علائم مذاکرات موفق در جنگ اوکراین کدام است؟
- شناسه: 1144
- چهارشنبه 7 دی 1402
- انتشار در صفحه ۱
سران روسیه و اوکراین از انجام مذاکرات موثر برای اتمام جنگ استقبال کردند و هر کدام پیششرطهایی را برای آتش بس ارائه نمودند. روسیه با تصور انجام جنگی فوری و کوتاه وارد جنگ با اوکراین شد و به اهداف نظامی خود نیز نائل آمد اما اکنون جنگی فرسایشی را در مقابل خود میبیند و توان اتمام جنگ را ندارد. اوکراین نیز مستظهر به حمایتهای سیاسی و نظامی غرب، مقاومت در برابر ارتش روسیه را دستاوردی نظامی و سیاسی برای خود میداند. در این میان منافع کشورهای غربی و به خصوص آمریکا نیز متغیری کلیدی در ادامه جنگ است. منافع بلوک غرب به رهبری آمریکا از تداوم این جنگ کدام است؟
۱- اوکراین برای غرب منطقه راهبردی نیست که سقوط احتمالی آن، منافع استراتژیک بلوک غرب را به خطر بیندازد. بنابراین بحرانی فرصت ساز برای امریکا و غرب است.
۲- ادامه جنگ اوکراین؛ روسیه را وارد فرسایش نظامی و سیاسی خواهد کرد و از پرستیژ جهانی مسکو خواهد کاست.
۳- جنگ روسیه با اوکراین، همگرایی فرا آتلانتیک و اعضای اتحادیه اروپا را تقویت کرده است.
۴- این جنگ به ناتو هویتی دوباره بخشیده و جاذبه پیوستن به ناتو را افزایش داده است.
۵- جنگ در اروپا با امنیتی کردن قاره سبز، امکان نفوذ بیشتر امریکا و بهره مندیهای نظامی، سیاسی و اقتصادی بیشتری را برای واشنگتن فراهم میکند.
۶- این جنگ امکان اعمال اهرمهای فشار بر روسیه و کسب امتیاز از پوتین در مناطق دیگر را فعال کرده است.
۷- گفتمان تحریم اقتصادی در مقابل نظامی گری؛ اهرم سودمندی برای آمریکا است. رژیم تحریمهای اقتصادی و سیاسی علیه روسیه این اهرم را فعالتر و جهانیتر میکند.
۸- با تحریم و منزوی کردن روسیه؛ رقابت و مقابله احتمالی با چین نیز برای آمریکا سهلتر خواهد شد.
۹- جنگ اوکراین با قطبی کردن گفتمان امنیت بینالمللی از نفوذ روسیه در منطقه استراتژیک خاورمیانه خواهد کاست.
۱۰- جنگ اوکراین فرایند ضدیتسازی علیه روسیه و همپیمانان مسکو را در گفتمان امنیت بینالملل بازتولید کرده است.
۱۱- جنگ اوکراین با برساختن تهدیدی نظامی و بالقوه؛ زمینه برای ارسال و فروش سلاح برای کمپانیهای اسلحهسازی غرب را فراهم کرده است.
۱۲- این بحران، دیپلماسی انرژی را به سود آمریکا و همپیمانان منطقهای واشنگتن تغییر داده است.
۱۳- روابط راهبردی ایران با روسیه بهانهای برای اتهام زنی علیه ایران مبنی بر دخالت غیرمستقیم در جنگ اوکراین را فراهم کرده است.
۱۴- آغاز جنگ توسط روسیه به آمریکا نیز بهانه آغاز جنگ علیه کشوری دیگر را داده است.
ملاحظه میشود جنگ اوکراین؛ بحرانی است که در آن فرصتها و چالشهای گستردهای برای بازیگران ذینفع فراهم نموده است. حالا چرا صحبت از مذاکره میشود؟ در چه شرایطی مذاکره موفق انجام میپذیرد؟ نتایج مذاکره چه خواهد بود؟
با بهرهای آزاد از تئوری کلاتزویتز میتوان به این سوالات پاسخ داد. کلاتزویتز میگوید مذاکره موفق همواره بعد از نبرد حاصل میشود؛ در شرایطی که طرف شکست خورده و طرف پیروزی وجود داشته باشد و یا اینکه یک طرف خود را به لحاظ ذهنی پیروز میدان بداند و طرف دیگر خود را بازنده جنگ قلمداد کند. او میگوید در این شرایط طرف پیروز با هدف تثبیت پیروزیهای نظامی در عرصه سیاسی و طرف شکست خورده با هدف حفظ آبرو و پرستیژ وارد مذاکره میشود. در شرایط توازن و یا در شرایطی که دو طرف خود را برنده بدانند هیچ گاه مذاکره موفق شکل نمیگیرد.
اکنون به جنگ اوکراین بنگریم. واقعیتهای میدانی و مواضع طرفین اوکراینی و روسی نشان میدهد هر دو طرف خود را برنده و پیروز در جنگ قلمداد میکنند. این وضعیت با منافع چهارده گانهای که از جنگ برای آمریکا و غرب برشمردیم؛ نشان میدهد طرح مذاکرات صرفا در راستای مهندسی افکار عمومی و نیز نوعی از جنگ روانی است. هرگاه کی یف به طور کامل سقوط کرد و یا روسیه بر اثر فرسودگی نظامی و یا برآورد هزینههای سیاسی و اقتصادی از مناطق اشغالی شرق اوکراین عقب نشینی کرد؛ آنگاه مذاکره موفق میان طرفین شکل میگیرد.
انتهای پیام