ریشه اصلی پارادوکس رفتاری مردم ما
- شناسه: 582
- یکشنبه 4 دی 1402
- انتشار در صفحه ۱
در آستانه شروع بازیهای انتخابی برای جام حهانی۲۰۲۲ بودیم که رئیس فدراسیون فوتبال وقت آقای (تاج) (ویلموتس) رابرای هدایت تیم ملی انتخاب کرد مربی بلژیکی بعداز مدت کوتاهی به بهانههای مختلف بصورت یکطرفه قردادرافسخ و ایران را ترک نمود. این در حالی بود که تیم ملی در دو بازی پی در پی به بحرین و عراق باخته و در آستانه حذف بود جالب اینکه ایشان پیش دستی کرده و برعلیه فدراسیون فوتبال ایران به (فیفا) شکایت کرده علاوه بر کل مبلغ قرداد- جریمه -و وکلای خودرا هم مطالبه نمود که متاسفانه تماما به اضافه هزینههای وکلا هم از جیب مردم ما پرداخت شد. باید بیان داشت که این مسئله تازگی نداشته و در طول چند دهه گذشته بارها بدلیلعدم کاردانی و نالایق بودن مدیران فوتبال چنین هزینههای سنگینی به کشور تحمیل شده است. بعد از این ماجرا هیاهو و سروصدای زیادی بپا شد که یک نمونه آن قاضیزاده هاشمی نماینده حقوقی مجلس بود. وی در چندین نوبت دقایق زیادی از وقت ملیونها نفر بیننده را گرفته و با آب و تاب و شور و حرارت هرچه تمامتر به محکوم نمودن رئیس فدراسیون فوتبال پرداخته واعلام میکرد که وی بخاطر اشتباه فاحشی که در بستن قرداد با ویلموتس مرتکب و باعث بر باد رفتن دهها میلیارد تومان از بیت المال گردیده لذا طبق قانون وخواست مردم تمامی هزینهها باید از داراییهای شخصیشان پرداخت گردد. که البته این حرفها در نوع خودش بسیار جالب بود که مانند همه ادعاهای دیگران فقط در حد حرف ماند. در همین کش و قوس بود که تاج با بیان اینکه ناراحتی قلبی داشته و قادر به ادامه کار در فوتبال نیست استعفا داد. از اینرو بعد از مدتی سکان فدراسیون فوتبال که با حرف و حدیثهای زیادی همراه بود به عزیزی خادم سپرده شد که او هم چندی بعد برکنار شد: بهر حال در دوران او بود که (اسکوچیچ) یکی از مربیان لیگ برتر ایران به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد. ولی دیدیم که این مربی کروات بصورت معجزهآسا نه تنها تیم ملی را از سقوط رهانید بلکه با کمترین هزینه و سریعترین زمان آن را به عنوان تیم اول گروه به جام جهانی رساند... عجیب اینجاست که طبق عرف و عقل و همچنین مرام جوانمردی که ایرانیان در طول تاریخ به داشتن آن مشهور و زبانزد خاص و عام بودهاند باید از این مربی معقول بیادعا و بیتوقع قدردانی میگردید ولی میبینیم نه تنها اینگونه نشد بلکه باکمال تعجب آقای تاج قبل از اینکه مجددا کاندیدای ریاست فوتبال شود با جمعی از بازیکنان تیم ملی و همچنین کیروش یار دیرینه خود مذاکره کرده بود که اسکوچیچ را برکنار کرده و کیروش را جایگزین وی کند. با کمال تعجب دیدیم اینگونه هم شد آقای تاج دوباره رئیس فدراسیون فوتبال گردید اسکوچیچ قانع و بیادعا برکنار و کیروش مغرور پرتوقع و پرمدعا و آزمایش پس داده با ان تز دفاعی و اتوبوسی و ضد فوتبالیش که نه تنها در دو دوره قبلی هدایت تیم ملی در جام جهانی هیچ نتیجهای نگرفته بود بلکه در مصر و کلمبیا هم کارنامه مردودی داشت را دوباره به سرمربیگری تیم ملی انتخاب کرده و رهسپار جام جهانی نمود. جالب اینجاست که دیگر از هیاهو و سرو صداهای قبلی امثال قاضی زادهها خبری نبوده و همه چیز طبق معمول به بوته فراموشی سپرده شد. من همان زمان طی متنی با این مضمون (در این فوتبال را باید گل گرفت) نوشتم که در یکی از روزنامههای ورزشی سراسری چاپ گردید. در آن مقاله ضمن انتقاد شدید از دستهای پشت پرده که فوتبال را اداره می کنند انتخاب دوباره تاج و برکناری اسکوچیچ را برخلاف اخلاق ورزشی دانسته و اعلام داشتم تا زمانی که فوتبال ما با دستهای مافیایی اداره میشود هرگز بجایی نخواهد رسید... و در نهایت نتیجه کار مجموعه تیم ملی با آن هزینههای گزاف در جام جهانی را دیدیم... به واقع نه تنها فوتبال را باختیم بلکه درس اخلاق - آیین جوانمردی و هم دردی با مردم را هم باختیم که این باخت بسیار سنگین از باخت بازی فوتبا ل بود - و اما با گذری کوتاه از بازیهای اراِئه شده از تیم ملی میبینیم که کیروش در بازی اول ایران که با انگلیس بود طبق نظر کارشناسان فوتبال تیم ما با بدترین ترکیب و ارنج در میدان حضور یافت که در نهایت با نمایش یک بازی دفاعی محض و اتوبوسی و ضد فوتبال بطوریکه کمتر از بیست درصد مالکیت توپ را در اختیارداشت و با شکست شش بر دو به کار خود در این بازی خاتمه داد؛ نتیجهای که در طول تاریخ مسابقات جهانی فوتبال هرگز سابقه نداشته است. این درحالی بود که کشورهای عربستان، کره، ژاپن و استرالیا با بازیهای زیبا و درخشان و در عین حال شجاعانهشان توانسته بودند بر قهرمانان ادوار گذشته جهان و اروپا غلبه کنند از اینرو کیروش در بازی دوم با ولز قدری شجاع شده و بازی را حجومی آغاز کرد که در آخرین دقایق وقت اضاقه به گل پیروزی بخش دست یافت. البته باید بیان داشت شکست تیم ولز که بعد از شصت و چهار سال به جام جهانی آمده بود برای تیم ما کار دشوار و غیر ممکنی نبود ولی حرکات نامتعارف بازیکنان تیم ملی با سرمربی و بعد بلند کردن و پرتاپ کردنش به هوا... انگار که جام جهانی را فتح کردهاند خود بسیار حرکت عجیب و غریبی بود که چپ و راست زدن بازیکنان تیم ملی را کامل کرد. و اما در نهایت پرونده تیم ملی و کیروش در بازی سوم و باخت در مقابل آمریکا بسته شده و مانند ادوار گذشته باز در همان دور مقدماتی حذف گردید این درحالی بود که بسیاری از کارشناسان معتقد بودند تیم فوتبال ما در این دوره در گروه خوبی قرار گرفته و شانس صعودش بالاست. ولی دیدیم که اینگونه نشد در صورتی که تیمهای ژاپن و کره و استرالیا با آنکه در گروه سختی بودند به دور بعدی صعود کردند... حال نکتهای که قابل تامل میباشد شادی و خوشحالی مردم بعد از شکست تیم ملی از آمریکا و حذف تیم ملی بود که این گونه پارادوکس رفتاری تا کنون سابقه نداشته است زیرا طبق معمول همیشه با پیروزی تیم ملی فوتبال مردم کشور ما مانند همه کشورهای دنیا به جشن و خوشحالی میپرداختند. نمونه بارز آن راهیابی تیم ملی به جام جهانی (۹۸) و یا گل پیروزی بخش بر تیم ملی آمریکا که رسانهها آن را گل قرن نامیدند... بعد از شکست تیم ایران از آمریکا در جام جهانی 2022 تا صبح خوابم نمیبرد. همیشه یک سوال بزرگ در ذهنم بود و آن اینکه چرا...چرا به اینجا رسیدهایم و بعد ادامه میدهد بیتردید پاسخ مسئولین به سوال مذکور این است که معدود افرادی که در خیابان حضور داشتند مزدور بیگانه بودند و طبق معمول با این جوابهای کلیشهای پرونده را بایگانی میکنند این چند جمله برداشتی بود که در یکی از روزنامههای ورزشی در فردای آن روز چاپ شده بود (حال باید دید که ریشه و دلیل اصلی این پارادوکس رفتاری ایجاد شده درمیان مردم چیست) باید اذعان داشت که رشتههای ورزشی بخصوص فوتبال این توان را پیدا کردهاند که موجب انسجام و اتحاد یک ملت شده و یا آن را بشکنند بنابراین ورزش یک شمشیر دولبه است هرگاه در راستای منافع و خواستههای مردم قرار گیرد میتواند باعث همدلی و هم بستگی و وحدت ملی گردد ولی اگر ابزاری در دست سودجویان فرصت طلب وکاسبان قدرت و طالبان زر و زور و تزویر باشد هر آن ممکن است برعلیه آن سوء استفاده گران بکار افتد. حال اگر به ریشهیابی جامعه شناسانه شادمانی تعدادی از ایرانیان پس از شکست تیم ملی از آمریکا بپردازیم به وجود بحران عمیق و مستتر در درون جامعه پی خواهیم برد زیرا در جامعه ما فوتبال فراتر از اختلافات سیاسی همیشه باعث ایجاد وحدت و همدلی مردم ایران میشد.
انتهای پیام