بروز درگیری نظامی بین ایران و طالبان کاملا منتفی است
- شناسه: 11377
- سه شنبه 2 خرداد 1402
- انتشار در صفحه ۱۲ | سیاسی
تحلیلگر مسائل افغانستان گفت: بروز درگیری نظامی بین ایران و طالبان در مرزها کاملا منتفی است. اما جمهوری اسلامی ایران میتواند از ابزارهای دیگری که در اختیار دارد، در این مسیر استفاده کند. چنانچه طالبان در فرآیند انجام تعهدات خود برای حقآبه ایران از هیرمند بخواهد همچنان بر سیاست گذشته خود اصرار داشته باشد، به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران سیاستهای خود را مورد بازنگری قرار میدهد و تعاملی که در حال حاضر با حاکمان فعلی در افغانستان دارد، تا حد قابل توجهی کاهش پیدا میکند. محمدرضا عسگری تحلیلگر مسائل افغانستان در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال که در چند هفته گذشته، بحث حقآبه هیرمند به موضوعی تنشزا میان ایران و امارت اسلامی طالبان بدل شده است. چرا این موضوع تا به حال حل نشده و ریشه آن به کجا برمیگردد، گفت: حقآبه هیرمند از جمله مباحثی است که در روابط ایران و افغانستان ظرف چند دهه اخیر به عنوان یکی از عوامل و پارامترهای تاثیرگذار بر مناسبات دوجانبه تاثیرگذار بوده است. در چند دهه اخیر، یکی از دلایل اصلی که سبب شده توافقنامه ایران و افغانستان درباره حقآبه ایران از هیرمند محقق نشود، عدم ثبات سیاسی داخلی در افغانستان بوده است.
وی افزود: خاطرمان است که دهه هفتاد میلادی تا اوایل دهه هشتاد، افغانستان درگیر اشغال خارجی بود که ارتش سرخ شوروی در افغانستان حضور داشت. سپس وارد مقطعی از جنگ داخلی میشود و نهایتا ما شاهد بروز حکومت اول طالبان هستیم که تا اوایل سال ۲۰۰۰ ادامه دارد. بعد از آن حمله به برجهای دوقلوی آمریکا باعث میشود که آمریکا به افغانستان لشکرکشی کند و حکومت اول طالبان در افغانستان را در سال ۲۰۰۱ سرنگون میکند. دولت موقتی در افغانستان شکل میگیرد و به رغم آنکه دولت، برآمده از یک فرآیند دموکراسی در افغانستان، در سال ۲۰۰۱ با انتخابات مبتنی بر دموکراسی و رأی مردم دولت روی کار میآید، آقای کرزای به عنوان رئیسجمهور موقت برای دو دوره چهارساله انتخاب میشود. نیروهای خارجی به رهبری آمریکا در افغانستان حضور دارند و افغانستان از ثباتعمل و تصمیمگیری برخوردار نیست. عدمانسجام و نبود یکپارچگی در تصمیمگیریهای داخلی سبب شده تا افغانستان نتواند به تعهدات خودش عمل کند.
عسگری تصریح کرد: در نهایت در آگوست ۲۰۲۱ شاهد هستیم که با شیطنت آمریکاییها و اروپاییها و خالی کردن پشت افغانستان، مجددا حکومت طالبان شکل میگیرد. اساسا طالبانی که به قواعد بینالمللی پایبند نیست، به فضای داخل، به منشور و میثاق ملی و قانون اساسی پایبند نیستند بر سر کار میآیند و جامعه جهانی هم طی دو سال گذشته از پذیرش طالبان اجتناب کرده است. این موضوع نشاندهنده این است که دولتهای مختلف در سطح نظام بینالملل به ویژه همسایگان افغانستان، امکان تعامل براساس قانون و دیپلماسی را ندارند و به رغم اینکه موضوع حقآبه ایران از هیرمند یک بحث تاریخی، حقوقی و قانونی دارد، مقامات حاکم بر افغانستان در شرایط فعلی از تمکین در مقابل این حقآبه امتناع میکنند و این موضوع سبب شده که ظرف روزها و هفتههای اخیر این بحث به یک موضوع مشاجرهبرانگیز در ادبیات سیاسی مقامات حاکم بر افغانستان و برخی مقامات جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود.
وی تصریح کرد: بنابراین موضوع عدماجرایی شدن حقآبه ایران از هیرمند را باید به بحث بیثباتی سیاسی در افغانستان در دهههای گذشته و نوع نگاه قومی و سیاسی که همواره بر فضای حاکمیت بر افغانستان حاکم بوده نسبت داد. متاسفانه نوع جریان و نگرش سیاسی که در افغانستان حاکم است، نگرشهای مربوط به توافقات یا تعهدات قبلی که افغانستان در ادوار گذشته داشت را تحتتاثیر قرار داده است. به طور مثال زمانی آقای کرزای بر مسند قدرت بود و روابطش با ایران مناسب بود، شاید لازم بود تعهدات قبلی که افغانستان در ادوار گذشته به آن واقف بود را محقق کند. اما در یک دورهای که در حال حاضر طالبان قدرت را در دست دارد، ممکن است به لحاظ نگرشهای سیاسی، قومی و مذهبی با جمهوری اسلامی ایران در یک وضعیت غیرهمساز قرار بگیرند که این مسئله باعث میشود نوع نگاه حاکمان فعلی افغانستان به مسئله تعهدات و توافقاتی که از گذشته با ایران داشتند را به شدت تضعیف کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه گفت: بنابراین موضوع عدمپایبندی دولتهای مختلف در افغانستان طی چند دهه گذشته، به مسئله حقابه ایران از هیرمند را باید به فضای بیثبات سیاسی داخلی در افغانستان نسبت بدهیم. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که متاسفانه جریانها، قومیتها و نحلههای سیاسی که در افغانستان بر سر کار آمدند، نوع تعهد خود به این نوع توافقنامهها و تعهدات را، براساس نوع روابط و عمیق یا غیرعمیق بودن روابطشان با ایران مورد ارزیابی قرار میدهند.
عسگری در پاسخ به این سوال که ایران به چه شکلی میتواند طالبان را مجاب به دادن حقآبه هیرمند کند، گفت: جمهوری اسلامی ایران در دو سال اخیر براساس اصول حسن همجواری و نگاه بشردوستانه که به مسائل داخلی افغانستان داشت و طی چند دهه گذشته هم پذیرای نزدیک به دو میلیون مهاجر افغان بر اثر جنگ داخلی و اشغال خارجی افغانستان بوده، در دوره بیثباتی سیاسی طی دو سال گذشته که طالبان قدرت را در این کشور در اختیار داشته و نوعی انسداد سیاسی بینالمللی هم برای افغانستان به علت عدم تمایل جامعه جهانی برای همکاری با طالبان شکل گرفته، تلاش کرده تا کمکهای بشردوستانه به مردم مسلمان افغانستان را متوقف نکند.
وی افزود: شاید این مسئله باعث سوءاستفاده و سوءبرداشت مقامات حاکم بر افغانستان شده و به نوعی برخی از محافل نزدیک به مقامات طالبان در افغانستان این مسئله را مطرح میکنند که ایران به دلیل نگرانیهای امنیتی که از طرف طالبان دارد، تلاش میکند برخی امتیازات اقتصادی یا سیاسی را به طالبان بدهد تا بتواند امنیت را در مرزهای خود حفظ کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران مقتدرانه فراتر از مرزهای خود امنیت خود را تأمین میکند. ایران در سالهای اخیر به ویژه در مسئله مبارزه با تروریسم در منطقه غرب آسیا نشان داده که هم به امنیت کشورهای منطقه توجه دارد و هم تلاش میکند امنیت خود را صدها یا هزاران کیلومتر فراتر از مرزهای ایران تعریف کند. جمهوری اسلامی ایران این اقتدار را دارد که بتواند منافع خود را در نوع روابطش با افغانستان تأمین کند. وی تصریح کرد: اما متاسفانه در دو سال گذشته نوع نگاه بشردوستانهای که ایران به افغانستان داشته موجب سوءبرداشتها از طرف حاکمان افغانستان شده و آنها این را به غلط به نقطه ضعف ایران تلقی کردند. در حالی که این مسئله حتما برای مردم افغانستان و برخی مقامات افغانستان که از روشهای منطقی و عقلایی در تحلیل مسائل استفاده میکنند، روشن است که نوع مواجهه آرام و توام با طمأنینه سیاسی در برخورد با طالبان نه تنها نشانه ضعف نیست بلکه جمهوری اسلامی تلاش میکند از تشدید مسائلی که منجر به افزایش مشکلات برای مردم افغانستان میشود، خودداری کند و مسائل و موضوعات مرتبط با حاکمیت فعلی افغانستان را از طریق دیپلماسی و گفتوگو حل کند. عسگری در ادامه گفت: این در حالی است که مقامات افغانستان، در طول چند دهه گذشته از ابزار زور و قدرت برای رسیدن به یک جایگاه سیاسی استفاده کردند و نشان دادند که آن انعطاف لازم و فهم دقیق از مسائل سیاسی را ندارند و اساسا با موضوع دیپلماسی و گفتوگو هم بیگانه هستند. به رغم اینکه در دو سال گذشته بارها جامعه بینالمللی از حاکمیت افغانستان خواسته که مردم را برای مشارکت برای مسائل سیاسی دعوت کند و از همه قومیتها برای یک حکومت فراگیر استفاده کنند، متاسفانه نسبت به این مسئله برخورد منفی دارند و تأکید بر استفاده از یک نگرش و تفکر خاص در اداره حکومت افغانستان در عرصه حکمرانی داشتند که این نشاندهندهعدم انعطاف آنها و برخورد بسته و دگماتیسم جریان حاکم بر طالبان است که این مسئله حتی در سیاست خارجی فعلی افغانستان و هم در تنظیمگری روابط سیاسی افغانستان با کشورهای همسایه کاملا مشهود است.
انتهای پیام