عوارض اجتماعی و روانی مسکن اشتراکی
- شناسه: 11396
- چهارشنبه 3 خرداد 1402
- انتشار در صفحه ۴ | سیاسی
آفتاب یزد - یگانه شوق الشعراء: مسکن همواره در جوامع سرپناهی بوده است که افراد برای رسیدن به آرامش به آن پناه میبردند. لذا بدیهی است که مسکن یکی از اصلیترین نیازهای اساسی بشر است و تامین مسکن نیز دغدغه مهمی برای افراد و دولتها به حساب میآید. در کشور ما اما حوزه مسکن دارای مشکلات بسیار زیادی است که این مشکلات هر روز به نحوی حیات نهاد خانواده را در معرض خطر قرار میدهند. در گذشته نه چندان دور تمام تلاش خانوادهها بر این بود که بتوانند برای خود مسکنی اختیار کنند و مالک سرپناهی باشند که در آن زیست میکنند. البته پیشتر زوجین قبل از ازدواج دارای مسکن بودند. اما امروز به نظر میرسد خانوادهها باید برنامه ریزی کنند برای آنکه بتوانند در یک منزل استیجاری سکونت داشته باشند. به عبارتی دیگر نه تنها خرید خانه برای بسیاری از شهروندان ایرانی غیر ممکن شده که حتی اجاره خانهای مستقل نیز در حال تبدیل شدن به آرزو است. در این شرایط پدیده مسکن اشتراکی مطرح میشود که موجب آسیبهای بسیار فراوانی برای جامعه و خانوادهها است. اولین آسیب این نوع مسکنها از بین بردن استقلال خانوادهها است. همچنین این نوع از زندگی به شدت فضای شخصی خانواده و افراد را از بین میبرد و دیگر خانه محلی شخصی و مملو از آرامش نخواهد بود. زندگی در خانههای کوچک چند ده متری خود باعث ایجاد مشکلات بسیار زیادی برای خانوادهها بوده و هست و حال زندگی در خانههای اشتراکی چه بلایی بر سر خانوادهها خواهد آورد؟
> مردم این زندگی را شایسته خود نمیدانند
در همین راستا اخیرا موسوی چلک با اشاره به وضعیت اقتصادی کشور میگوید: وقتی حال اقتصاد خوب نیست و نرخ تورم روز به روز در حال افزایش است به طوری که از کنترل خارج میشود، حتماً پیامدهای ناگواری برای مردم و جامعه به دنبال خواهد داشت. یکی از این پیامدها مشکل در تامین مسکن است. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران توضیح میدهد: در چنین شرایطی هر فردی سعی بر این دارد که از ظرفیتهای موجود خود برای جبران هزینهها و خلأهایی که به واسطه گرانی به او وارد شده، استفاده کند که داشتن مسکن و بالا بردن نرخ رهن و اجاره آن نمونهای از این ظرفیتهای مورد استفاده است. به گفته موسوی چلک، بیشتر افرادی که مشکل مسکن دارند آنهایی هستند که درآمد بالایی ندارند به استثنا اشخاصی که از پولشان برای سرمایهگذاری استفاده میکنند و مقداری از پول خود را صرف اجاره مسکن میکنند. از آنجایی که مسکن یک امر ضروری و داشتن یک سرپناه نیاز اساسی برای همه مردم است، وقتی نتوانند به تنهایی آن را تامین کنند به مسکنهای اشتراکی رو میآورند. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان این که گسترش خانههای اشتراکی پیامدهای منفی متعددی را به دنبال خواهد داشت، توضیح میدهد: آرامش و آزادی عمل انسانها در خانه اشتراکی از بین میرود. همین طور متراژ خانه پایین میآید و ساکنان حتی اگر یک فرزند داشته باشند اتاق مشترک پدر و مادر با فرزند پیامدهای منفی را به دنبال خواهد داشت. وی در ادامه میگوید: بحث دیگر افزایش اختلاف و درگیری بین اعضای خانواده است. وقتی یک خانواده در محیط خیلی کوچک و مشترک زندگی میکنند، اختلاف و درگیریها میان آنها افزایش مییابد و طبعاً به تحصیل فرزندان آسیب میرساند. همچنین نداشتن ارتباط با آشنایان و صله رحم، مسائل و مشکلاتی دیگری است که بین اعضای دو یا چند خانواده رخ میدهد. موسوی چلک اظهار میدارد: مسکن اشتراکی هیچ نکته مثبتی ندارد و تماماً پیامد منفی است. مسکن اشتراکی انتخابی بین بد و بدتر بین چادرنشینی و بیسر پناهی است. وقتی فقر گسترش پیدا میکند بر تمام ابعاد اجتماعی تاثیر میگذارد و اولویتهای ما را تغییر میدهد. مردم این زندگی را شایسته خود نمیدانند و نارضایتی در جامعه افزایش پیدا میکند، افزایش نارضایتی هم مسبب خشونتهای اجتماعی است که امروزه با آن رو به رو هستیم. روی آوردن به مشروبات الکلی و مواد مخدر برای تسکین و گرایش به فحشا و سرقت و... برای تامین نیازها از جمله این پیامدهای منفی است.
> پدیده اجاره بهای دلاری
زمانی که در کشوری اجاره بها آنقدر سنگین است که برخی به خود اجازه میدهند از مستاجرین با نرخ دلار اجاره دریافت کنند طبیعی است که تعداد زیادی از مردم قادر به اجاره منزلی از آن خود نخواهند بود و بالاجبار خانههای اشتراکی گسترش پیدا میکند. در این خصوص سخنگوی کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی گفت: در گذشته شاهد اتفاقات عجیبی در حوزه اجاره مسکن بودیم از قبیل اجاره پشتبامها و خانههای اشتراکی و امروز با پدیده اجاره بهای دلاری مواجه هستیم. سخنگوی کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی گفت: درگذشته شاهد اتفاقات عجیبی در حوزه اجاره مسکن بودیم از قبیل اجاره پشت بامها و خانههای اشتراکی و امروز با پدیده اجاره بهای دلاری
مواجه هستیم. عبدالجلال ایری در گفتگویی با اشاره به گسترش اجاره خانههای دلاری گفت: بازار اجاره بها املاک مسکونی در سایه خلأهای نظارتی و نبود برنامه مدون دستگاههای دولتی در وضعیت بسیار نامناسبی قرار گرفته است به حدی که اخیراً به دلیل نوسانات ارزی و گرانی دلار، برخی از مالکان به ویژه در مناطق شمالی تهران درخواست اجاره بهای دلاری میکنند! دستگاههایی نظارتی از هم اکنون که این شیوه در کشور تسری پیدا نکرده جلوی آن را گرفته و عقد قراردادهای خارج از عرف و دلاری را علی رغم توافق موجر و مستاجر در بنگاههای معاملات ملکی ممنوع کنند.
> نبود عدالت در مدیریت مسکن
اردشیر گراوند جامعهشناس در این باره به آفتاب یزد گفت: «آمارها نشان میدهد گاهی یک خانوار چند واحد مسکونی دارد و بسیاری از خانوادهها دارای واحد مسکونی نیستند. این نشان میدهد که اساسا عدالتی در مدیریت مسکن در کشور ما وجود ندارد. مسئله نبود عدالت در مدیریت مسکن جامعه را دچار یک ناموزنی و ایجاد بیعدالتی میکند. بر اساس آمارها ما در مجموع شهری تهران ۵۰۰ هزار واحد خالی از سکنه داریم و همزمان حدود ۲۵ درصد از ملت ایران مستاجر هستند. این نشان میدهد مسکن به جای اینکه یک کالای مصرفی در کشور ما باشد یک کالای سرمایهای است. از این موارد متوجه میشویم که اساسا ما دچار بیماری بنیادین اقتصادی هستیم و به جای این که پول در فعالیتهای تولیدی قرار بگیرد در مسکن سرمایهگذاری میشود. نکته سوم این است که ارقام اجاره در کشور ما تناسبی با دستمزدها ندارند. یعنی افراد با حقوق خود نمیتوانند اجاره منزل خود را بپردازند و این نشان میدهد که اساسا نظام دستمزد ما مخدوش است.»
> خلأ فرزندآوری و مسائل عاطفی
گراوند ادامه داد: «اما آسیبی که این مسئله به خانوار میزند موضوع دیگری است. در قدیم خانوادهها گسترده بودند زندگی در مسکنهای اشتراکی باب بوده است. برای مثال فرزندان زمانی که ازدواج میکردند چند سالی در منزل پدر و مادر خود زندگی میکردند تا بتوانند به صورت کامل مستقل شوند. اما مدل الان ایران این چنین نیست که خانوارهایی که باهم زندگی میکنند فامیل یا با یکدیگر ارتباط خونی داشته باشند که حداقل قاعده محرمیت در میان آنها حفظ شود. پس احمال هرگونه قاعده مبتنی بر تجاوز و آسیب در این خانوارها بسیار زیاد خواهد بود. پس اولین آسیب مسائل اخلاقی و جنسی است که بین این خانوارها امکان دارد رخ بدهد. از سوی دیگر حتی اگر این مسئله پیش نیاید کسی که در یک واحد مسکونی اشتراکی زندگی میکند به طور طبیعی باروری او مخدوش میشود. یعنی کسانی که در این شرایط زندگی میکنند اساسا به بچه دار شدن فکر نمیکنند. پس قاعدتا ما دچار خلأ فرزندآوری و مسائل عاطفی مرتبط با آن خواهیم شد.»
> گرفتاریهای خانوادگی
وی در آخر گفت: «مهمتر این است که وقتی استفاده از تسهیلات خانوار بابت این شرایط مخدوش میشود آسیبهای زیادی به وجود میآید. در این شرایط افراد دسترسی به توالت، حمام، آشپزخانه مستقل ندارند و لذا بهداشت اولیه خانوارها مخدوش میشود. در این حالت و با گسترش این پدیده ما باید منتظر شیوع بیماریهای بهداشتی نیز باشیم. مسائل مربوط به نوع مصرف از مشاعات خانوار و خانه یک موضوع دیگری است. خانه دارای یک مشاعاتی است مانند آشپزخانه، دستشویی و حمام، نزاعهای مرتبط با نوع استفاده از این مشاعات نیز زیاد خواهد شد و این مورد باعث گرفتاریهای خانوادگی در آینده میشود. آسیبها و مسائل مرتبط با پدیده مسکن اشتراکی زیاد است؛ برای مثال هر والدین مدل تربیتی خاصی دارند و زندگی در مسکن اشتراکی مدلهای تربیتی مختلف را شکل میدهد و این فرزندان را دچار چندگانگی رفتار خواهد کرد. اگر در خانوارها الگوی رفتاری وجود نداشته باشد قاعدتا کنترل خانوادگی و اجتماعی در جامعه معنای خود را از دست میدهد.»
> بحران مسکن
در ادامه علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس، روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه در گفتگو با آفتاب یزد گفت: «ما دو نوع بحث مسکن اشتراکی در دنیا داریم؛ یک نوع مسکن اشتراکی به این معنی است که محل استراحت و خواب افراد جدا است اما آشپزخانه، سرویس بهداشتی و حمام مشترک است که این یک سبک معماری خاص دارد که عمدتا در اروپا شرقی، اتحادیه شوروری دیده میشود. اما مسکن اشتراکی در ایران تا جایی که من اطلاع دارم به این معنا است که افراد به دلیل مشکلات اقتصادی چون نمیتوانند یک واحد مسکونی را بخرند و یا اجاره کنند چند خانوار با یکدیگر شریک میشوند و در یک خانه مشترک زندگی میکنند. جریان مسکن اشتراکی در کشور ما یک امر کاملا جدید است که ناشی از مشکلات اقتصادی زیادی است که در کشور حادث شده و مشکلاتی را ایجاد کرده است. بر اساس مطالعاتی که انجام گرفته است یک زوج در یک شهری مانند تهران با یک درآمد متوسط بین ۷۵ تا ۱۲۵ سال به زمان نیاز دارند تا بتوانند صاحب یک واحد حدود ۷۰ متری شوند. در نتیجه خواسته یا ناخواسته ما دچار بحران مسکن هستیم.»
> حریم خانواده
وی در ادامه تصریح کرد: «در جامعهای که بیشتر از اینکه فردگرا باشد جمع گرا است طبیعتا تنها نهاد اصلی اجتماعی که تا الان تنهایی بار سنت را به دوش کشیده و ارزشها و هنجارهای اجتماعی را محافظت کرده، نهاد خانواده است. یعنی سایر نهادهای اصلی اجتماعی هرکدام دژ کارکردیهای مختلفی دارند و این نهاد خانواده است که این ضعفها را جبران کرده است. اما با گسترش پدیدههایی مانند مسکن اشتراکی آرامآرام شاهد شکستن حریم خانواده هستیم. بزرگترین ویژگی نهاد خانواده در ایران استقلال آن است و همواره خانواده آخرین سنگر و حریم برای افراد بوده است. در چارچوب درون خانواده به افراد این احساس دست
میدهد خانواده جایی است که میتوان در آن آرام بود. اما مسکن اشتراکی کارکرد نهاد خانواده را دچار مشکل میکند. در این شرایط حریم خانواده شکسته میشود و دیگر خانوادهها اختیار چهار دیواری خود را ندارند. همچنین تعارضات بین خانوادهها میتواند آسیبهای بسیار زیادی را به وجود میآورد. یکی از خطرات مهم این داستان افزایش خیانت و روابط موازی در درون خانوادهها است. از سوی دیگر دخالت کردن افراد در رابطه زوجین یا والدین میتواند بسیار آسیبزاد باشد. والدین در این شرایط مجبور میشوند سبک تربیتی سهل گیرانه را انتخاب کنند برای اینکه فرزندانشان برای دیگران مزاحمتی ایجاد نکنند. مسکن اشتراکی همچنین میتواند برای اعضای خانوادهها آسیب روانی ایجاد کند. مسکن اشتراکی در تعارض مستقیم با ارزشها و هنجارهای مسلط بر جامعه ایران است و این خطر وجود دارد این ارزشها و هنجارها کم کم از بین بروند.»
انتهای پیام