«برگُزین» روزنامههای ایران
- شناسه: 11506
- پنج شنبه 4 خرداد 1402
- انتشار در صفحه ۱۱ | فرهنگی
در این ستون ـ بیهیچ دخل و تصرفی ـ گزیدهای از مطالب روزنامههای سراسری کشور را فردای انتشار میتوانید مطالعه کنید.
دنیای اقتصاد: چهره جدید فقر در ایران
گسترش فقر، آنقدر جدی است که هیچ سیاستگذاری نمیتواند از کنار آن به سادگی عبور کند. سیاستگذاری در حوزه فقر و حمایت، نیازمند شناخت ویژگیهای فقرا است و نگاهی به ویژگیهای فقرا و تغییر در این ویژگیها، نتایج قابل توجه و نگرانکنندهای به همراه دارد که سیاستگذاری در این حوزه را نیز با چالش مواجه میسازد.
چالش سیاستگذاری در حوزه فقرا فراتر از موضوع شغل است؛ درحالیکه به لحاظ وضعیت شغلی، فقرا و غیرفقرا به سمت همگرایی پیش رفتهاند، در برخی از ویژگیها نیز از هم فاصله گرفتهاند. بهعنوان مثال داشتن کودک در سالهای گذشته تفاوت چندانی در بین فقرا و غیرفقرا نداشته است؛ اما در سالهای اخیر و بهویژه در مناطق شهری، اختلاف معنادار و قابل توجهی در بین فقرا و غیرفقرا به لحاظ داشتن کودک مشاهده میشود. این موضوع به معنای آن نیست که نرخ فرزندآوری در بین فقرا رشد بیشتری نسبت به غیر فقرا داشته است، بلکه بالا بودن هزینه اضافه شدن یک فرد جدید به خانواده در تناسب با درآمد خانوار به نحوی است که در برخی خانوارها فرزندآوری منجر به سقوط به زیر خط فقر شده است. حال چه باید کرد؟ آیا سیاستهایی مانند توزیع رانت خودرو در بین خانوارهای دارای فرزند، چارهای برای خروج این خانوارها از زیر خط فقر است؟ در مجموع نگاهی به ویژگیهای فقرا نشان میدهد که فقر در ایران، چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشته است. فقرا و غیرفقرا به لحاظ ویژگیهایی که باید آنها را از هم متمایز بکند، بسیار به هم شبیه شدهاند و به لحاظ ویژگیهایی که باید تاثیر کمتری در تمایز فقرا از غیر فقرا داشته باشد از یکدیگر فاصله گرفتهاند. هر دوی اینها، یک پدیده را نشان میدهد و آن هم آسیبپذیری شدید خانوارهای ایرانی است؛ بهطوریکه حتی داشتن شغل هم امید چندانی برای یک وضعیت رفاهی مناسب نیست و در مقابل تغییری مانند فرزندآوری، میتواند خانوار را با چالش جدی در تامین هزینهها مواجه کند.
فقر کودکان، مسئلهای بسیار نگرانکننده است، سیاستهای حمایتی معطوف به کودک باید یک جریان پویای حمایتی در طول دوران کودکی باشد و نه توزیع رانت خودرو در بین خانوارها. کودک در طول دوران کودکی باید از انواع حمایتهای معطوف به تغذیه، آموزش و حمایتهای اجتماعی برخوردار باشد تا دوران کودکی را به سلامت پشت سر بگذارد. چنین حمایتهایی تنها از عهده دولتهایی بر میآید که منابع کافی در اختیار دارند. دولتی با کسری بودجه پایدار و فزاینده، نمیتواند چنین نظام حمایتی جامعی را برای کودکان فراهم کند. چهره جدید فقر در اقتصاد ایران، یک رهنمون بسیار مهم برای سیاستگذار به همراه دارد و آن هم اینکه، اقتصاد باید اولویت اول کشور باشد؛ در غیر این صورت، فقر چنان فراگیر خواهد شد و تبعات اقتصادی و اجتماعی آن چنان گسترش خواهد یافت که به ناچار و پس از صرف هزینه بسیار، اولویت اول بودن اقتصاد را به سیاستگذار تحمیل خواهد کرد.
آرمان امروز: مدیریت جهادی در خرمشهر،
الگوی مدیران امروز باشد
واقعا وقتی به ابعاد مختلف جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نگاه میکنیم میبینیم که در اوایل جنگ که ارتش ما بازمانده از ارتش شاهنشاهی بود و امکانات قابل توجه و اموزشهای لازم برای مقابله با متجاوزان به خاک ما نداشت یا بسیج و سپاه به معنای واقعیشان شکل نگرفته و رزمندگانمان بادست خالی در برابر عراق که تمام ابرقدرتها حمایت همه جانبه از او میکردند،چیزی شبیه یک معجزه بود و از سویی بنی صدر خائن اجازه نمیداد امور جنگ به درستی پیش رود و عراق تقریبا تمام شهرها و مرزهای جنوبی و غربی ما را درنوردیده بود و از هرطرف بنادر و شهرهای مهم ما مثل ابادان و خرمشهر در محاصره بودند و ما با اسلحه خود عراقیها که از انها پاتک میزدیم توانستیم در مقابل آنها بایستیم و مقاومت کنیم تا پیشرویهای عراقیها به داخل کشورمان صورت نگیرد.
مادر اوایل جنگ از نظر سلاح به شدت در مضیقه بودیم و با تلاش و جهاد و کوشش توانستیم یک سال از جنگ گذشته با پیروزی در عملیات شکست حصر ابادان در سال ۱۳۶۰ تا حدودی در برابر لشکر تا بن دندان مسلح عراق و ماشین جنگی صدام دوام بیاوریم. به بعد بود که با اجرای عملیات بیت المقدس برای ازادسازی خرمشهر قهرمان درروز سوم خرداد سال ۶۱ برلشکریان عراقی فائق امدیم و کمر صدام در بازپسگیری خرمشهر از عراقیها شکست. خود صدام گفته بود اگر ایرانیها توانستند خرمشهر را پس بگیرند کلید فتح بصره رادر اختیارشان میگذارم و دیدیم که چطور با دست خالی رزمندگان ما جنگیدند و فرماندهان جنگ امدند و جنگ را مدیریت کردند تااینکه رزمندگانمان عراقیها را مجبوربه
عقب نشینی از مرزها و پس دادن شهرهای گرفته شده از ما نمودند.
مدیریت کشور را میتوان از نوع مدیریت جنگ ارتقا داد. تمام مسئولان اجرایی و مدیران ارشد کشورمان نحوه مدیریت جنگ ۸ ساله توسط امام و فرماندهان تحت امر او و رزمندگان را رصد و مطالعه کنند تا بدانند که با نبود امکانات کافی و در شرایط سختی چگونه توانستند بر دشمنانشان پیروز گردند و در ظرف مدت یک سال عراق و ابرقدرتها را سر جایشان بنشانند.
در بحث مدیریت روسای جمهور و وزیران روسای سازمانها استانداران وروسای قوا باید ظرف حداقل ۶ ماه تا یکسال بتوانند در کار خود تحول افرین و منشاء خیر و مثمر ثمر باشند نه اینکه ۴ سال و یا ۸ سال،کمتر و بیشتر در یک مسئولیتی قرار بگیرند اما کاری پیش نبرند.باید بدانند رزمندگان ما چطور با دست خالی و بدون تجربه تحول افرینی کردند و بر جنگ پیروز شدند و امروز هم مدیران با پیروزی بر مشکلات محل کار خود تا میتوانند تلاش کننند و امور مردم و کشور را معطل نگذارند.انتظار میرود همانگونه که رزمندگان ما،در عملیات بیت المقدس شاهکار افریدند مدیران ما هم در کار خود جهادی کار کنند و تحول افرین باشند. هریک از مدیران ما با نگاه به پیشینه جنگ میباید در کارشان بهترین باشند.
اگر مدیری اقتصادی یا در کار تولید و صنعت است در حرفه خود تحول خواه و فعال باشد یا مدیر کارخانه جات تولید خودرو نیز باید سعی در تولید خودرو باکیفیت کنند و هرکسی در کار خود ساماندهی معیشت و رفاه مردم را مد نظر خود قرار دهد.استانداری که در راس امور استان قرار میگیرد.مدیران باید بعد از یک سال حضور در مدیریتهای کشوری و استانی تحول افرین باشد.این مشکلات موجود کشور ما نشان میدهد برخی مدیر ان کار جهادی نمیکنند در حالیکه مدیر جهادی باید مثل رزمندگانمان برای دفاع از کشور،روز و شب نشناسد و همه خطر و مشکلی را به جان بخرد و چه عیب دارد که ابروی خود را برای خدمت به مردم در خطر ببیند.رزمندگان ما برای پیروز شدنمان در برابر عراق و هم پیمانانشان از خواب و خوراک و از تفریح و خانواده و جان خود گذشتند.
اعتماد:حقابه از هيرمند
و پيوند ايران و افغانستان
در پي دشواريهاي ناشي از كمبود آب در سيستان و سخنان ابراهيم رييسي رييسجمهور ايران گفتوگوها و چالشهايي بين دوطرف مطرح شد. همه ميدانيم كه آب از نادر كالاييهايي است كه توليد انبوه آن به دست انسان ميسر نيست اما مصرف آن روز افزون است و با گذشت زمان احتياج به آن گستردهتر و كمبود و مضايق آن بيشتر ميشود. اكنون كه بشر توان ساخت سازههاي آبي وكانالهاي انتقال آب را با بهره از فناوري و به گونه صنعتي و با ظرفيت بالا دارد حقوق طبيعي مردم و محيط زيست شديدا در معرض تهديد قرار گرفته است. در همه جاي جهان حقابه در مناطق پاييندست و پاياب هر سازه آبي يك حق طبيعي است و در غير اين صورت محيط زيست و زندگي انسانها در مناطق پاييندست دشوار و نابود ميگردد.
برحسب گزارشهاي كارشناسان معتبر بينالمللي چون «كاوه مدني» معاون سابق سازمان حفاظت محيط زيست ايران و نايبرييس مجمع محيط زيست سازمان ملل متحد و عكسهاي ماهوارهاي در بهار ۱۴۰۲ ميزان آب در پشت سدهاي مسير هيرمند از جمله «سد كجكي» و «سد كمال خان» قابل توجه و انباشته است و در اين سوي مرز مردمان سيستانوبلوچستان تشنه و منتظر آبند. با توجه به بخشي از حقوق مردم سيستان در پاييندست هيرمند در موافقت نامه بين دوكشور در سال ۱۳۵۱ (هويدا - شفيق) روشن شده است كه افغانستان حق ندارد اقداماتي انجام دهد كه باعث كاهش سهم ايران از آب هيرمند شود ولي اكنون سدها و كانالهاي متعددي در مسير هيرمند در افغانستان ساخته شده يا ارتفاع سدها براي ذخيره آب بيشتر افزايش يافته است و مشكلات و تنگناهايي براي مردم سيستان و نابودي درياچه هامون فراهم كرده است. اين سدسازيها روي سر شاخههاي «هریرود» همانند احداث «سد سلما» نيز ادامه دارد و با كمياب شدن آب در شمال شرق ايران و ايجاد تنگنا براي تامين آب «سد دوستي» كه در مرز مشترك سه كشور ايران، تركمنستان و افغانستان قرار دارد مشكلات و دشواريها را براي تامين آب شرب «كلانشهر مشهد» بيشتر خواهد كرد.
راهحل پايدار و مناسب اين مشكل گفتوگو و تفاهم بر مبناي امر كارشناسي و رعايت حقوق دو طرف است.
در خرداد ۱۳۸۱ همراه سيد محمد خاتمي رييس جمهور ايران در سفر به كابل بودم كه در پي سفر حامدكرزاي رييس دولت افغانستان و دعوت ايشان انجام گرفت.
در نشستي كه بين دو دولت ايران و افغانستان در ارگ كابل برگزار شد و علاوه بر كرزاي بزرگاني چون عبدالكريم خليلي و اسماعيل خان و چند وزير ايراني و افغاني و محمدباقر قاليباف فرمانده وقت نيروي انتظامي و دو استاندار خراسان و سيستان وبلوچستان از ايران حضور داشتند اولين دستور نشست تاكيد بر «حقابه ايران» از هيرمند بود كه جناب خاتمي با متانت تمام اين موضوع را مطرح و مورد تاكيد قرار داد و سپس يكي از مسئولان ايراني به طرح مسئله آب پرداخت. از طرف مقابل حامد كرزاي از يكي از مديران افغاني خواست تا در اين خصوص توضيح دهد.
آن مدير و كارشناس افغاني با تسلط كامل گزارش مبسوطي از كاهش باران و اثر خشكساليهاي پيدرپي در سرچشمههاي كوه هندوكش داد و علت عدم روانسازي حقابه ايران را كاهش باران و خشكسالي در افغانستان
اعلام كرد. در آن جلسه موضوع حملونقل و ترانزيت بينالمللي كالا و احداث پروژه راهآهن خواف به هرات بين ايران و افغانستان طرح شد و اسماعيلخان در نوبت سخنراني خود گفت به احترام سيد محمد خاتمي كه شخصيت محبوب جهان اسلام است از جاي برميخيزم و ايستاده سخن ميگويم.
انتهای پیام