حدود دو هفته از حادثه غم انگیز آتشسوزی و تخریب کامل ساختمان پلاسکو میگذرد و هنوز افکار عمومی از این حادثه مصیبت بار در شوک وشگفتی هستند. مسئولین شهرداری تهران به شرایط غیراستاندارد موجود در ساختمان مذکور اذعان می نمایند و معترف هستند که بارها به مالکین ساختمان پلاسکو اخطار های ایمنی را داده اند . طبق اسناد منتشر شده از سوی شهرداری تهران
اخطارهای پیاپی توسط شهرداری منطقه ۱۲ حداقل طی مدت تقریبا دو سال به
مالکین ساختمان مذکور داده شده ولی آنها به اخطارهای مذکور توجهی نداشتهاند. حال سوال اینجاست که چگونه شهرداری تهران با توجه به خطرات بالقوه ای که برای شهروندان و ساکنین این مجموعه بزرگ وجود داشته به هیچگونه اقدام عملی و اجرائی برای رفع نواقص موجود و جلوگیری از این فاجعه غم انگیز و مصیبت بار دست نزده و
فقط به دادن نامه های متعدد و اخطارهای مکتوب اکتفا نموده است؟! آیا همانگونه که معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران گفته، شهرداری اختیار پلمپ کردن ساختمان پلاسکو را نداشته است ؟
اگر شهرداریها اجازه و اختیار پلمپ کردن اماکن و ساختمانها را ندارند پس چگونه است که به محض آنکه مالکین یا سازندگان این اماکن به شهرداریها بدهکار میشوند ، بعد از چند بار اخطار به آنها و عدم دریافت بدهی مذکور، شهرداریها اقدام به سد معبر
در ورودیهای ساختمانهای مذکور می نمایند ؟ چگونه است که شهرداری تهران و سایر
شهرداریهای شهرهای بزرگ کشور که از اقدامات شهرداری تهران به سرعت تبعیت میکنند برای دریافت طلبهای خود با هیچ نهاد و سازمانی رو در بایستی نداشته حتی اقدام به پلمپ ساختمانهای وزارتخانه ها می نمایند اما برای آنچه از نظر آنها برای شهروندان خطرناک تشخیص داده می شود قادر به پلمپ اینگونه ساختمانها نمی باشند ؟
به راستی ضرب المثل معروف و قدیمی فارسی « قربان برم خدا را ، یک بام و دو هوا را » در اینجا مصداق پیدا میکند. اسماعیل دوستی عضو شورای شهر تهران در پاسخ به این سوال که چرا شهرداری با وجود این همه تذکر، ساختمان پلاسکو را پلمپ نکرده است ، گفت : « شهرداری زمانی می تواند یک ساختمان را پلمپ کند که مندرجات پروانه ساخت رعایت نشده باشد اما در این ساختمان چنین مواردی نبود.» شهردار تهران در یکی از جلسات شورای شهر گفته بود : « ما اگر همین الان، اماکنی که شرایط ایمنی را رعایت نمیکنند، براساس آمار شروع کنیم به پلمپ کردن، صدای همه می رود بالا، میگویند توی این وضع اقتصادی، در این وضع بیکاری، در این شرایط نبودن اشتغال، اصلا این رفتار شهرداری یک رفتار سیاسی است و میخواهد در این بحران اقتصادی چوب لای چرخ دولت بگذارد.من به عنوان شهردار چکار کنم ؟
در این را ببندم، بدبختشون کردم، نبندم به وظیفه ام عمل نکردم . »
سوال این است که چگونه در زمانی که صحبت پول و طلب به میان می آید شهرداریها می توانند با گذاشتن ستونهای بتونی در جلوی ساختمانهایی که ازآنها طلب دارند جلوی کسب و کار مردم را بگیرند یا اگر در آن ساختمان حریق یا هرگونه اتفاقی رخ دهد با گذاشته شدن ستونهای مذکور به خاطر منافع مالی خود حتی مانع از امداد رسانی شوند اما در زمانی که موضوع پول و منافع مادی برای شهرداری مطرح نیست ، شهرداریها بعد از رعایت مندرجات پروانه ساخت، قادر به پلمپ ساختمان نیستند ؟ آیا پرداخت بدهیها جزو موارد استثنا برای شهرداریها می باشد ؟!
آیا هنگامیکه صحبت از منافع مالی آنها به میان می آید دست به هر اقدامی میتوان زد و آن وقت شهرداریها به فکر کسب و کار مردم و وضع بیکاری در جامعه نیستند اما در موارد خطر آتش سوزیهایی چون ساختمان پلاسکو و حادثه آتش سوزی چند سال پیش کارگاه خیاطی خیابان جمهوری به خاطر رافت و مهربانی علیرغم خطرات بالقوه جانی برای شهروندان، جلوی فعالیت آنها گرفته نمی شود؟! به نظر میرسد که مسئولین محترم سایر نهادها باید نظارت بیشتری بر رفتار شهرداریها داشته باشند . متاسفانه این تصور برای بسیاری از شهروندان بوجود آمده است که شهرداری تهران و بعضی شهرداریهای کشور برای حفظ منافع مالی خود اقدام به هر گونه رفتاری
میکنند.