولت قبل هم گشایشهای وعده داده شده انجام نگرفت. در آفتاب یزد در ستون خبرچین هم نوشته بود گشایشها انجام نشد فقط گشایش در لباس ما ایجاد شد. چون آنقدر از سوءتغذیه لاغر شدیم که لباسهایمان گشاد شدند. آقایان! این طنزها از سر شکم سیری نیست. چیزی جز بیان درد با زبان شیرین نیست!
چندی پیش یک طنز تلخ دیگر در خبرچین خواندم، نوشته بود: «من ماندم با این اوضاع مالی چه کنم؟ به سبب سوءتغذیه بقایم در خطر است. راز بقای من چیست»؟
مسئولین پاسخ دهند راز بقای این بدبخت چیست؟ فقط نگویید اشکنه بخورید؟ توصیههای جدید یا منوی غذایی جدیدتر ارائه کنید!
انتهای پیام