تولیدکنندگان تئاتر باید نظرات مخاطبان خود را بشنوند
- شناسه: 11501
- پنج شنبه 4 خرداد 1402
- انتشار در صفحه ۱۱ | فرهنگی
نمایش «مجلس شبیه لیر بیچاره» به نویسندگی حسین جمالی و کارگردانی ملیکا رضی این روزها ساعت 19 در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است. داستان این نمایش برگرفته از نمایشنامه شناختهشده ویلیام شکسپیر، «شاه لیر» است که درباره زندگی پادشاهی است که در اواخر عمرش میخواهد اموال خود را میان سه دخترش تقسیم کند. تقسیم اموال در مورد دو دختر اول به راحتی صورت میگیرد اما در ادامه زمانی که نوبت به دختر سوم میرسد، او اعلام میکند که چیزی از اموال پدر نمیخواهد و درنتیجه شاه، دختر را از ثروت محروم کرده و او را به شاه فرانسه شوهر میدهد. همچنین در این داستان شاهد 12 صحنه هستیم که یک سیاه همراه و روایتگر این داستان است. ایران تئاتر به همین بهانه با ملیکا رضی کارگردان این نمایش گفتوگویی انجام داده که ماحصل آن در ادامه میخوانید.
چی شد که به فکر اجرای «مجلس شبیه لیر بیچاره» افتادید؟
من این نمایش را در چهارمین دوره حضورم در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی روی صحنه بردم، علت انتخاب این نمایش هم وجود فضای کلاسیک، شادیآور و تلفیقی در متن بود که خیلی دوستش دارم. این نمایش که نوشته حسین جمالی است، ایرانیزه شده و به سمت نقل میرود. ما نیز سعی کردیم به سمت و سویی برویم که نمایش مقداری مدرن شود و برای نسل جوان و قدیم جذابیت داشته باشد. به نظرم نباید بترسیم از تغییرات، شاید گاهی اوقات به سمت مدرن شدن برویم شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
در نمایش شاهد نواختن سازهای سنتی ایرانی و کلاسیک بودیم، تلفیق این دو نوع سبک برای چه بود؟
در نمایشهای ایرانی به دلیل ادامهدار بودن قصهها موسیقی نیز در این نوع آثار ادامه دارد. در این نمایش ما کاراکتر «سیاه» را داریم که نماد بزرگی از نمایش ایرانی است که باید موسیقی مختص به خودش را میداشت. از طرفی دیگر ما صحنههایی از داستان زندگی لیر را میبینیم که بهاصطلاح مدرن هستند.
مخاطب در اواسط نمایش با یک شوک مواجه میشود؛ در این موقعیت، با بازی خوب همه بازیگران، ما دقایقی را از نمایش غافل میشویم و بعد دوباره به نمایش برمیگردیم. دلیل این شوک چه بوده است؟
عموما در زمان گذشته آثاری که روی صحنه میرفتند زمانشان زیاد بود. 4،3 ساعت زمان نمایش که بینشان آنتراکت کوتاهی به مخاطب داده میشد تا برود از سالن بیرون و دوباره برگردد. هدف از این صحنه در نمایش ما نیز همین بوده است، مخاطب چنددقیقهای از فضای نمایش بیرون میآید؛ و دلیل دیگر هم با توجه به دیالوگهایی که سیاه دارد، او دلخور است و دلخوریاش را به فضای واقعی نیز میکشاند.
در نمایش تمهیدی اندیشیدهاید برای تغییر صحنه که شاید مخاطب را خسته کند یا اینطور بگویم، در جابهجایی صحنهها خیلی قوی عمل نشده است؛ خودتان متوجه این مسئله شدهاید؟
بله، خودم هم به این مسئله فکر کردهام. در نمایش ما یک خط فرضی را که با روبان مشخص شده است، داریم که گاهی اوقات ممکن است گره بخورد و تایم جابهجایی صحنهها را به هم بریزد. من میتوانستم مانند خیلی از کارهای دیگر بهجای روبان از یک چسب قرمز یا رنگ استفاده کنم که ثابت و فیکس باشد اما ترجیح دادم همهچیز در نمایش زنده و سیار باشد. در جابهجایی صحنهها عواملی جوان من را همراهی میکنند که با توجه به تعداد زیاد صحنهها از پس کار برآمدند و ممنونشان هستم.
من شاهد این بودم که شما در پایان اجرای نمایش از تکتک مخاطبان حاضر در سالن پرسیدید «اجرای ما را دوست داشتید؟»؛ شنیدن نظرات مخاطبان چقدر بر ادامه روند اجراها کمککننده شماست؟
بله، از همه میپرسم، نظر مخاطبان خیلی برایم اهمیت دارد، چه کوچک و چه بزرگ، منفی یا مثبت همه نظرات برایم مهم است و همیشه برای پیشرفت در راهی که انتخاب کردهام، کمککننده است. من حتی در حین اجرا به مخاطبان نگاه میکنم که آیا از کار خسته شدهاند یا نه. از نظر من، همه تولیدکنندگان تئاتر باید نظرات شفاهی مخاطبان خود را بشنوند تا به شناخت درستی از خواسته مخاطبان برسند.
و سخن آخر...
من از مدیران و عوامل برگزاری جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی خیلی ممنونم که اثر ما را بهعنوان اثر برگزیده انتخاب کردند. همچنین از مدیریت و همکاران مجموعه تئاتر شهر که این روزها خیلی همراه ما بودند و در اجرای این نمایش به ما کمک کردند، سپاسگزارم.
انتهای پیام