بحران خاموش
- شناسه: 10919
- دوشنبه 25 اردیبهشت 1402
- انتشار در صفحه ۴ | اجتماعی
آفتاب یزد - یگانه شوق الشعراء: علی رغم اینکه در کشورهای پیشرفته بازنشستگان شرایط مناسبی دارند و با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم نمیکنند، شرایط بازنشستگان در کشور ما متفاوت است. بسیاری از آنها از حقوقهای خود رضایت ندارند و بر این باور هستند که این میزان حقوق تناسبی با میزان زحمتی که آنها چندین دهه کشیدهاند تناسبی ندارد. روزگار بازنشستگی روزگار استراحت است و افراد در این دوران نباید درگیر مشکلات معیشتی باشند بلکه باید با استفاده از حقوق خود به راحتی زندگی کنند. اما در کشور ما برخی از بازنشستگان برای اینکه بتوانند هزینههای زندگی خود را تامین کنند مجبور هستند در این دوران کار کنند و در چند شغل مشغول به کار شوند. در خصوص وضعیت صندوقهای بازنشستگی نیز بارها مسئولین هشدار دادهاند و به نظر میرسد این صندوقها از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. اخیرا سجاد پادام مدیر برکنار شده وزارت کار در خصوص سیل بازنشستگی دهه شصتیها هشدار داده است. وی در تازهترین اظهارات خود گفته است: «سیل بازنشستگی دهه شصتیها بین چهار تا پنج سال آینده آغاز خواهد شد. در کشور ما حتی وقتی موسسات اعتباری زمین میخورند، دولت مجبور شده بحران مالیشان را جمع کند. نگرانی ما از این است که دولت یک روزی ضامن ورشکستگی همه صندوقهای بازنشستگی خواهد بود. آنقدر نسبت رشد بازنشستگی بالاست که نسبت پشتیبانی از سال ۹۴ از ۶ به ۴.۲ در امسال رسیده است. سیل بازنشستگی دهه شصتیها بین چهار تا پنج سال آینده آغاز خواهد شد و حدودا یک دهه ادامه خواهد داشت و شروع بحران است.»
امروز که به گفته مسئولین هنوز در حوزه بازنشستگی با بحران بزرگی مواجه نیستیم بسیاری از بازنشستگان از شرایط خود ناراضی و درگیر مشکلات بسیار گسترده اقتصادی هستند. وای به حال روزی که پیشبینیها درست از آب در بیایند و ما با سیل بازنشستگان مواجه شویم. مشخص نیست در آن زمان مسئولین چه خواهند کرد و وضعیت بازنشستگان به چه صورت خواهد بود.
> تغییر رویه در مدیریت داراییها
هادی حقشناس کارشناس اقتصادی در این باره به آفتاب یزد گفت: «قطعا هشدار در خصوص بحران بازنشستگی هشدار درستی است. صندوقهای بازنشستگی وضعیت مطلوبی ندارند و اگر کمک دولت در بودجه سنواتی نباشد طبیعی است که صندوقها توان پرداخت مستمری بازنشستگان را ندارند. بخش غالبی از ۱۹ صندوق بازنشستگی کشور درگیر چنین مشکلاتی هستند. اما دو صندوق اصلی وجود دارند: یک صندوق بازنشستگی کشوری و دیگری صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی. به نظر میرسد که این دو صندوق داراییهایی دارند و همچنین طلبهای زیادی از دولت دارند. اگر دولت آن طلبها را بپردازد و با دارایی موجود آنها ترکیب شود، با یک مدیریت کارآمد شاید بتوان مانع شد از بخشی از مسائل و مشکلاتی که ممکن است در چند سال آینده جدیتر نصیب بازنشستگان شود. در غیر اینصورت اگر همین روال ادامه پیدا کند با توجه به وضعیت صندوقها و داراییهای آنها وضعیت بدتر خواهد شد. اصولا شرکتهایی که صندوقها بازنشستگی دارند بهرهور نیستند و کارآمدی لازم را ندارند؛ این شرکتها گاهی مسائل و مشکلاتی برای صندوقها به وجود میآورند. اگر یک تغییر رویهای در مدیریت دارایی صندوقهای بازنشستگی صورت نگیرد طبیعتا هرچقدر که زمان میگذرد چون بر تعداد بازنشستگان افزوده میشود و امید به زندگی هم رو به افزایش است، طبیعی است که صندوقهای بازنشستگی نمیتوانند تا ابد متکی به کمکهای دولت باشند.»
> بحران صندوقهای بازنشستگی
در ادامه مجید گودرزی کارشناس اقتصادی در پاسخ به سوال آفتاب یزد در خصوص چگونگی مواجهه با موج بازنشستگان گفت: «متاسفانه یکسری از سیاستها اجرا شدند که درست نبودند و تبعات آن به الان باز میگردد. از طرف دیگر بحث مسائل اقتصادی به خصوص موضوع تامین مسکن بسیار پررنگ است. فرزندآوری یک تکلیف است و انتخاب نیست. همه ما نسبت به نسل آینده مسئولیت داریم و در این زمینه باید اقدامات مهمی صورت پذیرد. به هر حال اول ما نیازمند آموزش هستیم و باید برای جامعه تشریح کنیم که پیری جمعیت تبعات بسیار زیادی دارد. ما باید از الان به فکر باشیم زیرا یک بحران خاموش در حال شکلگیری است. طبیعتا فشار اقتصادی باعث کاهش نرخزاد و ولد در جامعه خواهد شد. از طرف دیگر ارتباط معناداری بین رفاه و فرزندآوری در جامعه وجود دارد. الان در حال حاضر هنوز دهه پنجاه یا و شصتیها بر سر کار هستند اما ۱۴ مورد از ۱۵ صندوق بازنشستگی کشور ورودی کمتری نسبت به خروجیشان دارند. ورودی این صندوقها کمتر از میزانی است که به آن نیاز دارند. اکثریت قریب به اتفاق صندوقهای بازنشستگی با بحران مواجه هستند. قطعا ریشه این بحران برمی گردد به بحث فرزندآوری و سیاستهای جمعیتی.»
> برداشتهای دولتها از صندوقهای بازنشستگی
در آخر ایرج ندیمی از دیگر کارشناسان اقتصادی در این باره به آفتاب یزد گفت: «ما مداوما در اشتغال و بازنشستگی با این سناریو رو به رو هستیم که افراد زیادی نگران سن بازنشستگی هستند و دائما از افزایش سن بازنشستگی صحبت میکنند. حتی در برخی از وزارتخانهها مبنا بر اساس سن کاری تعریف میشود نه سن شناسنامهای افراد مانند وزارت نفت که معیارشان بر اساس سن فرد است. بالاخره یکی از مسائلی که در ارتباط با صندوقها وجود دارد میزان کسور و کفاف است. در گذشته با پدیده کسور رو به رو بودیم چراکه بخش عمدهای از مباحث مربوط به پرداختها صرفا از حوزه کسر از حقوق بود. اما در دهه اخیر با توجه بهعدم کفاف میزان پرداختیها نسبت به شاغلین خدمات بر اساس مدیریت و مانند آن تعریف شد. در همه جای دنیا بازنشستگان از نظر حکومت پر هزینه هستند. چون میزان هزینههای درمانی یا مانند آن رو به افزایش است و برخلاف نیروهای جوان میزان پرداختیها میتواند مشکلاتی را ایجاد کند. اما در ایران یک اتفاق دیگری که وجود دارد موضوع برداشتهای دولتها از صندوقهای بازنشستگی است. از دوران جنگ به جهت اینکه پولها عمدتا به صورت بلوکه در اختیار بانکها و صندوقها قرار میگرفت طمع برداشت از این منابع باعث شد که در دوران جنگ و مانند آن دولتها برداشت قابل اعتنایی از این صندوقها انجام دهند. این باعث شد که پرداخت صندوقها به دولتها افزایش پیدا کند.»
> هزینههای سربار حکومت
وی ادامه داد: «از این رو ما با این مشکلات رو به رو هستیم؛ موضوع خود بازنشستگی به عنوان عامل اصلی در رابطه با تامین هزینهها به خصوص در خصوص کشورهایی مانند ایران که هزینههای بازنشستگان زیاد است. از سوی دیگر هزینههای درمان در طول این سالها هزینه قابل اعتنایی در سبد خانوارها بوده است. تامین دارو و پرداخت هزینههای درمان باعث شده است که بخش عمدهای از حقوق بازنشستگان صرف این حوزه شود. از طرف دیگر هزینههای سربار حکومت مثل جنگ، تحریم، تورم، رکود و مانند آن باعث شده تامین زندگی مردم از جهت ارزش پول با مشکل روبرو شود. هزینههای اساسی مثل زیر ساختهای مسکن در کشور ما حاصل نیست چرا که در اکثر کشورهای جهان به نسبت درآمد امکان تامین مالی تا ۸۰ درصد برای خرید مسکن وجود دارد و تقریبا هیچ کسی دغدغه مسکن را ندارد. چون بخش عمدهای از هزینه خرید مسکن توسط بانکها از میزان دریافتی آنها پرداخت میشود. اما در ایران باتوجه به این داستان چند اتفاق رخ داد یک اینکه سعی کردند سن کاری را زیاد کنند. عملا یکی از مشکلات اشتغال در ایران این نکته است که تامین اجتماعی مانع بازنشستگی افراد میشود. شاید یکی از عوامل اصلی بیکاری در ایران همین است که افراد باید حتما در سن پایین استخدام شوند وگرنه سازمان تامین اجتماعی برای آنها مانع ایجاد میکند. موضوع دیگر در رابطه با زیانهای ناشی از برداشتهای دولت است، بخش عمدهای از پول مردم را دولتها برداشت کردند و در پرداخت آن هم همکاری نکردند. با این نگاه باید گفت که ما با یک بحران در چندین سال اخیر رو به رو بودیم که در این باره بارها تذکر داده شد. در گذشته در مجلس بنده پیشنهاد کردم که دولت یا باید به صورت ریالی در سند بودجه درج کنند یا به ازای آن باید شرکتها واگذار شوند. بخشی از آن شرکتهایی که الان در رابطه با سازمان بازنشستگی و تامین اجتماعی وجود دارد به دلیل همان تصمیم است.
> دولت کسورات را پرداخت کند
وی در آخر تصریح کرد: « از این رو اولین کاری که دولتها باید انجام دهند این است که به هر حال باید کسورات را پرداخت کنند. چطور برای کسورات برخی از نهادها اجازه دادند که آنها نفت بفروشند و طلب خود را بردارند؟ این کار را باید در رابطه با صندوقهای بازنشستگی انجام دهند. دومین پیشنهاد این است که دولت بخشی از کاهش تصدیگری در حوزه بیمه و رفاه مدیریت کند. باید بخشی از درآمدهای دولت در جهت حمایت از بازنشستگان کشور قرار بگیرد چرا که هزینههای سربار زندگی مثلا مسکن، دارو و درمان را پوشش دهد. چنین اتفاقاتی میتواند بخشی از ناکارآمدیهایی که در این حوزه وجود دارد را جبران کند.»
انتهای پیام