میانجیگریهای عراق ناخواسته، تحمیلی و بر اساس خواست دیگر کشورها از جمله عربستان باشد؟ میگوید: دست روی نکته ی مهمی گذاشتید و ادامه میدهد: میخواهم به نکتهای اشاره کنم که شاید خیلی برای برخی و بعضی خوشآیند نباشد اما واقع امر این که؛ عربستان در مسیر به سلطنت رسیدن بن سلمان، موانع بسیاری بر سر راه میدید؛ در جنگ با یمن کوچکترین توفیقی به دست نیاورده بود، مسائل این کشور با تهران لاینحل بود، مُهر نوکری آمریکا به هیچ طریقی از پیشانی خاندان آل سعود پاک شدنی نبود، سوریه محکم و استوار توانسته بود بر همه ی آتش افروزیها غلبه کند، مباحث امنیتی به قوت خود باقی بود، کتمان خوش رقصی با ساز اسرائیلیها و نانیاهو تقریبا غیر ممکن بود و...
قناد باشی اضافه میکند: با نگاهی به این مسائل لابد به این نتیجه میرسیم بخشی از میانجی گریهای عراق، مأموریتی بود از سوی سعودیها که نمیخواستند خودشان پا پیش بگذارند اما این مسئلهای نبود که بتوان آن را پنهان کرد فلذا هیچ کشوری مناسبتر از عراقی که میکوشید در همه ی بازیها حضور داشته باشد و مقدمات بازگشتش به جهان عرب نیز آماده شود، نبود!
>عربستان، بازندهای که با برنده سرود قهرمانی خواند!
این کارشناس مسائل سیاسی در بخش پایانی این گفتگو به مسائل عربستان طی چند سال اخیر پرداخته میگوید: این که بخواهیم به این و آن بفهمانیم عربستان متحول شده اندکی سخت است، چرا؟ چون ذات حکام سعودی تغییر نیافتنی است.
وی ادامه میدهد: در حالی که عربستانیها در جبهه یمن متحمل شکستهای سختی شده بودند، با ایران نتوانسته بودند به تفاهم برسند و هر روز مسئله و مشکلی در ابعاد داخلی منطقهای و بینالمللی دست به گریبان آنها بود این گونه تصمیم گرفتند که لباس تیم برنده بپوشند و سرود قهرمانی بخوانند؛ چگونه؟ میگویم!
قناد باشی این مسئله را بدین صورت تحلیل میکند که: فرض کنید تیمی با لباس زرد، تیمی با لباس قهوهای را میبرد، حال تیم قهوهای یا باید شکست را بپذیرد و سرافکنده استادیوم را ترک کند یا تردستی کند و لباس زرد بپوشد و با تیم قهرمان، سرود قهرمانی سر دهد!
وی خاطرنشان میکند: عربستانیها دقیقا همین رفتار را در پیش گرفتند؛ گفتند با تهران مشکلی نداریم، گفتند با یمنیها میتوان به توافق رسید، گفتند ما نوکر آمریکا نیستیم و با چینیها وارد معامله شدند، گفتن دربست در اختیار اروپا و غرب نیستند و با روسیه نرد دوستی باختند و... نتیجه این شد که این روزها میبینیم عملاً عربستان به یک کشورتحول خواه، صلح دوست و پیشگام در توسعه و سرمایهگذاری معرفی شده است در حالی که به واقع چارهای نداشت جز این که لباس تیم قهرمان را بپوشد تا بتوان شکستهای پی در پی خود را فراموش کند.
قناد باشی در پایان خاطرنشان میکند: البته همین مسئله نیز بر تحولات منطقهای تأثیر مثبت گذاشت و بسیاری از مشکلات حل شد اما باید هوشیار بود تا در تحولات و تصمیم گیریها این مسائل فراموش نشود!
وی میافزاید: قدرت روزافزون ایران در منطقه به خصوص محور مقاومت به جهان حالی کرد که سر به سر ایران گذاشتن با مهرهای به نام عربستان و بن سلمان برای شان گران و شاید بسیار گران تمام خواهد شد به همین دلیل در تحولاتی که منجر به عادی شدن روابط تهران ـ ریاض شد عملاً سکوت کردند واگرنه اگر ایران در موضع ضعف بود قطعا واشنگتن هم عربستان را به آتش میکشید هم خودش را اما اجازه ی عادی شدن روابط ایران و عربستان را نمیداد.
قناد باشی البته به این موضوع نیز اشاره میکند که: چه بپذیریم چه نپذیریم، چه خوش مان بیاید چه نیاید ایران قدرتمند به نفع منطقه و جهان است و همین مسئله است که این روزها غرب را آزار میدهد واگرنه مسائلی که بیشتر داخلی است اینقدر در جهان و مجامع بینالمللی پررنگ و پر تکرار به گوش نمیرسید!
انتهای پیام