ایرانیان و دگرگونی معنای روزهای تعطیل
- شناسه: 11250
- دوشنبه 1 خرداد 1402
- انتشار در صفحه ۱
یکی از نشانههای مهم دگرگونی در ارزشهای اجتماعی ایرانیان، دیدگاه آنها به روزهای تعطیل است. درباره این دگرگونی مهم فرهنگی، نکات زیر قابل ذکر است:
- در روزهای تعطیل از بیشتر اقشار مردم انتظار میرود دست از کار و فعالیت شغلی برداشته و با احترام به هنجارهای مربوط به این روزها، در برگزاری آیینها و مراسم آن مشارکت داشته باشند. دگرگونی معنایی روزهای تعطیل به این معنا است که عده قابل توجهی از مردم، در روزهای تعطیل همچنان به فعالیت شغلی خود ادامه میدهند در این حالت باید خطر واژگونی معنایی روزهای تعطیل را جدی گرفت و در پی جستجوی دلایل، بازنگری در رویکردها و سیاستگذاریهای اجتماعی و فرهنگی بود. - چالش «تداوم کار در روزهای تعطیل»، نتیجه وضعیت رکود اقتصادی و عدم همخوانی هزینهها با درآمد خانوادهها است. به عبارت دیگر، نانآورهای خانواده مجبورند حتی در روزهای تعطیل هفتگی و به احتمال اعیاد و مناسبتها نیز کار کنند تا بتوانند حداقل بخشی از نیازهای معیشتی خانواده را تامین نمایند. این مسئله سبک زندگی و الگوهای فراغت خانوادههای ایرانی را دگرگون ساخته است و به ویژه دیگر مانند گذشته خانوادههای اقشار کم درآمد و حتی متوسط ایرانی، توان مالی تفریح و دورهم جمع شدنهای روزهای تعطیل در بوستانها و مراکز تفریح را ندارند. تعطیلیهای مناسبتی در تقویم ایران به دو دسته تعطیلیهای شمسی و قمری دستهبندی میشود. این مسئله موجب میشود این دو دسته، گاهی در تقارن زمانی با یکدیگر قرار بگیرند. چالش «تقارن مناسبتهای شمسی و قمری»، زمانی شروع میشود که این مناسبتها، نمودهای عاطفی و هنجارهای اجتماعی متضادی را از افراد انتظار داشته باشند. به این معنا که آیینهای یک مناسبت، مستلزم شادی و دیگری غم و عزا باشد. در دهههای متمادی، هنجارهای اجتماعی، «چالش تقارن روزهای تعطیلی قمری و شمسی» را به نفع مناسبتهای قمری فیصله میداد و کمترکسی به خود اجازه میداد این هنجارها را زیر پا بگذارد.
- در دهههای اخیر، برگزاری برخی مراسم و آیینهای مناسبتی روزهای تعطیل از جلوههای خودجوش و مردمی به برگزاری دستوری، فرمایشی و دولتی و در خوشبینانهترین حالت، جناحی تبدیل شده است. دو قطبیشدن جامعه در روزهای تعطیلی و مناسبتهای تقویمی، حیات دوگانهای را در جامعه ایران شکل میدهد و انسجام آن را تهدید میکند. مسئله مهم آن است که استفاده حاکمیت از اهرمهای کنترلی در این مسئله فقط به تشدید دوقطبیها و بحرانهای اجتماعی منتهی خواهد شد.
- یکی از عوامل مهم تشدیدکننده «بیاعتنایی به آیینها و هنجارهای مورد انتظار مناسبتها در روزهای تعطیل»، تضعیف جایگاه صدا و سیما در میان مخاطبان است. صدا و سیما با از دست دادن بخش قابل توجهی از مخاطبان، تاثیرگذاری پیشین خود را در انتقال ارزشها از دست داده است.
- نمیتوان به سادگی از کنار پدیده «بیاعتنایی به آیینها و هنجارهای مورد انتظار مناسبتهای ملی در روزهای تعطیل» گذشت. دگرگونی معنایی روزهای تعطیلی، نشانه مهمی در ایجاد شکافهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران و تهدید انسجام اجتماعی آن است. اما این دگرگونی نتیجه سیاستهای کلان کشور و بیتدبیریهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است و تازمانیکه شاهد اصلاح این سیاستها نباشیم همچنان بین معنایی که دولت از روزهای تعطیلی و ارزشهای شکلدهنده فلسفه وجودی آنها دارد و معنایی که مردم از آنها در ذهن و باور خویش ساختهاند و آن را در سبک زندگی خود به نمایش گذاشتهاند تفاوت و شکاف عمیقی وجود خواهد داشت.
انتهای پیام