تلاش برای از دست ندادن قدرت یا خدمت

وجوه مثبت مشارکت مردم در امور عمومی از ویژگی‌های حکومت‌های دموکراتیک است. غنای فرهنگ مشارکت مردم با هم افزایی به جای رقابت است. در فرهنگ سنتی ایرانیان، متاسفانه در برخی موارد این موضوع تحت تاثیر مولفه تداوم حضور مدیران در عرصه قدرت موجب بروز یا نمود گرایش پوپولیستی می‌شود.
ترس از اجرای سیاست‌های قیمتی بی‌آنکه تحلیلی از تفکیک گروه‌ها و جامعه هدف و نوع حمایت‌ها در آن صورت بگیرد با واکنش سریع مسئولان به تداوم انفعال و مانع تحرک اقتصادی تبدیل شده است این روند به نوعی باج دهی به مصرف گرایی را تداوم می‌بخشد. سیاستگذاران در مواجهه با مسائل راهبردی با افزایش قیمت مخالف بوده و تعادل قیمت‌ها را با افزایش جزئی و تدریجی آن بر طیف گسترده که مانع هدر رفت منابع می‌شود بر نمی‌تابد، در عین حال اخذ مالیات از گروه‌های کوچک و لو پیشران اقتصاد که خود منشاء افزایش قیمت می‌شود را ترجیح می‌دهند. تعدیل آنی مشکلات اجتماعی و کاهش شکاف طبقاتی با سقوط قله‌های ثروت به قعر دره‌ها به نفع طبقات ضعیف تمام نمی‌شود. همانگونه که تجربه نظامات سیاسی سوسیالیستی نشان داد انگیزه‌های رشد و
تعالی بشر متضمن رشد فردی در جامعه‌ای با نشاط و امید به حیات طیبه خواهد بود نه اقتصاد رابین هودی.
انقلاب اسلامی در گام اول خود علیرغم مواجهه با دشمنی‌های خارجی و داخلی با تثبیت حاکمیت دین و معنویت در شکوفایی قابلیت و فرصت‌ها به عنوان راهنمای سعادت دنیوی و اخروی بشر مجال شکل گیری جامع و مدون نیافت اما تک ستاره‌های زیادی با گذشت و ایثار در این راه ظهور یافتند. اکنون چه شده است که نگران از دست دادن سرمایه اجتماعی هستیم که خود انقلاب حاصل سرمایه اجتماعی مردم ایران شکل گرفته و تا به امروز هم به پشتوانه مجاهدت‌ها و ایثارگری شهدا و خانواده‌های آنان مسیر‌های صعب‌العبوری را پشت سر نهاده است پس نباید در اقدام به کار درست (به شرط اینکه واقعا بررسی شده و درست باشد) در حل مسائل مهم و راهبردی نگران شده و تعلل نمود. گام دوم انقلاب عرصه معرفی الگوی سوم در ادبیات توسعه ملل براساس مبانی انقلاب اسلامی برای جهان پذیری خواهد بود. اکنون مردم در بند رنج‌ها و گرفتاری‌های تشدید یافته از دشمنی‌های استکبار جهانی و غارت پیشه و بعضا سوءمدیریت دوستان بی‌تجربه و متوهم مواجه هستند و برخلاف الگویی که مخالفان نظام از مدینه‌های فاضله‌ای نظیر آمریکا معرفی می‌کنند، خود در برابر دشمن ایران همانند احزاب آمریکا
وحدت ندارند.
در جلسه کنگره آمریکا نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه پدیده تیک تاک را به عنوان عامل وحدت معرفی کردند که با ربودن گوی سبقت از فیس‌بوک نگرانی جامعه سرمایه‌داری را به بهانه‌های ظاهری در پوشش و مراقبت از اخلاق و آسیب‌های وارده به کودکان و جوانان به مسئله ملی آمریکا تبدیل شده است.
همگان شاهد پیشگامی اخلاق‌زدایی و فرهنگ زدایی آمریکا و رسانه‌ها و دستگاههای فرهنگی‌اش علیه سایر
ملل می‌باشند. دشمن همیشه با ظاهری فریبنده و آراسته در میان خودیها پنهان می‌شود طوری که دلسوزان و خیر خواه جلوه می‌نمایند اما آنکه خیرخواه واقعی جوانها است والدین و خانواده آن‌ها است که آمریکا و نظامات رسانه‌ای آمریکایی پروژه و نظریه دهکده جهانی را با ظاهر آزاداندیشی و خدمت رسانی سریع و ارزان با دسترسی همگانی به ارزش‌های دنیای جدید، هدف حذف فرهنگ‌های قوام یافته و اخلاق محور جوامع خانواده محور برای ایجاد و گسترش بازاری بزرگتر برای تسخیر نظام سرمایه داری بی‌ارزش می‌نمایند. در چنین شرایطی هوشمندی و آگاهی برای حضور و تلاش در جهت اهداف انقلاب نباید اسیر هوچی‌گری‌ها و ترس و واهمه گردد اما با تدبر و محاسبه و با خردمندی مسیر پیشرفت را بدون دامن زدن به شعارهای احساسی افراطی پر هزینه و بدون توجه به تجارب و حساسیت شرایط جامعه نشوند. در گام دوم انقلاب راهبرد حفظ حرمت جایگاه همه عناصر موثر در شکل گیری و رشد و تداوم انقلاب به عنوان راهبرد پایدار انقلاب اسلامی باید همواره با جدیت مراقبت شود. بنابراین با قرار گرفتن در آستانه انتخابات مجلس نباید فعالیت‌ها نمودی به جز کار خالصانه برای خدا در رفتار نخبگان مشاهده شود. آنچه که برای همه گروههای سیاسی صرف‌نظر از تفاوت دیدگاه‌ها و عملکرد‌ها و منویاتشان بعنوان ارزشی ثابت بماند، انقلاب اسلامی ایران و اهداف عدالت خواهانه، آزادی و استقلال برای رشد تعالی انسانها در قول و عمل مسئولان است. پروژه‌های نفوذ دشمن سعی در تضعیف انقلاب با اختلاف افکنی از طریق مقابل هم قراردادن حتی ارزش‌های مثبت و مشترک ملت ایران است و از ابتدای انقلاب نیز در این زمینه خیلی تلاش کردند تا ایران و ایرانی بودن را در برابر اسلام و اسلامگرایی قرار دهند. در صورتیکه ذات این دو یعنی دین و سرزمین به عنوان مکمل هم در همه کشورها و میان ملل مختلف وجود دارد. سرزمین بستری برای برپایی دین و الگویی برای اصلاح رفتار مردم است و اساسا هیچ کدام جای دیگری را نمی‌گیرند و به تعبیری دین روح ملت‌ها و سرزمین جسم ملت‌ها را تقویت می‌کند. اسلام به عنوان دین پرجاذبه در گستره جغرافیایی جهان، ملل مختلف را با نمودی از فرهنگ و هنر و معماری مختص همان مناطق به استقرار نظام دینی در سرزمین‌های خودشان در طول تاریخ رهنمون شده و اساسا دین و سرزمین منافات و منازعه‌ای با هم ندارند و خدمات متقابل اسلام و ایران با پیروزی انقلاب اسلامی مصادیق فراوانی یافته و در ادامه نیز باید عامل وحدت گروه‌های سیاسی برای اعتلای
ایران اسلامی گردد.

انتهای پیام