جنگ یمن میتواند تمام شود - اگر واشنگتن بخواهد!
- شناسه: 11243
- یکشنبه 31 اردیبهشت 1402
- انتشار در صفحه ۱۲ | سیاسی
«تقریبا همه طرفین درگیر در جنگ یمن خواستار پایان آن هستند، اما انگار ایالات متحده که نیروهای نیابتیاش را در موضع ضعف میبیند، تمایل چندانی به برقراری صلح ندارد.» به گزارش ایسنا، رایان گریم، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی در گزارشی در پایگاه تحلیلی اینترسپت به شرح دلایل مخالفت آمریکا با پایان جنگ یمن پرداخته است: همیشه به ترجیعبند ترانه معروف «جان لنون» فکر میکنم که میگوید: «جنگ تمام است، اگر بخواهید». این برایم نوعی تجربه و آزمایش ذهنی است که آدم را از این درماندگی اکتسابی که میتواند به جنگهای بیپایان ختم شود، بیرون میآورد. اما در مسئله یمن، جنگ واقعا تمام است، اگر بخواهیم.
آنطور که از ظاهر امر پیداست، همه طرفینی که مستقیم یا غیرمستقیم در این جنگ درگیر هستند، میخواهند آن را پشت سر بگذارند؛ از عربستان و حوثیها گرفته امارات، چین، عمان، قطر، اردن و غیره. میتوان گفت که در یک سال گذشته آتشبس برقرار بوده و گفتوگوهای صلح با شدت و حدت در جریان است، از جمله مذاکره درباره تبادل اسرا و دیگر رویدادهایی که رنگوبوی دیپلماسی دارند. با این همه، انگار دولت ما چندان مایل به پایان جنگ نیست، زیرا نیروهای نیابتیمان در میدان نبرد در هم کوبیده شده و در مذاکرات دست پایین را دارند.
با کمی دقت میتوان دید که ظاهراً آمریکا سعی دارد سلانه سلانه پیش رفته و مذاکرات صلح را خراب کند. اگر اتفاقی بیفتد که خشونتها از سر گرفته شوند، احتمالاً عربستان مجدداً یمن را بمباران میکند و دست نایبان آمریکا در روند مذاکرات بازتر خواهد بود، خصوصاً در حوزه کنترل خط ساحلی استراتژیک یمن. (دریای سرخ و خلیج عدن، اقیانوس هند را به دریای مدیترانه در گوشه جنوب غربی یمن متصل میکنند، منطقهای که از نظر ژئوپلیتیکی برای جریان نفت و ترافیک بینالمللی آنقدر مهم است که ایالات متحده یکی از بزرگترین پایگاههای خود را در آن سوی تنگه، یعنی جیبوتی بر پا کرده است.)
تیم لندرکینگ، نماینده ویژه آمریکا در امور یمن اظهارات بدبینانهای درباره مذاکرات ارائه کرده است. او اخیراً با سفر به این منطقه گفت: «من انتظار ندارم - و نباید چنین انتظاری داشت که - در مناقشه ۸ساله یمن، یکشبه به راهکاری پایدار دست یابیم. فرایندهای سیاسی زمانبر هستند و با موانع متعددی مواجه خواهند شد، اما من همچنان خوشبین هستم که فرصت مناسبی برای صلح پیش روی ماست». این گفتهها در نگاه اول خوشایند به نظر میرسند، اما اگر آنها را از منظر گفتمان دیپلماتیک رمزگشایی کنیم، مهمترین بخش آن پیشبینی «موانع متعدد» و پپیچیدن این نسخه است که ما «نباید انتظار یک راهکار پایدار را داشته باشیم».
لندرکینگ در ادامه گفت: فکر نمیکنم که به خط پایان نزدیک باشیم و باور دارم که چالشهای بزرگی پیش روی ماست. فکر میکنم هنوز بدینی زیادی میان طرفین وجود دارد و خود جامعه یمن هم دچار اختلافات گستردهایست.
در واقع لندرکینگ دارد «آرزو» میکند کهای کاش «اختلافات گسترده» به جامعه یمن بازگردد. بخش عمدهای از این اختلافات با پیروزی حوثیها در جنگ، برطرف شده است؛ اما تصدیق این مسئله به این معناست که آمریکا و نیروهای نیابتی تحت حمایت عربستان هیچ جایگاه چشمگیری در دولت جدید یمن نخواهند داشت. به همین دلیل است که آمریکا بر یک دولت فراگیر پافشاری میکند، همان اصطلاحی که ایالات متحده در مورد افغانستان هم استفاده میکند. واشنگتن از طالبان میخواهد که برای آزادسازی ذخایر خارجی افغانستان به نایبان آمریکا در این کشور قدرت بدهند؛ به همان جنگسالارانی که طالبان، افغانستان را از آنها خرید.
در اواسط آوریل با ظهور توافق صلح ایران، عربستان و حوثیها، دیپلماتهای آمریکایی سریعاً به عربستان رفتند تا ترمز این توافقنامه را بکشند. آکسیوس در آن زمان گزارش داد که برت مکگورک، نماینده ارشد آمریکا در این منطقه به همراه لندرکینگ «اهمیت حمایت آمریکا را از عربستان در برابر تهدید یمن و دیگر تهدیدات، به ریاض گوشزد کردند. آنها با ترکیبی از دیپلماسی، بازدارندگی و زیرساخت و سرمایهگذاریهای تازه، بر لزوم ثبات و یکپارچگی مضاعف در این منطقه تاکید کردند». این قدرتنماییها و دم زدن از تضمینهای امنیتی تازه در حالی مطرح شد که صدها اسیر در حال تبادل بودند و جهان این گام تازه در مسیر صلح را جشن میگرفت.
ودانت پاتل، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت که باور دارد نگاه من به فشاری آمریکا بر انتقال مذاکرات صلح به سازمان ملل و حصول اطمینان از اینکه توافق حاصله جامع و فراگیر باشد، بیش از حد موشکافانه است. پاتل گفت: من این فرض شما را که ما با مذاکرات صلح خوب نیستیم، رد میکنم. اتفاقا لندرکینگ نه تنها بر تعهد ما به تقویت آتشبس حاصلشده با تلاش سازمان ملل تاکید کرد، بلکه این را متذکر شد که ما تا چه حد بر دستیابی طرفین به یک توافق تازه و جامعتر متمرکز هستیم.
اما ایالات متحده میداند که زمان به ضرر حوثیهاست. عربستان سعودی هنوز بنادر یمن را مسدود کرده و از رسیدن غذا، محمولههای دارویی و سوخت به این کشور جلوگیری میکند. همین اواخر برپایی یک رویداد خیریه در صنعا (پایتخت یمن) به ارزش تقریبی تنها ۹ دلار، صدها تن از شهروندان این شهر را به مدرسهای محلی کشاند و گزارش شد که نیروهای امنیتی حوثی در تلاشی ناموفق برای کنترل جمعیت، تیر هوایی شلیک کردهاند. این تیر به یک ترانس برق اصابت کرده و انفجاری را در پی داشت که با فرار جمعیت هراسان، دستکم ۷۸ تن را به کام مرگ کشاند.
حوثیها برای حفظ بقای سیاسی و زیستی خود نیاز دارند که این انسداد تمام شود. اگر مذاکرات برای زمانی طولانی به درازا بینجامد، احتمالاً حوثیها دوباره حملات بینمرزی خود را آغاز خواهند کرد. همه طرفین این را میدانند و به همین دلیل است که عربستان مشتاق به مذاکره است، اما آمریکا مدام چوب جدیدی لای این چرخ میگذارد.
حسن الطیب، مدیر قانونگذاری سیاست خاورمیانه در موسسه «کمیته قانونگذاری ملی دوستان» که برای پایان جنگ میانجیگری کرده، میگوید که لفاظیهای آمریکاییها او را نگران میکند. او میگوید: «شروطی که آمریکا برای خروج کامل نظامی و اصول توافق صلح میان عربستان و حوثیها مطرح میکند مرا بسیار نگران کرده است. من نگران هستم که آنها از این ایده که ما به یک صلح بینقص و جامع نیاز داریم، به عنوان پیششرطی برای رفع محاصره استفاده کنند». او با بیان اینکه کاملاً حامی یک صلح جامع است، تصریح میکند که شرایط صلح به آمریکا ربطی ندارد. الطیب میگوید: یمنیها باید بتوانند آینده خود را رقم بزنند. هرچه میگذرد، بیش از پیش به نظر میرسد که دولت بایدن ترجیح میدهد به جای پایان بخشیدن به مناقشه سعودیها و حوثیها، سرعت پیشرفت دیپلماتیک را کاهش دهد.
«لندرکینگ نشان داده که اولویتش نه پایان جنگ، بلکه پیشبرد مقاصد ضدایرانی آمریکا و اسرائیل در این منطقه است.»
اریک اسپرلینگ، مدیر اجرایی موسسه «سیاست خارجه عادلانه» لحن صریحتری دارد و میگوید: مسخره است که فکر کنیم دولت بایدن در قبال یمن جنگ طلبتر از حکومت خشن محمد بن سلمان است، اما باید گفت که امروز واقعیت همین است. لندرکینگ نشان داده که اولویتش نه پایان جنگ، بلکه پیشبرد مقاصد ضدایرانی آمریکا و اسرائیل در این منطقه است. او ترجیح میدهد عربستان به این جنگ خشن ادامه داده و محاصره یمن را حفظ کند؛ حتی اگر این به معنای به خطر انداختن امنیت سعودیها باشد. او این را به هر توافقی که مقامات دوفاکتوی امروز یمن را به رسمیت بشناسند، ترجیح میدهد. اگر توافق عربستان و حوثیها را برهم خورده و مناقشه دوباره از سر گرفته شود، خون مردم یمن این بار هم بر گردن آمریکا خواهد بود.
بگذارید فرض کنیم که وزارت خارجه آمریکا واقعاً باور دارد که طول کشیدن مذاکرات به صلحی پایدارتر منجر میشود. اما با وجود محاصره بنادر یمن، هرچه مذاکرات بیشتر طول بکشد احتمال ازسرگیری خشونتها بالاتر میرود. همچنین این احتمال بیشتر میشود که حوثیها حملهای به خاک عربستان انجام دهند که در مقابل واکنش عربستان و بمبارانی خانمانسوز را در پی خواهد داشت. در نتیجه، نایبان آمریکا سهم بیشتری از خاک یمن را در مذاکرات صلح به دست خواهند آورد.
اگر آمریکا واقعا میخواست خطر شروع دوباره جنگ را کاهش دهد، میتوانست عربستان را به لغو بدون شرط محاصره تشویق کند، یا حتی میتوانست اعلام کند که از دور جدید بمبارانهای عربستان سعودی حمایت نخواهد کرد. اما واشنگتن هیچ یک از این دو کار را نکرده است.
پنجشنبه هفته گذشته دهها عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به وزارت خارجه این کشور خواستند که واشنگتن به هر دو مورد فوقالذکر متعهد شود. آنها خواستار آن شدند که دیپلماتهای آمریکایی به صورت عمومی و با صراحت بیان کنند که تا زمانی که گفتوگوهای صلح در جریان است یا در صورتعدم موفقیت در حصول راهکاری دیپلماتیک - و از سرگیری دوباره خشونتها - ایالات متحده به هیچ وجه و به هیچ یک از طرفین درگیر در این مناقشه کمک مضاعفی نخواهد کرد.
این اعضای کنگره آمریکا همچنین از وزارت خارجه خواستند تا با صراحت بیان کند که محاصره بنادر یمن توسط عربستان - که نوعی تنبیه گروهی علیه مردم بیگناه یمن است - باید بدون قید و شرط لغو گردد. اگر آمریکا طبق درخواست این نامه عمل کند، جنگ تمام میشود. اگر ما بخواهیم.
انتهای پیام