جوانی جمعیت و مسئولان
- شناسه: 10980
- چهارشنبه 27 اردیبهشت 1402
- انتشار در صفحه ۱
مدتی است که سران نظام به فکر جوانی جمعیت افتادند و بستههای تشویقی متعددی، از جمله خودرو، وام مسکن، یارانه فرزند سوم، تحویل مسکن یارانهای و تسهیلات اشتغالزایی به پدر و مادر را به تصویب رساندهاند و تاکنون نیز مراجع متعددی وارد این قصه پر غصه شدهاند حتی مراجع عظام را نیز برای این امر خیر و نیکو هزینه کردهاند، ولیکن تا به امروز هیچ دولتی از توفیق و موفقیت این طرحها سخنی نگفتهاند و جشن شادی یا پیروزی و پایان تک فرزندی نگرفتهاند هر دولتی که آمد دولت قبل را مقصر کردهاند و این دور باطل تا به منحوس پهلوی رسید «که میگفت فرزند کمتر زندگی بهتر»
اما حقیقت این نیست حقیقت آن است که مشکل عمده تک فرزندی مانند همه پدیدههای اجتماعی چند بعدی است، فقط اقتصاد یا فقر مانع ازدواج و فرزندآوری نیست، بلکه ریشه در حوزه فرهنگی دارد و کشور ما در همه حوزهها دچار دگردیسی فرهنگی شده است، علیالقاعده حوزه خانواده بیشتر تحت تاثیر فرهنگ غربی قرار گرفته است، که در این مجال فرصت بررسی و آسیبشناسی آن نیست.
دیروز استاندار محترم مازندران از کهنسالی جمعیت مازندران بشدت اظهار تاسف کرد و دستور داد تا دو ماه دیگر یک برنامه استراتژیک برای مازندران تدوین شود، جناب آقای استاندار عزیز، برنامه متعددی هست ولیکن هیچکدام علمی نیست هیچ برنامهای را با نگاه اجتماعی و جمعیتشناسی ننوشتهاند، در هیچ برنامهای از صاحب نظران علوم اجتماعی و جمعیتشناسی بهره نگرفتهاند، وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی فقط میتوانند سلامت جمعیتی را تعریف کنند، حضرتعالی دیروز فرمودهاید نرخ رشد جمعیت، نرخ موالید، میزان ازدواج، در استان پایین است و میزان طلاق بالاست و استان به سمت کهنسالی میرود. بله، ساختمان جمعیت استان نامرتب و نامیزان است و حرکت جمعیت استان در حالت ایستایی قرار گرفته است. همین چند شاخص برای فروپاشی یک نظام اجتماعی کافیست.جناب آقای استاندار طبق آمار جمعیتشناسان، در پنج دهه گذشته اغلب مردم روستاهای شمال در فقر بسر میبردند متجمل نبودند و کارکرد فرزندان کارکرد اجتماعی و اقتصادی داشت، پدران و مادران بدون دستور پادگانی و تشویقهای دولتی بچه دار میشدند زیر ... بر این باور بودند هر کسی دندان دهد نان دهد و مهمترین کارکرد فرزند بقای خانواده بوده است. و فرزندآوری برای زنان آن زمانه ارزش بوده است و مادر دارای چند فرزند لایق احترام خاص اجتماعی بوده است و زن خوب مادری بود که فرزند بیشتری به دنیا آورده است، و اما امروز، داشتن فرزند زیاد و مادری در جوانی تبدیل به ضد ارزش شده است. بنابر این تاکید بر اقتصاد و بستههای تشویقی مادی کارساز نیست، یا اینکه اگر هم باید بسته تشویقی بدهید بیایید مثل اروپا، به فرزندان، متولدین جدید و مادرهای جوان، تا سن هیجده سالکی حقوق مکفی بدهید، برای فرزندان دوم و سوم نیز، حقوق و بیمه را بپردازید، نویسندگان
کم سواد جوانی جمعیت، چقدر برای تدوین برنامه از دولت پول گرفتهاند؟! همین مبلغ را به مادران جوان میدادید کفایت میکرد، همیشه تقلید و الگوبرداری از کشورهای توسعهیافته نفوذ نیست؟
متولیان محترم جمعیت، آیا میدانید در پنج دهه گذشته، سن ازدواج دختران پانزده سالگی بوده و تا پنجاه سالگی سن فرزندآوری بوده است؟ و تقریبا از پانزده سالگی تا پنجاه سالگی، حداقل در روستاها یازده فرزند و در شهرها نه فرزند به دنیا میآوردند که بر حسب نسبت جنسی آن زمان هر مادر شهری پنج مادر و هر مادر شهری چهار و نیم مادر جایگزین خود میکرد و شانس موالید و فرزندزایی سی و پنج سال بوده است ولیکن امروز با افزایش سن ازدواج، زندگی ماشینی، تحصیلات دانشگاهی و اشتغال و اقتصاد، شانس موالید و باروری به حداقل پنج سال رسیده است و یک مادر فقط پنج سال شانس فرزندآوری دارد و با یک یا دو فرزند، فقط میتواند یک مادر جایگزین خودش بکند.
این بحث جمعیتشناسی خیلی فنی و شیرین است حیف که عدهای غیر متخصص آن را احاطه کردهاند.
هم اکنون هرم سنی جمعیت ایران به شکل یک مستطیل است و سه دهه قبل یک مثلث متساوی الساقین بوده و قاعده هرم که جمعیت صفر تا پانزده سال را داشته خیلی وسیع بوده و ما یک کشور نوجوان بودیم و حرکت جمعیتی ما هم به سمت جوانی بوده است و با کاهش ازدواج و نرخ موالید و نرخ رشد، ساختمان جمعیت ایران و از جمله مازندران تغییر شکل داده است و با سرعت به سمت پیری جمعیت میرود.
انتهای پیام