نگاهی دوباره به گزارشهایی که زمستان ۱۴۰۰ با موضوع اوکراین منتشر کردیم
- شناسه: 6651
- پنج شنبه 4 اسفند 1402
- انتشار در صفحه ۷ | سیاسی
آفتاب یزد - رضا بردستانی: طی ماههای دی، بهمن و اسفند ۱۴۰۰، در برههای که حمله وعدم حملهی روسیه به اوکراین، موضوع روز سیاست بین الملل بود، آفتاب یزد در مجموع ۱۳ گزارش، تحلیل و مصاحبه با همین موضوع منتشر کرد که در آستانهی یکساله شدن بحران اوکراین، مروری گذرا به آن چه گذشت خواهیم داشت.
> اوکراین؛ بازیِ سرزنش یا بازیِ سرنوشت؟
پوتینیسم - ترامپیسم به پایان راه رسیده است!
زمستان ۱۴۰۰ در یادداشتی با عنوان: «اوکراین؛ بازی سرزنش
یا بازی سرنوشت» نوشتیم: بحران اوکراین بیش و پیش از آن که «بازی سرنوشت» باشد، «بازیِ سرزنش» است برای قدرتها و سیاستمدارانی که روی جنازهی اوکراینیها ایستاده و منتظر سقوط پوتین هستند انتظاری که؛ هرچه طولانیتر شود اوکراین از یک سرزمین قابل سکونت به گورستانی سرد و تاریک مبدل خواهد شد!
در این یادداشت نگاهی نیز داشتیم به نقل قولهایی از «فوکویاما»؛ که پس از یک سال از آن روزگاران شاید بتوان قضاوت بهتری به آنچه این نظریهپرداز سرشناس گفته بود، داشته باشیم: «فرانسیس فوکویاما» فیلسوف آمریکایی، متخصص اقتصاد سیاسی، رئیس گروه توسعهی اقتصادی بینالمللی مدرسه مطالعات پیشرفته بینالمللی پال ایچ. نیتس دانشگاه جانز هاپکینز و نویسندهی کتاب «پایان تاریخ و آخرین انسان» که به خاطر نظریهپردازی «پایان تاریخ» مشهور است، به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه هشدار داد: «ممکن است پایان کار سریع باشد، هم برای ارتش او و هم برای حاکمیت او بر این کشور که بیش از دو دهه شده است.» او در مطلبی برای «وبسایت امریکن پرپس» آورده است: «فروپاشی موقعیت آنها میتواند ناگهانی و فاجعهبار باشد، نه اینکه به آرامی از طریق یک جنگ فرسایشی اتفاق بیفتد. ارتش مستقر در میدان به جایی
خواهد رسید که نه میتوان آن را تامین کرد و نه میتوان آن را خارج کرد
و روحیه سربازان دود میشود. این حداقل در شمال اوکراین صادق است. روسها در جنوب بهتر عمل میکنند، اما در صورت فروپاشی شمال، حفظ این موقعیتها دشوار خواهد بود.»
> چرا باید روسیه از اوکراین شکست بخورد؟!
زمستان ۱۴۰۰ در یادداشتی با عنوان: «چرا باید روسیه از اوکراین شکست بخورد» نوشتیم: «وقتی اساسِ یک کار اشتباه باشد هیچ نتیجهی درستی از آن کار به دست نخواهد آمد، این یک اصلِ پذیرفته شده است پس؛ اگر بپذیریم اصلِ حملهی روسیه به اوکراین با هر دلیل و بهانه و استدلالی، اشتباه بوده است پس باید بپذیریم که پوتین از ثانیهای که دستور حمله را صادر کرد بازی را به آمریکای بایدن و اروپای همراه با کاخ سفید واگذار کرد.»
در این یادداشت با اشاره به گزارشی که «فارین افرز» منتشر کرده بود و به «روزِ بعدِ جنگ» پرداخته، حملهی آمریکا به عراق را شاهد گرفته بود نوشتیم: «وقتی میگوییم این جنگ برندهای ندارد به این معنا نیز میتواند باشد که لزوماً بازندهای نیز نمیتواند وجود داشته باشد اما به عقیدهی نویسندگان فارین افرز: «بعید است پوتین در جنگ اوکراین در میدان نبرد شکست بخورد.» آنها در ادامه مینویسند: «اما زمانی که جنگ به پایان میرسد و این سوال پیش میآید که حالا چه؟ عواقب ناخواسته و دست کم گرفته شده این جنگِ بیمعنی برای روسیه دشوار خواهد بود.» این نویسندگان به روز بعدِ جنگ اشاره دارند و برای شاهدِ مثال، حملهی ایالات متحده به عراق را عنوان میکنند موضوعی که بسیار درست است، اگر آمریکا مدعی است که در حمله به عراق موفق بوده است لابد پوتین هم میتواند ادعا کند در حمله به اوکراین هم به تمامی اهداف خود رسیده است و هم پیروز این جنگ ناخواسته و بیثمر شده است. »
> طولانی شدن بحران اوکراین به ضرر پوتین و روسیه است
پوتین را برندهی تاکتیکی و بازندهی استراتژیکی میدانم
زمستان ۱۴۰۰ در گفت و گو با «محسن جلیلوند» از احتمال طولانی شدنِ بحران اوکراین پرسیدیم و او به این نکات اشاره کرد:
- آمریکا با رندی، تمام هزینهی نپذیرفتن اوکراین در ناتو را به پای مسکو و ولادیمیر پوتین نوشت!
- محسن جلیلوند کارشناس مسائل سیاسی در گفت و گوی خود با آفتاب یزد و در واکنش به «مهمترین پشت پردههای بحران اوکراین» میگوید: «اینکه از دید چه کشوری نگاه کنیم قضیه متفاوت است. پوتین بعد از موفقیتی که در چچن در دهه ۹۰ پیدا کرد احساس میکند باید نئوتزاریسم روسی را احیا کند چون معتقد است بهترین دفاع، حمله است و بنابراین باید جلو غربیها بایستد. بد نیست اشارهای کنیم به گفتهای از برژینسکی که در منطقهای زندگی میکرد که روسها گرفتند و سهم روسها شد. از او وقتی در مورد فروپاشی اتحاد شوروی پرسیدند جواب داد: همین روسیه هم زیادی بزرگ است. این نشان میدهد در جهتِ مخالف دیدگاه نئوتزاریسمِ روسی که پوتین سردمدارِ آن است نظریهای دیگر وجود دارد که بهدنبالِ «فروپاشیِ مجدد» روسیه است و تقسیم مجدد روسیه با ۱۷میلیون کیلومتر مربع وسعت! »
- محسن جلیلوند با تأیید آغاز فروپاشی دوم روسیه به جملهای از «کسینجر» استناد میکند که گفته بود: «تزارها آنقدر از آسیا و اروپا خوردند تا بالا آوردند.» این کارشناس مسائل سیاسی معتقد است پوتین هم میداند فروپاشی دوم کلید خورده اما شاید چند دهه به طول انجامد کما این که بین آغاز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی در عالم واقع پنجاه سال زمان طی شد!
- این استاد دانشگاه در بخش پایانی این مصاحبه با دست گذاشتن روی این مسئله که طولانی شدنِ بحران اوکراین به نفع هیچ کس و بیشتر به نفع روسیه و پوتین نیست اظهار میدارد: آن همه نیروی نظامی که برده هزینه سنگینی برای روسیه در پی خواهد داشت. بنابراین دنبال مدل آلمانی جنگ برق آسا است. آنچه که اکنون از اوکراین دفاع میکند خود اوکراین نیست اجماع جهانی است. پس باید بگوییم تا در یادها بماند که ادامهی غائلهی اوکراین قطعاً به ضرر روسها است!
> آن چه از اوکراین باقی میماند نه به کار مسکو میآید نه به کار اتحادیه اروپا و ناتو
مردم اوکراین؛ بازندهی جنگ زرگریِ ناتو و روسیه
زمستان ۱۴۰۰ با موضوع اوکراین و پیامدهای حملهی روسیه به اوکراین نوشتیم:
«هر کشور و ملتی که یک روز جنگ را تجربه کرده باشد قطعاً خواهان جنگ در هیچ نقطه از این کرهی خاکی نیست اما بعد چند دهه جنگ و ویرانگری در خاورمیانه، بالاخره شتر جنگ زیر گوش اروپاییها خوابید تا گوشههایی از آن چه ملتهای خاورمیانه از «دودوزه» بازی غربیها کشیده و چشیده بودند خواب و آرامش را از آنها دور کند. این روزها اگرچه دستگاه رسانهای تا بن دندان مسلح غرب دارد تلاش میکند تا جنگ در اروپا را در لایههای ذهنی افکار عمومی به یک تجاوزگری ساده از سوی «ولادیمیر پوتین» تقلیل دهد و از «زلنسکی» قهرمانی در تمامی سطوح تحویل دهد اما تلخی یک واقعیت را نمیتوان نادیده انگاشت و آن شعلههای سرکش جنگ در اروپا است جایی که خود مسبب صدها جنگ و ناآرامی در خاورمیانه و دیگر جاهای جهان بوده اند. این روزها اروپاییها نیز در وضعیتی به سر میبرند که سالهای سال مردم افغانستان، عراق، سوریه، یمن، ایران و چندین و چند کشور دیگر و این یعنی اروپا یا باید در سیاستهای خصمانهی خود علیه ملتهای جهان تجدید نظر کند یا هر لحظه منتظر جنگ و درگیری در سبزترین قارهی جهان باشد! »
> چین؛ روسیه نیست - تایوان هم؛ اوکراین!
زمستان ۱۴۰۰ این بار سراغ «پیرمحمدملازهی» استاد روابط بینالملل رفتیم و او به آفتاب یزد گفت: همه از انفعال آمریکا و متحدانش در برابر حملهی روسیه به اوکراین میگویند اما کسی از احتمال یک معاملهی پشت پرده بین کاخ سفید و کرملین
بر سر سرنوشت «زلنسکی» و «کی یف» حرفی نمیزند و این یعنی معاملهای چندلایه و پیچیده شکل گرفته که نه دربارهی آن میگویند و نه دربارهی آن مینویسند!
ملازهی در گفت و گویی تحلیلی به آفتاب یزد میگوید: حملهی چین به تایوان اگرچه محال نیست و حتی محتمل نیز به نظر میرسد اما نباید فراموش کنیم که چین با حضور در بیش از صد کشور و سرمایهگذاری چند صدمیلیارد دلاری از اقصی نقاط جهان هرگز گرد جنگ نخواهد چرخید اما تایوانیها نیز با دیدن سرنوشت اوکراینیها حداقل برای چند سال آینده تلاشی برای اعلام استقلال و عصبانی کردن چینیها نخواهند کرد مسئلهای که دربارهی آمریکایی ها، انگلیسیها و دیگر متحدان ایالات متحده نیز صدق میکند. ملازهی معتقد است یورش روسیه به اوکراین زنگ خطری است که تا اطلاع ثانوی آمریکاییها در مناطق حساس و بحرانی دست از پا خطا نکنند به ویژه در حوزهی نفوذ روسیه و چین.
> مسئلهی اوکراین در تمامی ابعاد بزرگنمایی شد!
علی بیگدلی، دیگر استاد تاریخ و روابط بین الملل بود که با موضوع اوکراین با او به گفت و گو پرداختیم. بیگدلی معتقد بود: «اوکراینیها متوجه هستند که زلنسکی با تکیهی اشتباه به غرب کشورش را در معرض یک فاجعه قرار داد!»
- «پوتین منتظر یکی از رهبران قویِ اروپا است تا رو در روی او بنشیند و این تضمین را اخذ کند که ناتو کاری به اوکراین ندارد مسئلهای که اگر اتفاق نیفتد آن وقت باید شاهد یک فاجعه در ابعاد جهانی باشیم.»
- «جنگی در نگرفته که همه جانبه و سراسری باشد آن چه شاهد آن هستیم تلاش روسیه برای فشار بر غرب است تا کاری به اوکراین و تلاش برای پیوند زدن این کشور به ناتو نداشته باشد موضوعی که اگر برای مسکو مسجل نشود آن وقت باید شاهد اتفاقات تلخی باشیم.»
- «زلنسکی به پایان خط رسیده و هرگز پوتین، اوکراینِ تحت قدرتِ زلنسکی را برنخواهد تافت مضاف بر این که در بخش شرقی، جدایی دونتسک و لوهانس از نظر پوتین امری تمام شده است!»
> حملهی روسیه به اوکراین؛ شاید وقتی دیگر
«اوکراینیزه» کردن اروپا به سبک پوتین و بایدن!
زمستان ۱۴۰۰ به اوکراینیزه کردن اروپا پرداختیم و با مروری بر تاریخ، به مواردی مهم اشاره کردیم: «هر آن چه که آبخازیا و اوستیای جنوبی را از گرجستان و کریمه را از اوکراین جدا کرد در مسیر تکرار است زیرا، نمایندگان پارلمان روسیه به درخواستی رای دادند که از ولادیمیر پوتین رئیسجمهور این کشور میخواهد تا استقلال مناطق جداییطلب طرفدار روسیه در شرق اوکراین را به رسمیت بشناسد. این دو منطقه که هم اکنون به طور خودمختار در دست جداییطلبان روس اداره میشوند، هشت سال است که با ارتش اوکراین میجنگند. ویاچسلاو ولودین، رئیس مجلس دومای روسیه گفت که درخواست از رئیس جمهور روسیه در مورد لزوم به رسمیت شناختن «جمهوری خلق دونتسک» و «جمهوری خلق لوگانسک» بیدرنگ به وی ارسال خواهد شد. وی تصریح کرد که این متن در جلسه عمومی دوما به تصویب رسید تا این دو سرزمین به «دو دولت و دو کشور مستقل» تبدیل شوند. دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین در پاسخ به پرسش خبرنگاران، اطمینان داد که در حال حاضر «هیچ تصمیم رسمی» اتخاذ نشده است اما تاکید کرد که «درخواست نمایندگان منعکسکننده نظر مردم روسیه است». به رسمیت شناختن این سرزمینها به عنوان دو کشور مستقل مهر پایانی است بر روند صلح در شرق اوکراین و توافقنامههای مینسک که با میانجیگری فرانسه و آلمان امضا شده بودند. »
> کشمکش روسیه و غرب بر سر موضوع اوکراین به نفع چین خواهد بود
اوکراین به نفع پکن!؟
زمستان ۱۴۰۰ علی بیگدلی، استاد تاریخ و روابط بین الملل در گفتوگویی دیگر با آفتاب یزد گفته بود: «آمریکا و غرب در موضوع اوکراین و تایوان چارهای جز کنار آمدن با خواست روسیه و چین ندارند!»
علی بیگدلی استاد تاریخ دانشگاه و روزنامه نگار با سابقه در ادامه به یک واقعیت در سیاست و حقوق بین الملل اشاره کرده ضمن تاکید بر این نکته که: «قوانین در سیاست بین الملل حق را به چین و روسیه میدهند» میگوید: «در سیاست بین الملل قوانینی داریم مبنی بر این که، کشورهایی که در مرزهایشان احساس ناامنی کنند میتوانند دست به اقدامات نظامی بزنند بنابراین الان حرف پوتین صحبت پسندیدهای در جهت موازین حقوق بین الملل است. لذا پوتین عقب نشینی نخواهد کرد و آمریکاییها هم در شرایط بسیار بسیار سختی قرار گرفتهاند که اگر این عقب نشینی در برابر روسیه انجام شود در آینده باید منتظر حمله چین به تایوان باشند و حتی حمله چین به هنگ کنگ و حتی اجازه دخالت غربیها در دریای جنوب به چین ندهند.»
> حق با ترامپ بود؛ اوکراین مسئله اول اروپا است نه آمریکا!
زمستان ۱۴۰۰ در گزارشی دیگر به این موضوع پرداختیم که؛ اوکراین مسئلهی اصلی اروپا است یا آمریکا؟! این گزارش که بخشهایی از آن به گفت و گو با «پیرمحمدملازهی» مربوط بود یک جمعبندی کاملا منطقی نیز داشت و آن این که: «اوکراینیها به تنهایی قادر
خواهند بود به توافق بهتری با روسیه آن هم بدون دخالت غربیها دست پیدا کنند!» و در ادامه نوشتیم: «در میانهی ریاست جمهوری «ترامپ»،
نشست سالانه اعضای ناتو به صحنه جنگ لفظی بین رئیس جمهوری وقت آمریکا و صدراعظم آلمان بدل شد، چرا؟ به این دلیل که دونالد ترامپ در دیدار خود با ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو در بروکسل گفته بود: «آلمان کاملا «تحت کنترل» روسیه قرار دارد. » ترامپ که عادت داشت بسیاری از مباحث را بیپرده و غیرِ دیپلماتیک بر زبان بیاورد صراحتا گفته بود: «آلمان به نوعی در چنگ و کنترل روسیه قرار دارد.» حالا و چهار سال پس از آن روزگار، بارِ دیگر ترامپ، رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا در گفتوگو با گلن بک، مجری و مفسر شبکه دست راستی فاکس نیوز با انتقاد از رویکردهای جهانی در قبال بحران روسیه و اوکراین گفت: «این چالش یک مساله اروپایی است و ایالات متحده نباید در آن دخالت کند.» ترامپ همچنین در گفتوگوی رادیویی، با یادآوری پرونده هانتر بایدن، پسر جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا گفت: «ماجرای رشوه بورسیما (نام پرونده هانتر بایدن در اوکراین) دست جو بایدن را به شدت بسته و او را با چالشهای بسیاری در همه مراحل مواجه کرده است.» اینها حکایت از آن دارد که «معامله» بر سر «اوکراین» از هر زمان دیگری، محتملتر به نظر میرسد.
> روزگار و سرنوشت اوکراین پیش روی ما است!
زمستان ۱۴۰۰ و آن هنگام که هنوز روسیه به اوکراین حمله نکرده بود از قول «دمیترو کوله با» نوشتیم؛ «وزیر امور خارجه اوکراین، بهرغم تبلیغات گسترده غرب درباره حمله روسیه، میگوید: هرچند استقرار شمار زیادی از نیروهای ارتش روسیه در امتداد مرز اوکراین، تهدید به شمار میرود، اما این میزان نیرو برای اقدام به حمله بزرگ کافی نیست.» ولی چند هفته بعد معلوم شد روسیه به اندازهی کافی نیرو برای حمله به اوکراین آماده کرده بود!
در همین گزارش با گریزی به پرونده هستهای ایران نوشتیم: «روزهای سپری شده از آغاز دور جدیدی از مذاکرات هستهای و حواشی سفرهای مقامات عالی رتبهی ایرانی به چین و روسیه به ما گوشزد میکند سرنوشت کشورهایی نظیر اوکراین پیش روی ما است؛ کشوری که اینک به میدانی برای وزن کشی آمریکا و متحدانش و روسیه و بلندپروازیهایش تبدیل شده است. همین اندازه کافی است که مراقب باشیم در میانهی جدال ابهامها و رویاروییها با افکار عمومی، به روزگار و سرنوشت اوکراین دچار نشویم!»
> پوتین فقط با حمله به اوکراین آرام میگیرد
زمستان ۱۴۰۰ از قول «کنعانی مقدم» فعال سیاسی اصولگرا نوشتیم: «اردوغان و ترکیه از اصلیترین برندگان مناقشه اوکراین به شمار خواهند آمد!»
و در ادامه یادآور شدیم: «حمله یاعدم حملهی روسیه به اوکراین به جدالی سخت بین دو تفکر در حوزهی روابط بین الملل و کارشناس ژئوپلیتیک تبدیل شده است. عدهای معتقدند بر سر اوکراین معامله شاید اما جنگی در نخواهد گرفت و دیگرانی که میگویند حملهی روسیه به اوکراین گریز ناپذیر است. حسین کنعانی مقدم از جملهی کسانی است که نه تنها معتقد است بر سر اوکراین جنگ
خواهد شد بلکه میگوید: با شناختی که از پوتین داریم، سیاستمداری که ورزشکار و آموزش دیدهی جنگی است؛ تا به اوکراین حمله نکند آرام نخواهد گرفت (!) این تحلیلگر مسائل سیاسی میگوید: برنده اما دیگر کشورها هستند از جمله اردوغان و ترکیه که از این اوضاع نهایت بهره برداری را در جهت اهداف و منافع خود خواهند برد.» و این چنین شد!
> ایران هم میداند معامله بر سر اوکراین و تایوان محتمل است!
زمستان ۱۴۰۰ بازهم با موضوع اوکراین به سراغ علی بیگدلی، استاد تاریخ و روابط بین الملل رفتیم و نوشتیم: «از حوالی ۲۰۱۴ میلادی که روسیه شبه جزیره کریمه را تصاحب کرد تا به امروز منطقه بالکان همواره یکی از نقاط بحران در روابط آمریکا و روسیه محسوب میشده است در کنار این مسئله، شیطنتِ آمریکاییها بر سر مسئله تایوان به یک بحران در محدودهی آبهای سرزمینی چین تبدیل شده است.» علی بیگدلی معتقد است نه چین بر سر مسئله تایوان کوتاه خواهد آمد و نه روسیه بر سر مسئلهی اوکراین، در این میان آن چه مهم است تفاوتهای چین و روسیه است؛ روسها بر قدرت نظامی خود تکیه کردهاند و چینیها بر قدرت اقتصادی. این استاد دانشگاه ضمن دست گذاشتن بر فرضیهی تغییر ژئوپلیتیک جهان خاطرنشان میسازد اگر آمریکاییها نتوانند مسئلهی اوکراین را به نوعی با روسها در قالب گفت و گو حل کنند روسها این آمادگی را دارند که به شرق اروپا حمله کنند زیرا حضور ناتو در اوکراین چیزی ورای خط قرمز مقامات کرملین است!
یک سال قبل، علی بیگدلی با موضوع اوکراین و ایران و برجام و اولیانوف به آفتاب یزد گفته بود: « در مصاحبهای گفتم میدانداریای که الان آقای اولیانوف میکند میخواهد به آمریکا و اروپا نشان دهد که ما از این توانایی برخورداریم و نفوذ زیادی روی ایران داریم که میتوانیم مذاکرات را به سمتی که دلمان میخواهد پیش ببریم و میتوانیم اختلافات بین ایران و آمریکا را حل کنیم و بایدن هم اکنون به آن نیاز دارد بنابراین شما باید به ما امتیازی دهید و این یک نمایش قدرتی است که آقای اولیانوف از خود نشان داد و مقامات ما هم از این موضوع با خبر بودند و دست اولیانوف را باز گذاشته بودند که بتواند این کارها را انجام دهد که بتواند نمایش قدرتی در برابر آمریکا و اتحادیه اروپا از خود نشان دهد که اگر ما نخواهیم، ایران قدم پیش نخواهد گذاشت و اگر ما اختلافات شما با ایران را در برجام برطرف کنیم شما هم باید دستتان را از اوکراین کوتاه کنید.»
جمعه ۵ اسفند ۱۴۰۱، بحران اوکراین یکساله میشود و حال شاید بهتر بتوان آن چه در این ۳۶۵ روز بر جهان گذشته و آن چه گفته و نوشته شده را دید و منصفانهتر قضاوت کرد اما درستترین حرف همانی بود که از همان ابتدای آغاز این بحران نوشتیم: «آن چه از اوکراین باقی میماند نه به کار مسکو میآید نه به کار اتحادیه اروپا و ناتو/ مردم اوکراین اما؛ بازندهی اصلی جنگ زرگریِ ناتو و روسیه خواهند بود»!
انتهای پیام