عشق‌های شکننده شکست‌های عاطفی

در جلسه خبرچین هر یک از دوستان به موضوعاتی پرداختند.
یکی گفت: هیچوقت فکرش را می‌کردید شایعات در مورد خودروی شاسی بلند کار دست وزیر بدهد؟ دور از جون، شاسی بلند وزیر را زیر گرفت! به نظر من وزیر سابق چه دل پری از خودروی شاسی بلند داره؟! جالب است مردم هم نسبت به این موضوع واکنش‌های جالبی نشان دادند. قدیم پشت ماشین‌ها مثلا می‌نوشتند: «رفیق جاده‌ها یا همیشه در سفر» اما اخیرا یه فیلمی تو فضای مجازی وایرال شده بود که یکی پشت شیشه ماشین شاسی بلندش به کنایه و شوخی نوشته: «من نماینده نیستم. شاسی بلندم را خودم خریدم!»
یکی از اعضا گفت: یک پیام‌دهنده به ستون پیام‌های مردمی گفته: «اگر مردم در تنگناهای بیشتر قرار بگیرند محبوبیت مسئولین کاهش می‌یابد.» به واسطه سخن وی عرض می‌کنم: بله ما چک سفید امضا به مسئولین ندادیم که محبوبمان باشند اصلا عشق ما به مسئولین عشق‌های شکننده است، حتی عشق ما به مسئولین دچار شکست عاطفی هم شده!
دیگری گفت: یک کارشناسی گفته کسی جرات برخورد با ابربدهکاران بانکی را ندارد. اما یه چیزی بگم بس جالب. یکی از بچه محل‌های ما از اون گنده لات‌های خفن شهر است. قیافش عین هیولاست حتی بدتر از شخصیت «زهر مار خان» در سریال گیلدخت. یه روز به وی گفتم: کار و شغلت چیه؟ گفت: خودت میدونی قبلا خفت‌گیری می‌کردم اما تغییر رویه دادم. بین خودمون باشه الان واسه یه ابر بدهکار بانکی کار می‌کنم. گفتم برای یه بدهکار کار می‌کنی؟ او پول داره که حقوق بده؟ خندید و گفت: ابر بدهکار اسم مستعار ایناست. اینها طلبکار عالم و آدمند. بیا و بریز و بپاششون و ببین.
یکی از اعضا با گلایه از روز کارگر گفت: «روز کارگر» و ثبت تقویمی آن به چه کار آید؟ فقط روزت مبارک کفایت نمی‌کند. لذا بنده روز کارگر روز رنج کشی و محنت کشی را تبریک می‌گویم. اوضاع کارگر را خوب کنند کارگر قدرت خرید داشته باشد همان روز، روز کارگر است.
جناب شعار باشی هم در تایید سخن وی گفت:
چه مبارک دمی خواهد بود آن سان
جیب پر باشد و خرید کردن آسان
چرا جای پول در جیب کارگر
مگس یا شپش‌ها می‌دهند جولان؟!

انتهای پیام