ستاریان:
وام 100 میلیونی تاثیری در رکود مسکن نخواهد داشت
اقتصادی - تاریخ: ۲۲-۰۹-۱۳۹۴, ۱۶:۰۱
وجود 120 میلیون متر مربع مسکن مازاد «اشتباه» است
بیت الله ستاریان استاد دانشگاه تهران و کارشناس بازار مسکن گفت: «درباره وام 100 میلیونی من معتقدم که بانک مسکن اصلا منابعی ندارد که بخواهد وام بدهد و شاید حداکثر به 10 هزار نفر بتواند وام دهد که تاثیری در وضعیت رکود مسکن نخواهد داشت. ضمن آنکه شاید خیلیها نتوانند اقساط این وام را بپردازند. اما طرح فروش اقساطی مسکن را میتوان انجام داد که ربطی به وام ندارد و افراد باید میزانی از قیمت تمام شده مسکن را به عنوان پیش پرداخت بدهند.» وی در گفتگو با فرارو ادامه داد: «در طرح فروش اقساطی مسکن یک واسطه که "بانک مسکن" است تضامین لازم را برای پیش فروشها انجام میدهد. این طرح اکنون در دنیا بیش از 100 سال سابقه دارد که اعتبار سنتی را به اعتبار موسساتی همچون بانکها تبدیل کرده است.» وی افزود: «این طرح که یک فروشنده واسطه به نام بانک، فروش مسکن را از جانب فروشنده انجام دهد تاکنون در ایران وجود نداشت؛ لذا این طرح بسیار خوب است، منتهی در ایران با دو نقص مواجه است.» این استاد دانشگاه درباره نقایص طرح فروش اقساطی مسکن گفت: «اول آنکه فقط بانک مسکن این کار را انجام میدهد، در حالی که باید تمام بانکها آن را انجام دهند تا بتوانند تمام پروژهها را در بر گیرند و توان کنترل آن را داشته باشند.»وی ادامه داد: «دوم اینکه بانک مسکن موظف شده فقط این خدمات را در این حد بدهد و از خدمات دیگری که برای بانک سود ساز بوده، محروم شده است. یعنی سود چهار درصدی که بانک میگیرد کفاف نخواهد داد. دردنیا آن چهاردرصد را هم نمیگیرند اما بیشتر سود میکنند؛ به این صورت که بانک صدها کار بانکی دیگر همچون خرید مصالح، گشایش اعتبار داخلی و خارجی، ارائه تسهیلات به مجری کار و خرده پیمانکاران و خرید ماشین آلات در کنار این پروژه انجام میدهد و از همه اینها کارمزد میگیرد.» وی افزود: «لذا اگرچه بانک کارمزد کمی میگیرد اما چون کارهای متنوعی انجام میدهد در مجموع سود بیشتری میبرد.» ستاریان گفت: «ما اصلا با مازاد مسکن مواجه نیستیم. دوستانی که نگاه صرف اقتصادی دارند مسکن را نشناخته اند. مسکن ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی بسیار بالایی دارد. محاسبات ما حاکی از آن است که ما با کمبود شدید مسکن در کشور مواجه هستیم. یعنی حتی اگر با مازاد مسکن لوکس نیز مواجه باشیم جابه جایی فورا صورت میگرفت.» ستاریان درباره دلایل خود در بیان کمبود مسکن در کشور گفت: «اگر ما با مازاد مسکن در کشور روبرو بودیم باید همچون دیگر کالاها در اقتصاد، پایاپایی صورت میگرفت (یعنی به هر خانوار یک مسکن تعلق میگرفت). چرا این پایاپایی در مسکن صورت نمیگیرد؟ اکنون سهم مسکن در سبد خانوار بیش از 50، 60 درصد است؛ در حالی که اگر مازاد داشتیم این رقم باید زیر 10، 15 درصد میشد. یعنی افراد باید با یک ساعت کار میتوانستند اجاره مسکن خود را پرداخت کنند؛ درحالیکه اکنون با 8 ساعت نیز نمیتوانند اجاره خود را پرداخت کنند.» وی ادامه داد: «اینکه برخی عنوان کردهاند اکنون با 120 میلیون مترمربع مسکن مازاد روبرو هستیم، کاملا اشتباه است؛ چراکه ما اکنون با رشد شش درصدی حاشیه نشینی در شهرها مواجه هستیم. اگرما مازاد مسکن داشتیم اصلا حاشیه نشینی نباید ایجاد میشد و یا قیمت مسکن نباید افزایش پیدا میکرد. لذا این آمار با واقعیت مطابقت ندارد.» ستاریان با طرح این سوال که اگر مازاد مسکن داشتیم چرا در سال 91 قیمت مسکن 140 درصد رشد پیدا کرد؟، گفت: «آیا این مازاد در دو سال اخیر ایجاد شده است؟ در دو سال اخیر که مسکن در رکود بود و ما اصلا تولیدی نداشتیم.» وی ادامه داد: «از سوی دیگر اگر ما با مازاد مسکن روبرو هستیم چطور یک کارمند باید حداقل یک برابر حقوق خود را اجاره مسکن بدهد؟ همچنین آمارها نشان میدهد ما نتوانستیم سالی یک میلیون و سیصد هزار واحد تولید داشته باشیم در حالی که این رقم میزان نیاز ما است.» ستاریان در پاسخ به این سوال که آیا دلیل آنکه مردم نمیتوانند مسکن تهیه کنند نه کمبود مسکن، بلکه کاهش قدرت خرید مردم هم نیست؟، گفت: «کاهش قدرت خرید مردم اتفاقا باید موجب کاهش قیمت مسکن شود و در این صورت میزان اجارهها باید کاهش پیدا میکرد که این اتفاق روی نداده است.»