ادیبان در شهر
- شناسه: 10068
- سه شنبه 12 اردیبهشت 1402
- انتشار در صفحه ۵ | فرهنگی
آفتاب یزد – یوسف خاکیان: ششم آذر سال گذشته بود که خبر رسید هفت تندیش نیمکت نشین از مشاهیر و مفاخر شعر و ادب فارسی (سعدی، مولانا، حافظ، خیام، سنایی، فردوسی و نظامی گنجوی) در راستای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران در راسته نشرهای خیابان
کریم خان زند جانمایی و نصب شده است. پیشتر البته سردیس برخی از هنرمندان معاصر که در عرصه سینما نامآور بودند در باغ هنر خانه هنرمندان نصب شده بود که به دلیل کیفیت پایین این سردیسها و البته عدم شباهتشان به چهره اصلی هنرمندان، حاشیههای زیادی را بر پا کرده بود که البته دست آخر هم مشخص نشد که اصلاحی روی برخی از این سردیسها صورت گرفت یا نه؟ زمان که گذشت برخی از افراد مغرض آمدند و به مجسمههایی که متعلق به مفاخر ایران بود و در شهرهای مختلف قرار داشت صدمه وارد کردند، دلیل این کارشان هم البته هرگز مشخص نشد. برای نمونه میتوان به تخریب مجسمه استاد شهریار در پارس آباد مغان اشاره کرد که در تاریخ 26 فروردین سال 97 اتفاق افتاد. با این حال اما اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران به مفاخر و بزرگان سرزمینشان (چه شعرا و مفاخر کلاسیک و چه ادیبان و بزرگان معاصر) علاقه دارند و مسئولان محترم نیز از این قاعده مستثنی نیستند، این را میشود از ادامه مسیر ساخت مجسمه مفاخر و نصب آنها در شهرهای مختلف فهمید. به این ترتیب هر از گاهی میشنویم که مجسمه یکی از بزرگان در بخشی از شهر جانمایی شده که باید به دست اندرکاران این امر مهم فرهنگی دستمریزاد گفت. مثلا همین دیروز مجسمه یکی دیگر از مفاخر بزرگ ایران (شیخ اجل سعدی شیرازی) با حضور مسئولانی مانند محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، مهدی چمران رئیس شورای اسلامی شهر تهران در خیابان سعدی نصب و رونمایی شد. مجسمه برنزی نسبتا بزرگی که حتی میشود از فاصله نسبتا دوری آن را دید. در مراسم نصب و رونمایی از این مجسمه که میتوان آن را بزرگترین مجسمه برنزی پایتخت نامید. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر خوشی را بیان نموده و اعلام کرد: «امروز با مساعدت سازمان زیباسازی و شورای شهر مجسمه برنزی سعدی را در یک محوطه زیبا در تقاطع خیابان انقلاب و خیابان سعدی، نصب و رونمایی شد. در همین چارچوب در راستای پاسداشت مشاهیر ایران، به زودی از مجسمه حکیم نظامی که یکی از مفاخر بزرگ ایران زمین است در میدان ونک تهران رونمایی خواهد شد.» اسماعیلی در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: «توجه به مفاخر و مشاهیر در کشور در حال تقویت است، به زودی در تهران و سایر استانهای کشور نام مفاخر که موضوع هویتی ملی و تمدنی ما هستند، آثار و نمادهای هنری از این مفاخر ساخته، نصب و رونمایی میشود.
> فرهنگ و هنر در میان مردم
اتفاقی که در ششم آذر سال گذشته رسانهای شد و همین رویدادی که روز گذشته در خیابان سعدی به وقوع پیوست و البته مراسمی که قرار است چند وقت دیگر در میدان ونک انجام شود را باید به فال نیک گرفت. راستش سالهاست داریم فریاد میزنیم که مسئولان محترمی که در سال کلی بودجه فرهنگی میگیرید و کارتان اشاعه فرهنگ است، لطف کنید در کنار هزینههایی که برای کارهای دیگران میکنید، بخشی از بودجه اختصاص یافته تان را خرج اشاعه فرهنگ و هنر این مرز و بوم کنید، بخدا بزرگانی مانند فردوسی و حافظ و سعدی و نظامی فقط مال گذشته نیستند، آنان در طول حیاتشان کارهایی انجام دادهاند که آنها را سزاوار ماندگاری نامشان در دورانهای بعد از حیاتشان کرده است، مردم کتاب که نمیخوانند، فیلم که نمیبینند، روزنامهها هم که پر شده از مطالب سیاسی، مجلات هم مدام مصاحبه با این بازیگر و آن کارگردان را منتشر میکنند، خبرگزاریها و سایتهای خبری هم که تکلیفشان کاملا مشخص است، با این وصف من ایرانی که باید درباره گذشته و تاریخ سرزمینم بدانم، منابع اطلاعاتیام را از کجا بیاورم؟ چگونه متوجه شوم که فلان شاعر در کدام قرن میزیسته و زندگیاش از چه کیفیتی برخوردار بوده و چه آثاری را از خود به یادگار گذاشته است؟ آیا نباید در این شرایط حداقل کاری که از دستمان برمیآید را انجام بدهیم؟ باید بنشینیم و دست روی دست بگذاریم که دیگران بیایند مفاخر ما را به یغما ببرند و به نام خود ثبت کنند؟ خب حداقل کار همین رفتاری است که مسئولان وزارت ارشاد و سازمان زیباسازی و فرهنگستان زبان و شورای شهر کردهاند، همین که
مجسمه بزرگان را در خیابانهای مختلف جانمایی میکنند، این همان کاری است که در کشورهای دیگر انجام میشود، کافی ست سری به کشور ایتالیا بزنید، پر است از مجسمه مفاخر ایتالیایی، در کشورهای دیگر هم همینطور، جالب اینجاست که در برخی از کشورها مجسمه مفاخر کشور ما را در خیابانها و میدان هایشان جانمایی کرده اند، واقعا برای ما اُفت ندارد که خودمان در کشورمان با مفاخرمان بیگانهایم و بعضا آنها را نمیشناسیم اما در کشورهای دیگر، همین مفاخر بسیار معروفند و مورد ارج و قرب قرار میگیرند. البته در کنار تاسفی که باید برای چنین مسئله خورد، غم دیگری هم وجود دارد که تاسف بارتر است، متاسفانه برخی افرادی که در هر چیزی افراط و تفریط دارند در جامعه ما زندگی میکنند که مانند بقیه افراد فکر نکرده و مانند بقیه رفتار نمیکنند. اینها همان کسانی هستند که میتوان نام تخریبگران فرهنگ و هنر ایران را روی آنها نهاد، همان کسانی که در فروردین سال 97 مجسمه استاد شهریارِ دوست داشتنی را در پارس آباد مغان تخریب کردند، جالبش اینجاست که اگر پیدایشان کنی و علت انجام این کار را از ایشان جویا شوی، دلیل قانع کنندهای برای کارشان ندارند، خب بنده ی خدا سیدمحمدحسین بهجت تبریزی نه در زمان حیاتش و نه در زمان نبودنش در این دنیا آزارش حتی به مورچه هم نرسیده بود و همه و همه و همه او را دوست داشتند، کاری نکرده که کسی بخواهد با او دشمنی داشته باشد، خب این خودش یک معمای بزرگ است، چرا باید با سردیس فردی که همه مردم دوست داشتند و دارند و کتابها و شعرهایش را میخوانند چنین برخوردی شود؟ اصلا از تخریب سردیس استاد شهریار چه چیزی نصیب کسی میشود؟ میدانید، اصل ماجرا اینجاست که مشکل اصلا استاد شهریار نیست، مشکل آن تندیسها و سردیسها و مجسمهها هستند، این یعنی اگر به جای سردیس شهریار، سردیس پروین اعتصامی بود هم تخریبگران این بلا را سرش میآوردند، کما اینکه همین مسئله در آبان ماه سال گذشته رسانهای شد و مجسمه سه شاعر ارزشمند ایرانی یعنی پروین اعتصامی، حافظ و سعدی دستخوش تخریب شد و عکس هایش هم در فضای مجازی منتشر شد. این یعنی بعید نیست که مجسمهای که روز گذشته در خیابان سعدی تقاطع انقلاب رونمایی شد تا چند وقت دیگر توسط افراد معلوم الحال دستخوش تغییر و تخریب شود، حال از شما میپرسیم، هدف این افراد از این تخریبها چیست؟ به چه چیزی میخواهند برسند؟ ما پاسخ این پرسش را نمیدانیم، اما میدانیم که هر دلیل هم که بیاورند باز هم کارشان توجیه نمیشود، بگذریم.
بنا بر آنچه گفته شد باید مسئولان محترمی که فرهنگ و هنر این سرزمین برایشان مهم است و با اقداماتی مثبت سعی در زنده
نگه داشتن فرهنگ و تمدن ایرانی و زبان و ادب فارسی دارند باید حداقل برای زحمتی که توسط خودشان و دیگران در این مسیر صورت گرفته ارج بنهند و برای تخریبهای احتمالی که ممکن است در آینده صورت بگیرد، تمهیداتی را بیندیشند و از همین حالا که این مجسمهها نصب شدهاند به فکر حفاظت از آنها هم باشند، دلیل این پیشگیری هم کاملا روشن است، متاسفانه برخی از افراد گاهی یادشان میرود که ایرانی هستند و این ایرانی بودن باید برایشان مهم باشد، ما ایرانیان با همه مشکلاتی که داریم باید به یک نکته مهم کاملا آگاه باشیم، اینکه نباید به خاطر اختلاف عقیده و سلیقه خودمان را دچار ضرر و زیان کنیم، متاسفانه برخی فکر میکنند مثلا با تخریب فلان شاعر یا دانشمند زهر خودشان را به کسانی که با آنها هم عقیده نیستند ریخته اند، در صورتی که اشتباه فکر میکنند، ما با تخریب اموال عمومی و میراث فرهنگی و هنری مان فقط به خودمان آسیب میزنیم؛ چرا که آن فردی که مجسمهاش تخریب شده هم ایرانی بوده و برای این مملکت افتخار آفریده است. فراموش نکنیم اگر قرار است به مخالفت با عقاید یکدیگر بپردازیم راهش این نیست که با پُتک و کلک و داس به جان نمادهای شهری مان بیفتیم و آنها را تخریب کنیم، خداوند به انسان قوه ی فهم و شعور و زبان داده و به او آموخته است که مشکلاتش را با تدبیر و درایت حل کند نه با زور بازو و قدرت نمایی.
در پایان این گزارش بار دیگر مراتب تشکر و قدردانی خودمان را از مسئولان محترم بابت انجام این اقدام پسندیده اعلام میکنیم و آرزو میکنیم که فرهنگ انسان مدارانه زندگی کردن در این جامعه رواج بیشتری پیدا کند و برخی افراد بفهمند که به قول سهراب باید چشمهایشان را بشویند و جور دیگری بنگرند، شیوهای که در آن اخلاقیات و به عقاید یکدیگر احترام گذاشتن در اولویت جامعه انسانی باشد و دیگر هیچ، اگر یاد گرفتیم که اینگونه زندگی کنیم که هیچ، اما اگر یاد نگرفتیم، آش همان آش خواهد بود و کاسه همان کاسه.
انتهای پیام