«برگُزین» روزنامههای ایران
- شناسه: 10897
- یکشنبه 24 اردیبهشت 1402
- انتشار در صفحه ۱۱ | فرهنگی
در این ستون ـ بیهیچ دخل و تصرفی ـ گزیدهای از مطالب روزنامههای سراسری کشور را فردای انتشار میتوانید مطالعه کنید.
اعتماد: فقر و باورهاي فراموش شده
فقر موضوعي انتزاعي و فلسفي نيست كه براي درك آن نياز به استدلال و تحليل باشد. فقر و محروميت مطلق، زبان گوياي خاص خود را دارد و نياز به هيچ اشارتي براي درك و مشاهده آن نيست؛ انزوا، بيقدرتي، آسيبپذيري، چهرههاي تكيده و چين و چروك ناشي از تنگدستي خود گواههاي روشني از تنگدستي فزاينده يا همان فقر مطلق است. چنين فقري، همه جنبههاي زندگي اعم از روابط اجتماعي، رشد و تحول فردي و اجتماعي و حتي سبك زندگي معنوي را نيز تحت تاثير قرار ميدهد، همانگونه كه در روايت ديني آمده است: «از هر دري كه فقر وارد شود، از در ديگر ايمان خارج ميشود». چنين گفتارهايي نشانگر عمق پيامد ناخوشايند فقر براي جوامع انساني است.
در هيچ نظام سياسي و اقتصادي فقر پديده عادي و پذيرفته شده نيست. در جامعه اسلامي كه نظام سياسي به نام و هدف نهادينهسازي معنويات و براي پيادهسازي ارزشهاي ديني شكل گرفته است، فقر زيبنده شهروندان نيست. رسيدگي به امور مسلمين، يكي از وظايف اصلي كارگزاران جامعهاي است كه به نام دين مديريت ميشود. فقرزدايي يكي از پايهايترين ماموريتهاي مورد انتظار از هر نظام سياسي به ويژه نظام و ساختار ديني است. با اين وجود، پس از چند دهه از استقرار نظام جمهوري اسلامي، برخي مسئولان و تريبونداران به جاي ارزيابي و آسيبشناسي زمينههاي گسترش فقر در جامعه به توجيه فقر موجود، توصيه به قناعت يا سببشناسي غيركارشناسانه درباره فقر در جامعه و حتي هشدار درباره مسئوليت مردم در شرايط فقر شديد ميپردازند. در هفته گذشته، يكي از ائمه جمعه به مردم توصيه كرده است كه هوشيار باشند تا فقر و تنگدستي به باورهاي آنها درباره انقلاب آسيب نزند!! در اين زمينه ميتوان به چند نكته اشاره كرد، نخست اينكه همانگونه كه در سخن معصوم(ع) آمده است، فقر ايمان را نيز از انسان دور ميسازد تا چه رسد به نظام سياسي، هر چند آن نظام براي اجراي آموزههاي ديني برپا شده باشد. بنابراين، دلسوزان يك نظام سياسي بايد خود و همپيمانان سياسي خود را به مديريت كارآمد براي كاهش فقر توصيه كنند. دوم، مخاطب اصلي چنين توصيههايي بايد مسئولان باشند نه مردم. مردم شريف و نجيب ايران همه سختيها را تحمل كردهاند آن هم تنها به خاطر حفظ كشورشان و اميد به اينكه پس از تحمل سختيهاي طولاني، زندگي بهتري داشته باشند. نجابت مردم در تحمل سختيها نبايد وظيفه و مسئوليتپذيري را از كارگزاران جامعه بزدايد و طرفداران دولتهاي مستقر را بر آن دارد تا همچنان همه مسئوليتها را متوجه مردم سازند و از مردم زجر كشيده بخواهند خودشان به تنهايي از بروز مشكلات ديگر نيز جلوگيري كنند. اين چه انتظاري است؟ آيا اينگونه انتظارات از مردم نشانگر دوري از واقعيت زندگي مردم و سختيهاي معيشت آنها نيست؟ نبايد فراموش كرد كه ساختار سياسي، گونهاي سازوكار نهادين براي مديريت زندگي اجتماعي و اقتصادي مردم است و نبايد با درخواستهايي كه همراه با ناديدهانگاري واقعيت زندگي مردم است، ساختار ياد شده را از مسئوليتهاي قانوني و مورد انتظار مبرا و معاف كرد.
چنين نگاهي به مردم و فقر آنها گونهاي بيگانگي با مردم زجر كشيده و فرافكني در قبال مشكلات موجود اقتصادي و مديريتي است. با اين نوع نگاه به مشكلات، نه مشكلات برطرف و نه معنويت مردم به ويژه نسل جوان و نوجوان تقويت ميشود. امر به معروف و نهي از منكر بايد با شناخت مخاطب واقعي و سبك اثرگذار در انجام فريضه ياد شده باشد نه اينكه نوعي باژگونگي در انجام اين مهم صورت پذيرد، به گونهاي كه برخي توصيهكنندگان، از قربانيان فقر انتظار دارند تا از پيامدهاي فقر جلوگيري كرده و آنها را بياثر سازند.
جمهوری اسلامی:واقع بینی
به جای شعار زدگی
با صرف نظر از مرگ بازنده بودن برجام، نکته بسیار مهم اینست که هنوز افرادی در کشورمان تلاش میکنند تصویر غلطی از آن ارائه دهند و آن را یک خسارت معرفی کنند در حالی که واقعیت چیز دیگری است. آمارهای رسمی از تورم سالهای کارکرد برجام و سالهای بعد از خروج آمریکا از برجام، بهترین اسنادی هستند که میتوان برای درک واقعیت به آنها استناد کرد. برجام در مرداد ۱۳۹۴ امضا شد و تاریخ خروج آمریکا از برجام، اردیبهشت سال ۱۳۹۷ است. نرخ تورم در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ یعنی سالهای کارکرد برجام، به ترتیب ۱/۱۱ درصد، ۹/۶ درصد و ۲/۸ درصد بود. به عبارت روشنتر، برجام توانست نرخ تورم را تکرقمی کند و آن را در سیر نزولی قرار دهد. از هنگامی که دونالد ترامپ آمریکا را از برجام خارج کرد، نرخ تورم وارد سیر صعودی شد بطوری که در سال ۱۳۹۷ به ۹/۲۶ درصد و در سال ۱۳۹۸ به ۸/۳۴ درصد رسید. این سیر صعودی در سالهای بعد نیز ادامه یافت و در سال ۱۳۹۹ تا ۴/۳۶ درصد و در سال ۱۴۰۰ تا ۲/۴۰ درصد افزایش یافت. در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نیز شاهد سیر صعودی تورم هستیم و طبیعی است که اگر برجام احیا نشود و تحریمها برداشته نشوند، نرخ تورم کشورمان سیر نزولی نخواهد داشت.
این آمارها نشان میدهند وضعیت اقتصادی کشورمان به برجام و تحریمهای ناشی از تعطیلی آن گره خورده و اینطور نیست که اراده ما در این زمینه تاثیرگذار باشد. تردیدی وجود ندارد که نباید برای برجام و تحریمهای ناشی از تعطیلی آن نقش و سهم صددرصدی در تورم و وضعیت نابسامان اقتصادی کشورمان قائل باشیم و برای چگونگی مدیریت اقتصادی کشور نقش و سهمی قائل نشویم، ولی این را هم باید بپذیریم که انکار تاثیر تحریمهای ناشی از تعطیلی برجام انکار امر بدیهی است. درباره سهم هر یک از این دو (تحریمها و مدیریت ناکارآمد) باید به دادههای آماری مراجعه کرد.
موثرترین کمک به دولت حاضر برای غلبه یافتن بر مشکلات اقتصادی، تلاش برای احیاء برجام است. دولت نیز نباید به مزاحمانی که به ترامپ برای خروج از برجام کمک کردند مجال ادامه مزاحمت بدهد. آنها در دو سال گذشته که زمینهای برای رسیدن به توافق جهت احیاء برجام با دولت بایدن به وجود آمد، به مزاحمتها ادامه دادند و مانع حل این مشکل شدند و خسارت زیادی به کشور وارد و زندگی مردم را با تنگناهای شدید مواجه کردند.
علاوه بر آمارهای مرتبط با تورم که در ابتدای این مقاله ارائه شد، دلایل متعدد دیگری نیز وجود دارند که نشان میدهند احیاء برجام به نفع کشور و مردم است. تکاپوی شدید کاسبان تحریم برای جلوگیری از احیاء برجام و کف زدن آنها برای دونالد ترامپ که به تحریک رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیسم جهانی آمریکا را از برجام خارج کرد، برای این بود که منافع نامشروع خود را در خطر میدیدند. آنها با استمرار تحریمها هر روز فربهتر میشوند و جیبهای گشاد خود را پرتر میکنند. رنج مردمی که از رهگذر تحریمها هر روز گرفتاری بیشتری را در تامین معاش خود تحمل میکنند، برای کاسبان تحریم نهتنها نگرانکننده نیست بلکه بسیار لذتبخش است. افراد ناآگاهی هم وجود دارند که تحریمها را برای کشور، نعمت میدانند و بیخبر از رنجی که مردم تحمل میکنند، بدون آنکه خود بدانند به ابزار تبلیغاتی کاسبان تحریم تبدیل شدهاند. دولت اگر میخواهد کشور را از عوارض منفی تحریمها نجات دهد، باید با طرد کردن کاسبان تحریم، به احیاء برجام همت کند و واقع بینی را جایگزین شعارزدگی نماید.
جوان: بازی را از حالا نبازیم
قرعهکشی رقابتهای جام ملتهای آسیا برگزار شد و تیم ملی فوتبال کشورمان حریفان همگروه خود را شناخت. امارات، هنگکنگ و فلسطین قطعاً حریفانی نیستند که بتوانند سد راه ایران برای صعود به مرحله بالاتر جام ملتهای آسیا باشند و از همینرو باید اذعان کنیم کار اصلی تیم ملی از مرحله یکهشتم نهایی این مسابقات آغاز خواهد شد. جایی که باید به مصاف تیمهای مدعی و بالطبع قدرتهای اول قاره کهن برود.
بدیهی است که برای رسیدن به قهرمانی و پایان انتظار ۴۷ ساله قهرمانی در آسیا باید حریفانی، چون کرهجنوبی، ژاپن، عربستان و حتی قطر میزبان را از پیشرو برداشت و رودررو شدن با یک یا چند رقیب در راه قهرمانی اجتنابناپذیر است و باید خود را آماده کنیم تا به این رؤیا دست یابیم. اما آنچه این روزها دیده و شنیده میشود گویای ترسی است که از همین حالا به جان تیم ملی افتاده و باعث شده از امروز با نگرانی در خصوص رویاوریی با این تیمها در مراحل بالاتر یاد کنیم. اینکه عنوان شود اگر در فلان مرحله به کرهجنوبی بخوریم یا اینکه در مرحله بالاتر با ژاپن روبهرو شویم کارمان سخت میشود یا اینکه بگوییم باید هر طور شده از رویارویی با عربستان فرار کنیم، یعنی اینکه از همین حالا بازی را به رقبای اصلی خود باختهایم و اصلاً نیازی نیست که وارد زمین مسابقه شویم.
تیم ملی فوتبال ایران در طول سالهای گذشته در جام ملتهای آسیا همواره در بزنگاهها کم آورده است. ایران درحالیکه با اقتدار مسابقات را شروع میکند و خوب و آماده نشان میدهد، اما آنجا که باید ضربه بزند، ضربه میخورد و از رسیدن به قهرمانی دور میشود. این داستان در ۱۱ دوره گذشته جام ملتها تکرار شده، اما گویا اینبار خیلی زودتر از آنچه که تصورش را داریم، آغاز شده و فوتبال ایران از همین حالا کار خود را بعد از صعود از مرحله گروهی سخت کرده است.
در اینکه رقبای اصلی فوتبال ایران در آسیا بسیار جلوتر از ما هستند و برخی دیگر هم با سرعت قابل توجهی در حال رسیدن و گذر از فوتبال ایران هستند هیچ شکی نیست، اما تمام اینها دلیل بر این نمیشود که ما از همین حالا و در فاصله هشت ماه تا اولین بازی ایران در جام ملتها اینگونه زمین را خالی کنیم و میدان را در اختیار رقبا قرار دهیم. همه میدانیم که رسیدن به قهرمانی در فوتبال آسیا امروز سختتر از هر زمان دیگری است و این سختی برای تمام تیمهاست، حتی برای تیمهایی که برخی سعی دارند از آنها برای ما غول بسازند؛ بنابراین تیم ملی به جای ترس از رقبا نیاز به روحیه و برنامه دارد. هشت ماه فرصت مناسبی است که برای جام ملتها آماده شویم. فراموش نکنیم که ایران بازیکنانی دارد که همین حالا در سطح اول فوتبال جهان خوش میدرخشند و این توانایی را دارند که کار تیم را در مواقع حساس دربیاورند. پس باید به داشتههایمان ایمان داشته باشیم، باید توانمندیهایمان را بشناسیم و با اعتماد به نفس بالا به مصاف حریفان بریم که اگر این اتفاق رخ ندهد بهطور قطع تمام ماجراهایی که در ۱۱ دوره گذشته رخ داده باز هم تکرار خواهد شد، پس نباید از حالا بازی را ببازیم.
انتهای پیام