«برگُزین» روزنامههای ایران
- شناسه: 136
- چهارشنبه 30 آذر 1402
- انتشار در صفحه ۱۱ | فرهنگی
در این ستون ـ بیهیچ دخل و تصرفی ـ گزیدهای از مطالب روزنامههای سراسری کشور را فردای انتشار میتوانید مطالعه کنید.
کیهان:ورزش سیاسی نیست خرسها هم پرواز میکنند!
جامجهانی فوتبال در قطر به پایان رسید... در ظاهر ماجرا، تیم آرژانتین قهرمان جامجهانی شد و جام را به «بوینس آیرس» برد و تیم فرانسه نیز فینال را باخت و نایب قهرمان شد. اما در بطن قضیه، جامجهانی 2022 چندین بازنده بزرگ و چندین برنده بزرگ داشت. تیم ملی فوتبال فلسطین در مسابقات جامجهانی 2022 حضور نداشت، اما فلسطین و به عبارت دقیقتر، «آرمان فلسطین» و «آرمان آزادی قدس» یکی از برندگان بلامنازع جامجهانی فوتبال در قطر بود.
همانقدر که آرمان فلسطین، یکی از برندههای بزرگ جامجهانی قطر بود، رژیم اسرائیل از بزرگترین بازندههای این دوره از مسابقات بود. جامجهانی 2022 به عرصه اعلام انزجار عمومی از رژیم صهیونیستی و حمایت و همبستگی جهانی با ملت فلسطین تبدیل شد. اخیرا یکی از کاریکاتوریستهای اسرائیلی با انتشار طرحی گرافیکی، تاکید کرد: «جامجهانی را باختیم، بدون اینکه حتی بازی کرده باشيم.»
در همین رابطه روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارانوت» در اعتراف تلخی نوشت: «تماشاگران در جامجهانی قطر تأکید کردند که چیزی به نام اسرائیل وجود ندارد و هرچه هست فلسطین است و توافق عادیسازی روابط با کشورهای عربی نتوانست از نفرت مردم عرب نسبت به اسرائیل کم کند و این یعنی سرافکندگی و سرخوردگی بر اسرائیل سایه افکنده است.»
یکی دیگر از بازندههای بزرگ جامجهانی در قطر، فرانسه بود. فرانسه هم با شکست مقابل آرژانتین از قهرمانی و دستیابی به جام بازماند و هم با نمایش انزجار تماشاگران مسلمان، چهره استکباری و استعماری و ضدبشری و اسلامستیزانه آن مجددا آشکار شد.
علاوهبر این، پس از شکست فرانسه مقابل آرژانتین، برخی رسانهها و همچنین کارشناسان و تحلیلگران، با کنایه از تیم فرانسه با عنوان «تیم منتخب قاره آفریقا» نام بردند. همین مسئله بهانهای شد تا اقدامات جنایتکارانه فرانسه در آفریقا، یادآوری و بازخوانی شود. تیم ملی فوتبال فرانسه با حضور تنها ۴ بازیکن که اصالتا فرانسوی هستند توانست به فینال جامجهانی راه یابد. در میان بازیکنان تیم ملی فرانسه، 10 بازیکن اصالتا اهل تونس، 9 بازیکن اصالتا اهل سنگال، 8 بازیکن اصالتا اهل کامرون، 4 بازیکن اصالتا اهل غنا و 2 بازیکن نیز اصالتا اهل مراکش هستند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس اخیرا در گزارشی با عنوان «قطر آشنایی با دین اسلام را به مسافران جامجهانی ارائه کرد» به شرح اقدامات مقامات این کشور برای ترویج دین اسلام همزمان با برگزاری بازیهای جامجهانی ۲۰۲۲ در این کشور پرداخت. شروع مسابقات جامجهانی با تلاوت آیاتی از قرآن کریم، قطع صدای موسیقیهای جامجهانی در زمان نمازهای پنجگانه، توزیع قرآن کریم به صورت رایگان به علاقهمندان به دین اسلام، تشرف برخی هواداران فوتبال به دین اسلام و... برخی از مصادیق و نتایج معرفی دین مبین اسلام به هواداران فوتبال در قطر بود. جریان لیبرال سرمایهداری با بهرهگیری از امپراطوری رسانهای، همواره به دنبال آن بوده است تا با ترویج لاابالیگری، اومانیسم و انحرافات جنسی، تا حد امکان دین را و به ویژه دین اسلام را به حاشیه برده و از ترویج آن بکاهد. اما این رویکرد مخرب در جامجهانی قطر با چالش مواجه شده و نتوانست حرف خود را به کرسی بنشاند. یکی از هواداران اروپایی در قطر در مصاحبه با رسانهها گفته بود:«ممنوعیت الکل چیز بدی هم نیست، چون شادیها و هیجانها را واقعی و طبیعی میکند.»
«الی مولوسون» هوادار 18 ساله انگلیس در حاشیه جامجهانی قطر، اظهارنظری را مطرح کرد که بازتاب بسیار زیادی در رسانهها داشت. وی گفت:«به عنوان دختری که در انگلیس بزرگ شدهام، هرگز باور نمیکردم که میتوان بدون آزار جنسی بیرون رفت! در قطر 2022 به چیزی دست یافتم که هرگز فکرش را هم نمیکردم! من حتی یک تیکه خیابانی هم نشنیدم احساس امنیت باورنکردنی دارم»؛ اظهارات این دختر انگلیسی را بگذارید کنار معرکه اخیر دولتهای غربی با ژست دروغین «زن، زندگی، آزادی».
جامجهانی قطر به پایان رسید. اما وقایعی که در این تورنمنت بینالمللی رخ داد میتواند به عنوان الگو در دیگر عرصهها، بازتولید شده و مجددا تکرار شود. ملتهای مسلمان در این رویداد بزرگ ورزشی، اعتماد به نفس قابل ملاحظهای کسب کردند. بالارفتن پرچم مقاومت و تحقیر رژیم صهیونیستی و مقابله قاطعانه با انحرافات جنسی و نمایش عزتمندانه دین اسلام، میتواند باز هم تکرار شود. ماندگاری حق و نابودی باطل، یک قانون و سنت الهی است.
هم میهن:راهکاری مدنی
یکی از وجوه تمایز در موضوع سیاست داخلی ایران با جوامع توسعهیافته در مفهوم برخی رفتارها از جمله استعفا است. این تفاوت در موضوع طلاق هم هست. در اینجا دو نفر که از یکدیگر طلاق میگیرند، گویی باید به مرز دشمنی و جنگ داخلی برسند و چون نمیتوانند وضع جنگی را تحمل کنند یا ادامه دهند، بهناچار طلاق میگیرند و پس از طلاق نیز دشمنی و قهر آنان ادامه پیدا میکند. درحالیکه در جوامع پیشرفته طلاق میتواند با حسننیت و توافقی و آرامش صورت گیرد و طرفین به دلایلی که میدانند ترجیح میدهند که طلاق بگیرند تا هر دو زندگی بهتری را تجربه کنند. استعفا هم از همین نوع است. استعفا پایان زندگی سیاسی و مدیریتی نیست که برای پرهیز از آن مجبور باشید دودستی به صندلی بچسبید و هنگامی هم که مجبور به استعفا شدید، برای همیشه با سیاست قهر کنید. استعفا یک رفتار مسئولانه و مدنی است. در گفتوگوی امروز هممیهن با آقای همتی که رقیب انتخاباتی سال ۱۴۰۰ بودند، وی پیشنهاد داد مسئولانی که نمیتوانند انجام وظیفه کنند، استعفا دهند. شاید این پیشنهاد با تعبیر موجود از استعفا در ایران، امری پسندیده تلقی نشود، ولی اگر از زاویه عملی و کارکردی مدرن به آن نگاه کنیم، میتوان تعبیر تلطیفشدهای از استعفا هم داشت. همچنان که در سال ۹۸ هم پیشنهاد مشابهی به دولت پیش ارائه شده بود. چنین رفتاری در کشورهای دیگر خیلی عادی است و اگر به علتی یک مسئول یا وزیر نتواند مجموعه وظایف زیر نظر خود را پیش ببرد، استعفا میدهد تا راه برای تغییرات باز شود و این معنای چندان بدی هم ندارد. شاید از آن به بیثباتی تعبیر شود، ولی این برداشت کوتاهمدت است و بهسرعت و با تغییر و بهبود اوضاع برداشتها متفاوت خواهند شد. این استعفاها دلایل گوناگونی دارد، میتواند به دلیل شکاف درون ساختار قدرت یا شکاف با جامعه یا وجود یک برنامه خاص که با مسئولان مربوط به اجرای آن سازگاری ندارد یا حتی اتفاقات و رخدادهای مهم یا شکستهای غیرقابل انکار باشد. بنابراین بدون اینکه بخواهیم در شرایط حاضر داوری کنیم و اجرای مصداقی چنین پیشنهادی را توصیه کنیم فقط به ذکر این نکته بسنده میکنیم که نگاهمان را نسبت به استعفا بهعنوان یک راه مدنی و مسالمتآمیز و مسئولیتپذیر اصلاح کنیم تا راه برای تغییرات مفید باز شده و به برداشتن موانع از پیش روی جامعه کمک کنیم.
جمهوری اسلامی:پوتین و یک تصمیم عاقلانه
در زمستان سال 1400 هنگامی که ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا به روسیه هشدار داد به اوکراین حمله نکند، یک مقام ارشد روسیه گفت: «ارتش این کشور به قدری قوی است که حتی میتواند مقابل آمریکاییها هم بایستد.»
حالا که 10 ماه از آغاز تجاوز نظامی روسیه به اوکراین گذشته، هرچند دولت و ملت اوکراین، متحمل خسارات جانی و مالی زیادی شدهاند و زیرساختهای این کشور نیز لطمه زیادی دیده، ولی مقاومت اوکراین به پوتین ثابت کرد که محاسبات نادرستی درباره این جنگ داشت. خسارت وارده به ارتش روسیه این واقعیت را نشان میدهد.ستاد کل ارتش اوکراین با انتشار اطلاعیهای آمار تلفات جانی و خسارات نظامی ارتش روسیه را تا ماه گذشته اعلام کرد. براساس این گزارش، در این جنگ 16 هزار و 400 سرباز روسی کشته شدند، همچنین 117 فروند هواپیما، 127 فروند بالگرد، 293 توپ جنگی، 91 سیستم پرتاب موشک، 1640 دستگاه خودروی زرهی، 51 پدافند هوایی و 575 عراده تانک منهدم شده است. نیروهای روسیه همچنین 1131 دستگاه خودرو، 7 فروند کشتی و قایق تندرو سبک، 73 خودروی سوخت و 56 پهپاد را از دست دادند. علاوه بر اینها دهها ژنرال روسی که از فرماندهان ارشد ارتش این کشور بودند نیز در جنگ اوکراین جان باختند.
شاید حالا که ارتش روسیه برخلاف محاسبات پوتین و اطرافیانش و ناظران بینالمللی به این نتیجه رسیدهاند که روسیه نتوانسته به اهدافش در جنگ اوکراین برسد، رئیس جمهور روسیه از اقدام خود پشیمان شده باشد ولی این پشیمانی فقط زمانی مفید خواهد بود که دست از اصرار برای ادامه این جنگ بیهوده بردارد و مانع تلفات بیشتر جانی ارتشیان و مردم دو کشور شود و جلوی ویرانی بیشتر را بگیرد. متأسفانه برخلاف این تصورات واقعبینانه، اخیراً ولادیمیر پوتین گفته حتی در روزهای کریسمس و آغاز سال جدید مسیحی نیز به جنگ اوکراین ادامه خواهد داد و به ارتشیان دو طرف مهلت و مجالی برای دیدار با خانوادههایشان در تعطیلات سال جدید نخواهد داد! علاوه بر این، علیرغم اثبات عدم کارائی ارتش روسیه برای تحقق اهداف از پیش تعیین شده برای جنگ اوکراین، هنوز هم بعضی از مقامات ارشد روسیه میگویند ارتش ما بقدری قوی است که حتی میتواند ارتش آمریکا را هم شکست بدهد.
بعید است ایده ادامه جنگ اوکراین و این تصور که ارتش روسیه قدرت پیروز شدن در این جنگ را دارد، مورد تأیید فرماندهان ارتش روسیه هم باشد. اطلاعاتی که از درون ارتش روسیه به ویژه از سربازان زخمی و بستری شده در بیمارستانها به دست آمده نشان میدهند ارتش روسیه از روحیه لازم برخوردار نیست و از جنگ برگشتهها درباره آذوقه ناچیز، آموزشهای غیرکافی و تجهیزات ناقص در ایام جنگ شکایت دارند.احتمالاً همین وضعیت باعث شده پوتین درصدد تهیه برنامهای برای دعوت به بسیج عمومی برای اعزام نیروها به جبهه جنگ اوکراین برآید، دعوتی که معلوم نیست چه میزان مورد استقبال مردم روسیه قرار گیرد. جنگ اوکراین علاوه بر خسارتهای فراوانی که به مردم دو کشور روسیه و اوکراین وارد ساخته و زیانهائی که به کشورهائی اروپائی زده، اگر برندهای داشته باشد قطعاً پوتین نیست. برنده این جنگ خانمانسوز، آمریکاست که خواستار تضعیف روسیه بوده و هست و ولادیمیر پوتین نیز بدون آنکه درباره عواقب خطرناک حمله نظامی به اوکراین و نقشهای که آمریکا برای تضعیف رقیب شرقی خود دارد، وارد این باتلاق عمیق شد. پوتین به خاطر تجاوز نظامی به اوکراین و خسارتهای فراوانی که به اقتصاد جهانی از رهگذر این جنگ وارد کرد، اعتبار خود را نهتنها نزد مردم روسیه بلکه در سطح جهانی نیز از دست داد و روسیه را نیز در عرصه رقابت با آمریکا دهها سال عقب انداخت.کریسمس و توصیههای افراد صاحبنام در سطح بینالمللی که خواهان پایان دادن به جنگ اوکراین شدهاند، فرصت خوبی برای پوتین جهت جلوگیری از بیشتر بیاعتبار شدن خود و تضعیف روسیه است. آیا غرور قدرت به او اجازه میدهد چنین تصمیم عاقلانهای بگیرد؟
انتهای پیام