جوانگرایی یا جوان باوری؟
- شناسه: 1143
- چهارشنبه 7 دی 1402
- انتشار در صفحه ۱
دولتهای اسبق در جهت میدان دادن به جوانان تلاشهای شایستهای داشتند. در دوره اصلاحات سازمان ملی جوانان با کارایی مناسبی فعال بود و بعد شوراهای دانشآموزی و مجلس دانشآموزی زمینه رشد شخصیتی و آمادگی حضور در جامعه را برای دانشآموزان فراهم کرد.
در مقطعی مشاورین جوان در دستگاهها ورود پیدا کردند تا اداره مملکت را تمرین کنند و این کار ارزشمندی بود. ولی در زمان حاضر و یکی از دولتهای گذشته به جای جوان باوری و ساختن آنها صرفا به جوان گرایی در مدیریتها پرداختند و مشکلات زیادی آفریدند. مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فعلی تا حدی ریشه در همین اشتباه دارد.
توجه داشته باشیم که یکی از مشکلات کشور ما که اول انقلاب پایهگذاری شد به کارگیری نیروهای بیتجربه که مراحل پیشرفت را طی نکرده بودند در مناصب مدیریتی بود. هرچند از بین این افراد، نیروها و استعدادهای توانمندی هم فرصت ظهور و بروز پیدا کردند ولی بخش قابل اهمیتی از نیروها در مجموع تا یادگیری مناسبات و روشهای اجرایی لطمههایی به روند مدیریت کشور وارد کردند.
در مرحله بعدی این مدیران تا کار یاد گرفتند اسیر خطوط سیاسی و مدیریتهای اتوبوسی شده و برکنار شدند. گروهی تازه کار میآمدند و گروه قبلی میرفتند و پس از چندی دوباره گروهها جا به جا میشدند و به تبع آن ثبات رویکردها، سیاستها و روشهای اجرایی از بین میرفت. به تدریج گویا کار به جایی رسیده بود که «تلکالایام نداول بین الجناحین» شد و مدیران جوان هم کم کم میان سال و آرام آرام پیر میشدند و آن گونه که شایسته است نه جانشینپروری مناسبی انجام شد و نه جوانی مراحل ارتقاء را طی کرد.
در این موقعیت شعار جوان گرایی مطرح شد که به نظر نگارنده اگر مقدمات اجرای این سیاست درست شکل نگیرد که نگرفته کار به فاجعه مدیریتی ختم خواهد شد.
تحصیل کردگان دانشگاهی وقتی تجربه اجرایی نداشته باشند، مدیریت آنها به نحوی شعارگونه و بدون اطلاع از فرصت ها، تهدید ها، مزیتها و محدودیتها خواهد بود.
آنچه هم اینک در قوه مجریه کشور جریان دارد باورهای غلطی است که باعث شده در مواردی جوانان جویای نام یک شبه به مناصب عالی گماشته شوند و آنها بدون شناخت کافی دست به حرکاتی بزنند که کشور را به بن بست رسانده و جامعه را با فقر و تنگدستی، کاهش قدرت خرید، و...مواجه کرده است. بهتر بود این جوانان در کنار مدیران
با تجربه میدان مییافتند تا اداره مملکت را تمرین کنند و هنوز هم دیر نیست و دولت میتواند با اصلاح مدیریتها از مشکلات جلوگیری کند.
کوتاه سخن این که اگر جوان را باور کنیم و او را در مسیر ارتقاء قراردهیم و متناسب با توانایی و سنجش عملکرد و موفقیت مراحل را طی کند هم آینده مملکت را تضمین کردهایم و هم آتیه او را ساختهایم و گرنه هم مملکت را به بن بست و ویرانی میکشانیم و هم جوان را به مهرهای سوخته تبدیل میکنیم.
انتهای پیام